شکوه رو به زوال هورالعظیم

اصلان ارفع/ از دهۀ هشتاد به بعد به دلایل گوناگونی حجم آب در هورالعظیم کمتر شده و در نتیجه مردم فقیرتر و صدها نفر از ساکنان اطراف هور مجبور به جابه‌جایی شده‌اند. شغل اصلی ساکنان منطقه پرورش گاومیش آبی است و در حال حاضر زندگی تعداد زیادی از آن‌ها در خطر است. معمولاً در ماه‌های گرم سال گاومیش‌ها خود را با آب خنک می‌کنند و وقتی آب کم باشد، آن‌ها به داخل گل می‌روند و در مواردی در گل گیر می‌کنند و می‌میرند. از مضرات دیگر خشکسالی تالاب، بروز توفان‌های شن و آلودگی هوای استان است.

اصلان ارفع مهرماه ۱۳۴۹ در تهران متولد شد و عکاسی را به‌کمک پدرش از هشت‌سالگی شروع کرد. او عکاسی حرفه‌ای را از سال ۱۳۶۸ با همکاری در چندین مجله و روزنامۀ کثیرالانتشار آغاز کرد و از سال ۱۳۷۹ عکاسی مطبوعاتی را به‌صورت آزاد ادامه داد. او تاکنون پروژه‌های متعددی را در داخل و خارج از ایران عکاسی کرده که ازآن‌جمله می‌توان به «زندگی معتادان در ایران»، «زنان پیش‌مرگه در شمال عراق»، «زندگی مردم در شمال افغانستان» و «بچه‌های کار در ایران» اشاره کرد. آثار اصلان ارفع تاکنون در مطبوعات مختلف جهان ازجمله نیوزویک‌ تایمز، تایم، نیویورک تایمز، اشپیگل، اشترن، پاری ماچ، پانوراما و لیبراسیون منتشر شده و کتابی از او با عنوان «Black Crack in Iran» در انتشارات پاورهاوس به چاپ رسیده است. ارفع در سال ۱۴۰۰، سفر به خوزستان و بازدید از تالاب هورالعظیم را، که به گفتۀ خودش یکی از آرزوهایش بوده، تجربه کرد و حاصلش یک مجموعه عکس از این زیست‌بوم شد و خاطراتی که مایل است در این‌جا با خوانندگان صنوبر در میان بگذارد. در ادامه با هم این خاطرات را، که به‌نوعی بیانگر شکوه و زیبایی رو به زوال هورالعظیم است، می‌خوانیم.

قبل از سال ۱۴۰۰ آشنایی من با خوزستان خلاصه می‌شد به سفری که از این استان عبور کردم تا از مرز شلمچه به عراق بروم. همیشه از سن کم دربارۀ خوزستان می‌شنیدم، از آبادان و خرمشهر و مدرن بودن آن دو شهر قبل از جنگ ایران و عراق، از دانشگاه بسیار خوب جندی‌شاپور اهواز، از آثار تاریخی در شوشتر و شوش دانیال و… بعدها خاطراتی می‌شنیدم از اتفاقاتی که در جنگ رخ داده بود و در ذهن من و به‌گمانم بسیاری از هم‌نسل‌های من به‌یادماندنی‌ترین آن‌ها آزادی خرمشهر بود. و بعد از اتمام جنگ نیز خاطراتی از فیلم‌های دفاع مقدس، هور در آتش، سفر به چزابه و… تصاویر حرکت قایق در نیزارهای هور را که در فیلم‌ها دیده بودم هنوز هم در ذهنم مرور می‌کنم.

در تیرماه سال ۱۴۰۰ سفر کوتاهی به اهواز داشتم و بالاخره در شهریورماه آن سال، این شانس را پیدا کردم که برای مدت بیشتری به خوزستان بروم، به خرمشهر، آبادان و نخلستان‌های بی‌نظیر اطراف آبادان، به تالاب شادگان که از آن به‌عنوان ونیز ایران یاد می‌شود، به اهواز و کارون و شکوهش و بالاخره به تالاب هویزه یا همان هورالعظیم.

