شناخت صورت مسئله مشکل آلودگی هوا

محمدصادق میرزایی

مشکلات محیط‌ زیستی نظیر آلودگی هوا از جمله پیچیده‌ترین مسائل جامعۀ امروز به‌شمار می‌آیند. دلیل این پیچیدگی، تأثیرگذاری حوزه‌های متعدّد دیگر در رخداد این مشکل است. مباحث کلان محیط‌زیستی را می‌توان در سه فاز عوامل وقوع، شاخص‌های کیفی و تبعات آن بررسی نمود. غالباً راه‌حل‌های اساسی و پایدار برای حلّ معضلات محیط‌زیستی در فاز نخست با عوامل وقوع آن مسئله پیوند خورده است. اینجاست که مسائل محیط‌زیستی به مسائل پیچیده‌ای تبدیل می‌شوند که حوزه‌های متعدّدی را در بر می‌گیرد. آلودگی هوا نیز از این قاعده مستثنی نیست. چرا که عوامل ایجادکنندۀ آن ابعاد وسیع و متنوعی دارد. آلودگی هوا محصول نهایی یک سیستم پیچیده و در هم تنیده است و متغیرهای تأثیرگذار در ساخت وضعیت کیفی هوا بیش از آن چیزی هستند که معمولاً به چشم می‌آیند. در فاز شاخص‌ها ابتدا نگاهی اجمالی به شاخص‌های کیفی آلودگی هوای تهران می‌اندازیم.

در تهران سالانه بیش از ۸۰۰هزار تُن آلاینده وارد هوا می‌شود. آلاینده‌های اصلی هوای تهران عبارت است از مونواکسیدکربن، اکسیدهای نیتروژن، اکسیدهای گوگرد، ترکیبات آلی فرارو ذرات معلّق، منابع آلایندۀ هوا دو دسته‌اند؛ منابع متحرک شامل خودروها و منابع ثابت همچون کارخانه‌ها، صنایع، پالایشگاه‌ها و سوخت منازل. البته باید این موضوع را در نظر داشت که نوع آلاینده‌ها را باید به ذرّات معلّق و آلاینده‌ی گازی تفکیک کرد. در این‌صورت، این نسبت در مورد ذرات معلق صادق خواهد بود: سهم منابع متحرک در تولید ذرات معلق ۷۰درصد و سهم منابع ثابت ۳۰درصد است. از میان منابع متحرک تنها ۳درصد ذرات معلق ناشی از فعالیت خودروهای سواری، ۱۰درصد موتورسیکلت‌ها و مابقی اتوبوس‌ها و کامیون‌ها هستند. اما داستان درمورد آلاینده‌های گازی به شکل دیگری است. بیش از ۷۵درصد آلاینده‌های گازی ناشی از فعالیت خودروهای سواری، موتورسیکلت و تاکسی‌ها هستند.

اهمیت آلاینده‌های گازی از آنجا ناشی می‌شود که می‌توانند در برخورد با نور خورشید و در دمای پایین، ذرات معلق ثانویه را تولید کنند. موضوعی که در روزهای سرد زمستان و در شرایط وارونگی، کیفیت هوای تهران را به شرایط ناسالم و خطرناک تبدیل می‌کنند. در مورد منابع ثابت نیز سهم نیروگاه‌ها، صنایع و پالایشگاه‌ها، ٢٧درصد از ٢٩درصد ذرات معلّق کل و ٩درصد از ۱۵درصد آلاینده‌های گازی کلّ است.

