محیط زیست در خط مقدم حفظ امنیت ملّی
بررسی نقش توجه به نقش توجه به عوامل اقلیمی و محیط زیست در حفظ امنیت مرزهای کشور
زهرا انوشه
«در سال ۲۰۱۵، پنتاگون در گزارشی به کنگره، با اشاره به جنگ شهری در سوریه به عنوان نمونهای یاد کرد که چطور تغییر اقلیم و محیط زیست میتواند شکنندگی ملّتی را که با تنشهای گوناگون دست به گریبان است، تشدید کند. سوریه در سال ۲۰۱۰، در زمان بهار عربی به دلیل پذیرفتن میلیونها پناهندۀ عراقی و مشکلات داخلی، تحت فشار شدیدی قرار داشت.
در همان زمان، بدترین خشکسالی در پانصد سال اخیر، رودهای بزرگی را در سوریه ـ کشوری که مدّتها از کبود آب رنج میبُرد ـ خشکاند. هزاران سوری از مزارع خود به شهرها و آبادیها نقل مکان کردند. مهاجرت منجر به بیثباتی شد و نهایتاً بستر قیامهای مردمی، آشوب و جنگ داخلی را فراهم آورد. صدها هزار نفر جان خود را از دست دادند و امواج پناهندگان از خاورمیانه به سوی اروپا روانه شدند و نظم سیاسی را تا آلمان، دستخوش تحوّل کردند.
سؤال کارشناسان امنیت ملّی امریکا که میدانند تغییرات اقلیمی چگونه میتواند شرایط یک ملّت را از بد به بدتر تبدیل کند، این است که سوریهی بعدی کجاست؟ آیا بیابانزایی در بخشهایی از افریقا، مزارع را از مردم خالی خواهد کرد و بعضی از آنها را مستعد پذیرش فراخوان گروههای افراطگرا خواهد کرد؟ آیا دولتِ پاکستان قادر خواهد بود که از مردمش در صورت بروز فاجعهبار سیل، نظیر آنچه در سال ۲۰۱۰ رخ داد، محافظت کند؟ و آیا ارتش ایالات متّحده اگر از او خواسته شود، قادر خواهد بود با توجّه به تغییرات آب و هوایی که کشتیها، هواپیماها و پایگاههای زمینی آموزشیاش را تهدید میکند، به بحرانهای بینالمللی پاسخ بدهد؟»[۱]
آنچه خواندید بخشی از گزارش مفصّل «نیلا بانرجی»، گزارشگر پایگاه خبری امریکایی Inside Climate News در سال ۲۰۱۸، در مورد آثار تغییر اقلیم بر قدرت نظامی و امنیتی ایالات متّحده امریکا بود. اظهار نگرانی مسئولان بلندپایهی نظامی کشور توسعهیافتهای نظیر امریکا از تأثیر افزایش گرمایش جهانی بر تضعیف قدرت نظامی و پدافندی این کشور، حاکی از آن است که ابعاد مسئلهی تغییر اقلیم، مدّتهاست که از چارچوب پیامدهای اقتصادی و اجتماعی نیز فراتر رفته و تا موضوعهای بزرگتری مثل کیفیت استقرار صلح و امنیت در سطح ملّی و جهانی دامنه پیدا کرده است. بانرجی در این گزارش افشا میکند که حتّی رئیس جمهور ایالات متّحده علیرغم مواضع مشهورش در بیاساس انگاشتن مستندات علمی مبنی بر گرمایش جهانی و تغییرات اقلیمی و خروج از معاهدات جهانی محیط زیستی، در همان سال ۲۰۱۸ حدود ۵هزار و ششصد نیروی نظامی خود را برای مقابله با مهاجران محیط زیستی به مرزهای جنوبی کشورش گسیل داشته است ومقامات پنتاگون، برای مقابله با پیامدهای امنیتی گرمایش جهانی، در حال تدارک و آمادهباش نظامی و سیاسی هستند.
