موقعیت زن در تغییر اقلیم

شهلا فروزان‌فر/ تغییرات آب و هوایی موجبات تغییر اقلیم را فراهم می‌سازد. تغییر اقلیم به مفهوم افزایش دما، کاهش بارندگی و افزایش شدت تبخیر است. این عوامل کاهش منابع آب شیرین را به دنبال دارد. بر اساس آمارهای سازمان ملل نزدیک به یک میلیارد انسان در جهان از دسترسی مستمر به آب شیرین محرومند و ۴۵درصد مردم جهان خدمات فاضلاب در اختیار ندارند. می‌دانیم فقدان سیستم‌های فاضلاب به معنی افزایش آلودگی منابع آب شیرین و کاهش آب کشاورزی است. سالانه ۲۰۰ میلیون ساعت وقت زندگی زنان جهان صرف تأمین آب شیرین برای آشامیدن می‌شود.

زنان ناچارهستند روزانه آب آشامیدن و پخت‌وپز را از کیلومترها دورتر بر دوش خود حمل کنند تا خود و کودکان‌شان زنده بمانند. نیمی از تخت‌های بیمارستانی جهان از بیمارانی پر شده‌اند که دسترسی به آب سالم و کافی ندارند. ۹۰درصد مرگ ‌و میر کودکان زیر ۵ سال جهان ناشی از عدم دسترسی به آب سالم است. پدیدۀ مهاجرت جمعی به کشورهای همسایه یکی از راه‌هاست که زنان برای فرار از خشکسالی برمی‌گزینند. مهاجرت ۱۲میلیون سودانی‌ها به خاطر خشکسالی پیش روی ما است.

افزایش فاصلۀ دسترسی به منابع آب شیرین، سرمایه گذاری‌ها را به شدت افزایش داده است. در کشور ما هم آب شهرهای بزرگ، صدها کیلومتر دورتر از مصرف‌کنندگان تأمین می‌شود. اما متأسفانه این سرمایه‌گذاری‌ها عمدتاً برای شهرهای بزرگ صورت گرفته و روستاییان و ساکنان شهرهای کوچک از این سرمایه‌گذاری‌ها بهره‌ای ندارند. در کشور ما هم رنج تأمین آب از فواصل دور یا هزینۀ خرید آب شیرین بر شانۀ زنان استان‌های جنوبی کشور سنگینی می‌کند. بهره‌برداری اصولی از منابع آب نیازمند مدیریت مشترک و سازگار با محیط‌زیست است؛ امّا متأسفانه جنبۀ مطالعات زیست‌محیطی اغلب در طرح‌های آب فراموش شده‌اند. خشک شدن دریاچه‌ها و تالاب‌ها در کشور ما نتیجۀ همین موضوع است. تشدید تغییر اقلیم و بروز خشکسالی‌های پردامنه و طولانی‌مدت هم دور از انتظار نیست.

از طرفی کمبود آب سالم ناشی از تغییر اقلیم صلح را در جهان به مخاطره می‌اندازد و زنان اولین قربانیان خاکریز جنگ هستند که در حین جنگ به واسطۀ از دست دادن فرزندان خود یا بعد از جنگ به خاطر تحمیل هزینه‌های گزاف درمانی متحمل خسارت‌های مالی و روحی می‌شوند.

در حال حاضر ۲۳۵ رودخانۀ مشترک بین ۱۴۵ کشور جهان وجود دارد که بیشتر بر اساس تفاهم‌نامه‌های محلی یا تفاهم‌های فرهنگی این منابع مشترک را مصرف می‌نمایند. رودخانۀ دانوب منبع تأمین آب شرب ۱۷ کشور در جهان است. در خاورمیانه هم رودخانه‌های فرات و دجله، کارون، هیرمند، ارس و اترک و… مابین کشورهای منطقۀ مشترک است. در غرب آسیا هم کشورهای اردن، ترکیه، عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و اسرائیل منابع مشترک دارند.

در غیاب مدیریت جهانی منابع آب برخی از کشورها با احداث سدهای مکرر منابع آب کشورهای پایین دست را محدود می‌کنند که همواره این تنش‌ها با مذاکرات موردی تخفیف می‌یابند، اما راه‌حل‌ها موقت هستند. منابع مشترک آب زمینه‌های جنگ‌های آتی در جهان را فراهم می‌سازند و حتی مشکلات فراتر از این‌ها هم هست. منابع مشترک بین استان‌های مختلف نیز تنش‌هایی را به دنبال دارد. آب کالایی انحصاری است و جایگزین ندارد؛ همگان نیازمند مصرف آب هستند. نابرابری در مصرف آب در جهان نیز قابل‌توجه است. در حالی‌که برای کشورهای پیشرفته مصرف آب روزانه به ۱۰۰ تا ۱۷۵ گالن می‌رسد، میزان مصرف کشورهای در حال رشد کمتر از یک گالن در روز است.

زنان، نماد سامت و رشد افراد خانوار، تأمین آب شرب را به‌عنوان معضلی جدی پیش‌روی خود دارند. بروز جنگ‌ها، مسابقه‌های تسلیحاتی و فقدان منابع سرمایه‌گذاری برای تأمین آب سالم، زندگی زنان را بیشتر به مخاطره می‌اندازد. در نتیجه هوشیاری و اصرار بر حفظ محیط‌زیست امری تجملی نبوده و اموری همچون حفظ پوشش گیاهی و سرمایه‌گذاری برای حفاظت منابع آب شیرین امری حیاتی است.

فراموش نکنیم با بروز هر جنگی، یا نه حتّی جنگ که با مصرف غیراصولی آب در خانه‌هایمان، یک قدم به خشکسالی نزدیک‌تر می‌شویم. هر بار شیر آب را باز می‌کنید اگر مصرف نشود هم به فاضلاب تبدیل می‌شود. هر بار درختی خشک می‌شود شدت تبخیر افزایش می‌یابد. این به معنای از دست رفتن منابع آب است. زمان آن فرارسیده که زنان هر کشور در حفظ منابع آب مشارکت فعال داشته باشند. باید مدیریت منابع آب جهان از انحصار خارج شود. زنان پایۀ حیات و بالندگی هستند؛ آگاهی و مشارکت این بخش از جامعه مهمترین راه نجات منابع آب است.

 

فصلنامۀ صنوبر، سال اول، شمارۀ سوم، ص ۴۹ تا ۵۱.

پیام بگذارید