آلودگی هوای تهران
نمایی از کلان شهر تهران- تابستان ۱۳۹۷ – عکس از: مانیا شفاهی

 

از منظر تبعات آلودگی هوا نیز می‌توان این موضو ع را از جمله بحران‌های دائمی در کشور دانست که منجر به ورود آسیب به حوزۀ سلامت، رشد اقتصادی، الگوهای رفتار اجتماعی، افزایش خشونت و بسیاری مشکلات دیگر خواهد شد. سالانه قوانین و منابع مالی بسیاری برای حلّ پایدار مشکل آلودگی هوا تدوین و صرف می‌شود. از قوانین ترافیکی گرفته تا حمایت‌های صنعت خودروسازی و نصب کاتالیست‌ها و غیره. اما آمارها نشان از این دارد که نه تنها به‌سمت حلّ مشکل پیش نمی‌رویم بلکه پیچیدگی، وسعت و عمق مشکلات رو به فزونی است. دلیل این نتایج درک نادرست صورت‌مسئلۀ آلودگی هوا است. همان‌طور که پیشتر اشاره شد، راه‌حل‌های اساسی و پایدار در فاز نخست مسئله‌های محیط‌زیستی یعنی مرحلۀ عوامل ایجادکننده و روابط بین آنها نهفته است. هرگونه از راه‌حل‌هایی که صرفاً به بهبود شاخص‌ها می‌پردازد، همان مسکّنی است که موقتاً درد را تسکین می‌دهد اما عامل درد را مرتفع نمی‌کند.

آموزه‌ای از پیشینیان وجود دارد که که می‌گوید درک درست صورت‌مسئله نیمی از جواب است. مسئله‌شناسی نقطه‌ضعف بزرگ در حل و مدیریت مسائل کلان محیط‌زیستی است. واضح است که ابزار شناخت و درک مسئله تفکر است اما مدل و رویکرد تفکر، عاملی حیاتی است. در اینجا نزاعی جدّی بین مدل تفکر خطی و تفکر سیستمی وجود دارد. در تفکر خطی تلاش می‌شود آتشی که به‌پا شده بدون آنکه به دلایل بروز آن و روابط بین این دلایل پرداخته شود، خاموش شود. هوای کلان‌شهرها آلوده می‌شود و در مقابل آن مدارس تعطیل شده و سیاست‌های محدودیت عبور و مرور اعمال می‌شود. درخواست سیستم‌های مدیریت شهری برای سخت‌گیری بر معاینات فنّی خودرو و گهگاهی تعطیلی موقّت کارخانه‌ها افزایش می‌یابد. سیاست‌ها و تصمیمات واکنشی در مقابل پدیده‌ها از اصلی‌ترین ویژگی‌های مدیریت مبتنی بر تفکر خطی است که در مقابل آن، تفکر سیستمی وجود دارد.

در تفکر سیستمی، یک پدیده به‌صورت یک سیستمِ ساخته شده از اجزای مختلف دیده می‌شود. این اجزاء با یکدیگر در تعامل هستند و برهم‌کنش موجود بین آنها در نیل به هدف آن سیستم، مهم و تعیین‌کننده است؛ این از مهمترین ویژگی‌های یک سیستم است. هر یک از اجزای یک سیستم را که انتخاب کنید، می‌توانید تشخیص دهید که بر روی کدامیک از اجزای دیگر سیستم تأثیر می‌گذارد. همچنین با بررسی سیستم می‌توانید بگویید که آن جزء، خود از چه بخش‌هایی از سیستم اثر می‌پذیرد و این تعاملات، نبض تپندۀ یک سیستم هستند.

می‌توان برای سیستم‌ها در درون مرزهای خود رفتار تعریف کرد و دید که با حذف هر یک از اجزای سیستم، رفتار کلّی سیستم تغییر خواهد کرد. این رفتار، چیزی فراتر از ویژگی‌ها یا تغییرات یک بخشِ خاص است و از ترکیب تعامل همۀ اجزاء تشکیل می‌شود. تفکر سیستمی ویژگی‌هایی دارد که آن‌را از تفکر خطی متمایز می‌کند. در این رویکرد، آثار تصمیمات و روابط در طول زمان مطالعه شده، تمامی متغیرهای اثرگذار در سیستم در نظر گرفته می‌شوند و نیز بازخورد هر متغیر بر متغیرهای دیگر و بر کلّ سیستم، تحلیل و بررسی می‌شود. این‌گونه است که می‌توان شناخت و درک درستی از صورت مسئلۀ آلودگی هوا داشت. این شناخت و درک صحیح می‌تواند مسیر دستیابی به راه‌حل‌های اصلی و پایدار مسئلۀ آلودگی هوا را باز کند. در اینجا بخشی از یک پژوهش دانشگاهی در مورد سناریوهای آلودگی هوای یکی از شهرهای ایران با رویکرد تفکر سیستمی را بررسی می‌کنیم.