مهاجرتهای محیط زیستی و امنیت جهانی
جمعیت جهان نسبت به دو قرن گذشته چندین برابر شده است. افزایش جمعیت، حجم نیازهای مادی و معنوی را افزایش میدهد و چنانچه این دو فاکتور به شکل متناسبی رشد نکنند، یعنی افزایش جمعیت با شتابی اتّفاق بیفتد که منابع و سیاستهای توسعه پاسخگوی نیازهای نسلهای تازهتر نباشند، احتمال تهدید امنیت ملّی و جهانی رو به افزایش خواهد بود.[۲] به گزارش سازمان بینالمللی مهاجرت جهانی در سال ۲۰۱۸، حدود ۲۴۴ میلیون نفر در جهان، مهاجران بینالمللی و ۷۴۰ میلیون نفر دیگر نیز در کشورهای خود مهاجر هستند. بر اساس این گزارش، ۹۷ درصد از افراد در سال ۲۰۱۶، به خاطر فرار از بلایای طبیعی ناشی از خطرات اقلیمی و آلودگی از موطن خود مهاجرت کرده بودند.[۳]
بر هم خوردن توازن پدیدههای آب و هوایی که به ویژه در بخش بزرگی از جنوب قاره افریقا، بخشهای وسیعی از خاورمیانه (ایران، عراق، ازبکستان، پاکستان و سوریه)، شمال اروپا، جنوب کانادا، نواحی جنوبی ایالات متّحده امریکا و بخش وسیعی از شمال قاره امریکای جنوبی به شکل خشکسالی و کاهش منابع آب شیرین نمود پیدا کرده است[۴]، یکی از مهمترین عوامل نگرانکنندهی تشدید مهاجرتهای داخلی و خارجی در سطح جهانی شده است.
مهاجرت وسیع از مکزیک به امریکا و از برخی نقاط خاورمیانه و افریقا به اروپا در پی کاهش منابع طبیعی و انواع ناامنیهای زیستمحیطی (نظیر مواجهه با خشکسالی، کمبود غذا و آب، نارضایتی از فشار توسعه غیرپایدار در کشورهای جهان سوم، افزایش تنشهای قومی و اقدامات خرابکارانهی گروههای معترض)، سبب تحمیل جمعیت مهاجر به مناطق بیشتر برخوردار جهان و افزایش بار اکولوژیک و اقتصادی فراتر از حد تابآوری مناطق یادشده در آینده نزدیک، یک تهدید و زنگ خطر مهم برای نظم ژئوپلیتیک و امنیت جهانی است که میتواند پتانسیل مدیریت انواع بحران را چه در کشورهای مهاجرپذیر و چه مهاجرفرست، با چالش جدّی روبهرو کند.
چالشهای امنیت ملّی در مواجهه با مهاجرتهای محیط زیستی
شاید برای اشاره به وسعت موج مهاجرتهای محیط زیستی در ایران، نیاز به آمار و مستندات نباشد، امّا بد نیست به منظور تأکید و استناد، به برخی از این آمار و مستندات خبری توجّه شود؛ مثلاً از قول نماینده مردم یزد (یکی از شهرهای مهاجرپذیر از سیستان و بلوچستان) در آخرین نشست کانون تفکّر آب در دانشگاه یزد[۵]، میتوان به ۶۰ هزار نفر مهاجر در استان سیستان و بلوچستان اشاره کرد که به دلیل تداوم معضل خشکسالی و بیآبی، شهر و روستای خود را ترک کردهاند. یا علیرغم فقدان آمار جدید و تفکیکشده، میتوان هشدار سال گذشتهی استاندار خوزستان در نشست شورای راهبردی خوزستان را مورد استناد قرار داد که از خوزستان به عنوان مهاجرفرستترین استان کشور به دلیل مشکلاتی نظیر پدیدهی ریزگرد، یاد کرد[۶]. همچنین به گفتهی حبیبالله زنجانی ـ جمعیتشناس ـ ، لرستان و کرمانشاه نیز به دلیل مشکلات اقتصادی و محیط زیستی (پدیده گرد و غبار) در سالهای اخیر از جمله استانهای مهاجرفرست کشور به تهران و البرز بودهاند[۷]. برخی خبرگزاریها نیز از آغاز مهاجرتها از قم، کاشان و اصفهان به شمال کشور خبر دادهاند[۸ و ۹ و ۱۰]