روز آخر اقامت در خوزستان به شهر رفیع رفتم و با راهنمایی ساجد- یکی از محلی‌های آن‌جا- عازم هور شدیم. اولین صحنۀ زیبایی که دیدم، صدها گاومیشی بودند که یا در حال وارد شدن به آب یا داخل آب بودند، و سپس نیزارهای زیبای هور. متأسفانه کم‌آبی کاملاً مشهود بود. ازآن‌جاکه می‌تواند بسیار پیچیده باشد، قصد ندارم در مورد علل بالقوۀ کمبود آب نظری دهم و بهتر است آن را به محققان آب و محیط‌زیست بسپاریم. ولی بدون شک باید چاره‌ای اندیشید و به فکر اهالی این منطقه بود و مطمئناً با تدابیر درست و پتانسیل‌های موجود در این استان این مشکل بسیار بزرگ قابل برطرف شدن است. متأسفانه کمی جلوتر یک جنازۀ گاومیش افتاده بود و کمی جلوتر از آن، گاومیش‌هایی را دیدم که به علت کمبود آب خود را در گِل خنک می‌کردند و باز کمی جلوتر، ماهیگیرهایی که ارتفاع آب تا زانویشان بود.

بعد از بازدید از هورالعظیم زیبا به منزل ابومحمد سواری عزیز با تخلص رستم رفتیم و با ایشان صحبت کردیم. سپس سفرۀ رنگارنگ ناهار، مرغ شکم‌پر، ماهی صیدشده از هور، برنج شالیزارهای هور، سالاد، سبزی تازه و… و از همه مهم‌تر خوشرویی و پذیرایی ابومحمد.

 هورالعظیم دیده شد و آرزو به واقعیت تبدیل شد

خوشبختانه پس از این سفر توانستم سفرهای دیگری به این استان و به هور داشته باشم و بیشتر با منطقه آشنا شوم.

تالاب هورالعظیم که بزرگ‌ترین تالاب مرزی ایران است، نقش مهمی در اکوسیستم منطقه دارد. این تالاب بیشتر از ۱۲۰ هزار هکتار از دشت آزادگان را پوشش می‌دهد و قسمت بزرگ‌تری از آن در عراق قرار گرفته است.

از دهۀ هشتاد به بعد به دلایل گوناگونی حجم آب در این تالاب کمتر شده و در نتیجه مردم فقیرتر و صدها نفر از ساکنان اطراف هور مجبور به جابه‌جایی شده‌اند. شغل اصلی ساکنان منطقه پرورش گاومیش آبی است و در حال حاضر زندگی تعداد زیادی از آن‌ها در خطر است. معمولاً در ماه‌های گرم سال گاومیش‌ها خود را با آب خنک می‌کنند و وقتی آب کم باشد، آن‌ها به داخل گل می‌روند و در مواردی در گل گیر می‌کنند و می‌میرند. از مضرات دیگر خشکسالی تالاب، بروز توفان‌های شن و آلودگی هوای استان است.

گاومیش آبی از نظر نژادی و بزرگی جثه به بوفالوها شبیه است، بیشترین تعداد گاومیش در ایران در استان خوزستان زندگی می‌کنند. نام علمی آن‌ها Bubalus bubalis است و طبق آمار سال ۱۳۸۸ جمعیت گاومیش‌ها در ایران ۴۵۹ هزار رأس بوده ‌است.

تولید اصلی گاومیش شیر است، شیری که درصد چربی بیشتری نسبت به گاو دارد. می‌توان به‌راحتی تصور کرد که در هوای گرم اکثر نقاط خوزستان بستنی‌ای که با شیر گاومیش درست شود چقدر می‌تواند بجا و لذیذ باشد و به همین خاطر در خیلی از شهرهای این استان بستنی‌فروشی هایی با نوشتۀ «بستنی با شیر گاومیش» به چشم می‌خورد، به‌خصوص در شهر ملاثانی در ۳۵ کیلومتری اهواز که تعداد زیادی از این مغازه‌ها را کنار هم می‌بینیم. از تولیدات معروف شیر گاومیش در دنیا می‌توان به پنیر موزارلا نیز اشاره کرد.

گاومیش نسبت به گرما و آفتاب مستقیم بسیار حساس است و به همین خاطر در فصول گرم سال زندگی این جاندار برای خنک کردن خود و فرار از حشرات موذی به آب وابسته است.

متأسفانه با خشکسالی زیادی که در سال‌های اخیر در خوزستان شاهد هستیم، تعداد زیادی از گاومیش‌ها تلف شده‌اند. زندگی بسیاری از ساکنان خوزستان به وجود این حیوان وابسته است و تلفات این حیوان مطمئناً باعث مهاجرت ساکنان شهرها و روستاها می‌شود.

فصلنامۀ صنوبر، سال هفتم، شمارۀ ۲۲ و ۲۳، ص ۱۶۶ تا ۱۶۸.

پیام بگذارید