موضـوع افزایـش جمعیـت و آلودگـی هـوا

جمعیـت یـک شـهر تابـع عوامـل متعددی اسـت. نـرخ زاد و ولـد و مـرگ‌ومیـر، اختـلاف مطلـق مهاجرت‌هـای معکـوس و مسـتقیم، میـزان رشـد صنعـت و اقتصـاد، سـرانۀ امکانـات شـهری و متغیرهـای متعـدد دیگـر می‌توانـد موجـب رشـد یـا کاهـش جمعیـت یـک شـهر شـود. واضـح اسـت کـه بـا رشـد جمعیـت شـهری میـزان تقاضـا بـرای مصـرف و بـه تبـع آن میـزان تولیـد آلودگـی افزایـش می‌یابد.

موضوع زباله در تولید آلودگی هوا

افزایش جمعیت شهری حجم زباله‌های جامد تجدیدناپذیر در محیط را افزایش می‌دهد و شهرداری‌ها برای از بین بردن آنها اقدام به سوزاندن زباله‌ها می‌کنند؛ در نتیجه با افزایش سوزاندن زباله‌ها انتشار آلایندۀ مونوکسیدکربن در هوا افزایش می‌یابد و منجر به افزایش آلودگی هوا می‌شود. در نتیجه سلامت افراد به خطر می‌افتد و در نهایت، به افزایش مرگ‌ومیر و کاهش رشد جمعیت منجر می‌شود.

موضوع مهاجرت و آلودگی هوا

وجود فرصت‌های شغلی و آموزشی متعدد موجب می‌شود که مهاجرت از بیرون به داخل شهرها رخ دهد. با رشد جمعیت مهاجر نیروی کار ارزان‌قیمت زیاد شده و این امر طی فرآیندی، توسعۀ صنعتی را ایجاد می‌کند. این رخداد موجب نیاز بیشتر صنعت به مصرف سوخت و در نتیجه افزایش آلودگی می‌شود. فعالیت بیشتر صنعت جذابیت بیشتری را برای مهاجرت مجدد به شهرها ایجاد می‌کند. از سویی نیاز مسکن و آموزش افراد مهاجر، موجب افزایش حجم آلودگی‌ها در بخش منابع ثابت می‌شود و این چرخه همچنان ادامه خواهد داشت.

موضوع توسعۀ محدودۀ شهری

مهاجرت به شهرها حاشیه‌نشینی را افزایش می‌دهد. جمعیتی احتمالاً در بدو ورود قدرت اقتصادی قابل توجهی ندارند، در حاشیۀ شهرها سکونت می‌یابند. با گذشت زمان و افزایش درآمد آنها، تقاضا برای خدمات شهری در آن مناطق افزایش می‌یابد. این تقاضا جذابیت سرمایه‌گذاری را برای شهرداری‌ها و در آن مناطق افزایش می‌دهد. سرمایه‌گذاری بیشتر موجب تثبیت مناطق حاشیه‌ای، به‌عنوان بافت شهری شده و توسعۀ مرزهای شهر، منجر به تولید آلودگی بیشتر از طریق افزایش منابع آلایندۀ ثابت و متحرّک آن محدوده‌ی شهری می‌شود.محمدصادق میرزایی