مهاجرتهای اینچنین گسترده، در درازمدّت با تحمیل بار به ظرفیت محدود آبخیزها و مناطق مهاجرپذیر، بیشک تهدیدی برای تابآوری اکولوژیک این مناطق خواهند بود. لیکن شاید بتوان آثار مهاجرت از مناطق مبدأ را به مراتب نامطلوبتر از آثار آن بر استانهای مهاجرپذیر ارزیابی نمود. این تأثیر به ویژه برای مناطق مرزی، جلوهی عمیقتری خواهد داشت. کاهش جمعیت سه استان مرزی و استراتژیک خوزستان، کرمانشاه و سیستان و بلوچستان، که از قضا در زمره محرومترین استانهای کشور نیز هستند از چند جنبه قابل بررسی است؛
نخست؛ از جنبهی اقتصادی و اجتماعی، که کوچ نخبگان و طبقات فرهنگی و بازرگانان، جذب سرمایهگذاریها و اعتبارهای دولتی و خصوصی به این مناطق را کاهش داده و روند توسعه پایدار را کُند میکند. معمولاً در هر اجتماع، طبقات کارآفرین، تحصیلکرده و فرهنگی بیش از سایرین، محرّک حسّ مطالبهگری و میل به ایجاد پیشرفت و احقاق حقوق اقتصادی و اجتماعی و تحقّق رفاه و توسعه در آن جامعه هستند. هر اجتماعی که پیشگامان خود در این عرصهها را از دست بدهد، بیشتر در معرض عقبافتادگیهای رفاهی و فرهنگی قرار دارد.
دوّم از جنبهی فرهنگی؛ در واقع پیرو جنبههای اقتصادی و اجتماعی، وقتی در یک جامعه نیروی محرّکهی پررنگی برای مطالبهگری ملزومات توسعه وجود نداشته باشد، رفته رفته سطح خواستههای تودهی مردم کمبرخوردار به تأمین پایههای معاش کاهش یافته و مصرف منابع به جای تولید و توسعهی پایدار در اولویت قرار میگیرد. این وضعیت را اگر در کنار نتیجهی وضعیت قبلی که کاهش تخصیص اعتبار و برنامههای توسعه به استانهای مورد اشاره است قرار بدهیم، نتیجه میشود سیر نزولی میزان سرانهی منابع (اعم از معیشتی، رفاهی و فرهنگی) و در نتیجه نیازهای فرهنگی مردم که جای خود را به مرور و صرفاً به تأمین غذا، آب و مسکن میدهند. ضرورت آموزش و پرورش، جای خود را به ضرورت کار از سنین پایینتر میدهد و شاهد افزایش روزافزون کودکان کار، زنان تحت فشارهای کاری به روشهای متعارف و غیرمتعارف، کمسوادی و فقر فرهنگی خواهیم بود.
سوّم؛ همهی آنچه گفته شد، در جای خود پیامدهای منفی عمیق و قابل بحثی دارند، لیکن خود مقدّمهی شکلگیری پیامدی بسیار جدّیتر و مهمتر به نام «تهدید امنیت ملّی» هستند. نگاهی به کانونهای بروز خشونتهای سازمانیافته و شکلگیری جنبشهای تروریستی در جهان، نشان از آن دارد که این پدیده، میتواند در مناطق کمبرخوردار و کمتر توسعهیافته، و مناطقی که به خصوص در پی خشکسالی و بلایای طبیعی دچار فقر منابع شدهاند بستر مناسبتری برای شکلگیری و تقویت پیدا کند.
پژوهشی در راستای تحلیل تروریسم جدید در جهان، بیانگر آن است که ابعاد جهانی شدن میتواند سبب سرخوردگی و ازخودبیگانگی و بحران هویت در مردم و گروههای کشورهای مختلف بالاخص در مناطق توسعهنیافته شده و احساسات و تمایلات سنّتی آنها را تحریک نموده و دستآویزی برای معنایابی و معنادهی به رفتارهای خشونتبار و تروریستی شود[۱۱]. این نکته، در کشور ما که سه استان کمبرخوردار و محروم و دستخوش مشکلات محیطزیستی جدّی در مناطق حساس مرزی داریم، اهمیتی صدچندان پیدا میکند.