موضوع ترافیک و آلودگی هوا

توسعۀ محدودۀ شهری و جمعیت، منجر به افزایش سفرهای درون‌شهری می‌شود. افزایش سفرها حجم ترافیک را بیشتر می‌کند. افزایش حجم ترافیک، مشکل ترافیک را بیشتر کرده و مدیران شهری) که عموماً تصمیم به ساخت معابر جدید می‌گیرند. ساخت معابر و بزرگراه‌های جدید منجر می‌شود تا استفاده از خودروی شخصی به‌دلیل کاهش زمان سفر با افزایش مطلوبیت مواجه شود. رواج بی‌رویه استفاده از خودروی شخصی، تعداد خودروهای شخصی تک یا کم‌سرنشین را افزایش داده و نتیجه اینکه حجم ترافیک رو به فزونی می‌گذارد. واضح است که آلودگی هوا نتیجۀ مستقیم افزایش حجم مجدداً ترافیک خواهد بود.

موضوع پارکینگ‌ها و کاهش فضاهای شهری

افزایش خودروهای در حال حرکت در معابر شهری تقاضا برای پارکینگ و فضای خدمات شهری را بالا می‌برد. به‌دلیل محدودیت فضاهای شهری، انگیزه‌های تغییر کاربری به‌وجود می‌آید. این انگیزه‌ها، مدیریت شهری با رویکرد تفکر خطی را به سمت تبدیل فضاهای سبز به فضاهایی با کاربری خدماتی همچون پارکینگ سوق می‌دهد. ساخت پارکینگ‌های زیاد، جذابیت استفاده از خودروهای شخصی برای انجام سفرهای درون‌شهری را افزایش می‌دهد و این نتیجه‌ای جز ترافیک و البته آ لودگی بیشتر ندارد.

موضوع فضای سبز و آلودگی هوا

توسعۀ معابر منجر می‌شود که سرانۀ فضای سبز با کاهش شدید روبه‌رو شود. با کاهش فضای سبز، میزان مونوکسیدکربن جذب شده توسط گیاهان کم می‌شود و این امر باعث بیشتر شدن انتشار مونوکسیدکربن در هوا و در نهایت افزایش آلودگی هوا می‌شود. آلودگی هوا نیز باعث آسیب رسیدن به گیاهان و در نتیجه کاهش فضای سبز می‌شود. با کمبود پوشش گیاهی اثر خنک‌کنندگی طبیعی که توسط گیاهان صورت می‌گیرد، کاهش می‌یابد و باعث گرم شدن هوا و در نهایت افزایش آلودگی هوای ناشی از تغییر دما می‌شود.

این بخش کوچکی از موارد اثرگذار در حوزۀ آلودگی هوای یک شهر است. همین موارد ساده نشان می‌دهد که مباحث محیط‌زیستی، مسائل چندوجهی و پیچیده‌ای هستند. رویکرد تفکر سیستمی می‌تواند نگاه کل‌نگر از صورت‌مسئله را ساخته و به ما کمک کند تا همۀ متغیرهای دخیل در یک مسئله را درک کرده و روابط بین آنها و میزان اثرگذاری‌شان را بشناسیم. این شناخت عمیق منجر به طراحی سیاست‌ها و برنامه‌هایی می‌شود که تغییرات پایدار و جدی در وضعیت سیستم پدید آورد. تفکر سیستمی به موضوعاتی مانند آلودگی هوا به چشم یک سیستم با تمامی اجزاء و روابط آن نگاه می‌کند. با این رویکرد، می‌دانیم که برای حلّ آلودگی هوا در شهر لازم است اقدامات زیادی در حوزه‌های متنوع انجام شود. رویکرد سیستمی به ما می‌آموزد که راه‌حل در زنجیره‌ای از اقدامات عملی در حوزه‌های مدیریت شهری، آموزش، اقتصاد، فرهنگ، صنعت، رسانه و بسیاری حوزه‌های دیگر نهفته است.

فصلنامه صنوبر- سال دوم- شماره ششم- ص ۴۸ تا ۵۳

پیام بگذارید