نارضایتی در مردمی که مطالبات اجتماعیشان تا حد نیازهای ابتدایی معاش کاهش پیدا کرده و همان نیازها هم تحت فشار انواع محرومیتها و معضلات محیط زیستی نظیر خشکسالی، نابودی کشت و زرع و صید و رکود فعالیتهای تولیدی و اشتغال قرار داشته و در حدّ انتظار برآورده نمیشود، بستری آماده برای تحریک از سوی میلیشیاهای شورشی، متجاوزان و فرصتطلبان خواهد شد تا همان گونه که در سالهای اخیر نیز شاهد آن بودیم، این گروهکهای تروریستی، با تحریک عواطف قومی و تأکید بر محرومیتهای موجود، موفق به تحریک و همراه نمودن برخی از مردم محروم و ایجاد ناامنی در مناطق مذکور شوند.
از طرفی، شدّت گرفتن خشکسالی و پدیدهی گرد و غبار، به پدیدهی مهاجرت به خصوص از روستاها چنان شتابی بخشیده است که به طور مثال، روستاهای بسیاری را در مرزهای حساس سیستان و بلوچستان خالی از سکنه کرده و مردم را از ترک کاشانه و روستا و سفر به شهرها و استانهای دیگر ناگزیر نموده است[۱۲].
سؤال اینجاست که آیا برای دفاع از تمامیت ارضی یک کشور، تجهیزات نظامی قدرتمند و تکنولوژی فوق پیشرفته و نیروی نظامی کارآمد کافیست؟ آیا در صورت بروز آشوبهای داخلی یا عدم برخورداری از پشتیبانی مردمی، هزینههای برقراری امنیت و دفاع از حریم مرزهای کشور چندینبرابر نخواهد شد؟
مسلّماً ایجاد بستر دفاع غیرعامل در زمان صلح، جنبهی پیشگیرانهی قویتری در مقابل انواع تهدیدهای داخلی و خارجی نسبت به تدارک تجهیزات و آموزش نیروی دفاع عامل و مستقیم دارد و در اولویت است و در جهان امروز، به نظر میرسد که تحقّق توسعهی متوازن و پایدار، برقراری عدالت اجتماعی، صیانت از منابع طبیعی و پیشگیری و مقابلهی جدّی، اصولی و اثربخش با معضلات محیط زیستی، مهمترین رکن پدافندی ملّتهاست که میتواند تا حدّ زیادی، ضامن امنیت و پشتیبان سرمایههای هر ملّت باشد.
باید به خاطر داشت که نمیتوان جمعیتی را به زور به محلّی بازگرداند که هیچ چشمانداز روشنی به حال و آینده ندارد، تنها راه مقابله با مهاجرتهای محیط زیستی، مدیریت کارآمد بحران خشکسالی، گرد و غبار و رونق اقتصاد و اشتغال در مناطق مهاجرفرست است.
منابع
- Neela Banerji، Dangers Without Borders: Military readiness in a warming world، Inside Climet News، United States of America، NOV 19,2018. ترجمۀ زهرا انوشه.
- علی گلی، حجّت مهکویی، تهدیدات زیستمحیطی و امنیت ملّی کشورها، اوّلین همایش ملی جغرافیا و مخاطرات محیط زیستی و توسعه پایدار، اهواز، اسفند ۱۳۹۱.
- World Migration Report، https://www.iom.int/wmr/world-migration-report-2018.
- گزارش UNEP News Centre، فوریه سال ۲۰۱۳.
- خبرگزاری ایسنا، افزایش مهاجرتها از سیستان و بلوچستان به یزد، ۲۶ آذر ۱۳۹۷.
- خبرگزاری تابناک، خوزستان بالاترین آمار مهاجرفرست کشور را دارد، ۲۴ فروردین ۱۳۹۷.
- خبرگزاری ایرنا، علت یابی مهاجرت از البرز، لرستان و همدان به تهران، ۱۹ مهر ۱۳۹۶.
- خبرگزاری ایسنا، افزایش مهاجرت از اصفهان به شهرهای شمالی، ۲۶ شهریور ۱۳۹۷.
- خبرگزاری اقتصادآنلاین، تغییر مقصد مهاجران به سمت شمال، ۱ آبان ۱۳۹۷.
- خبرگزاری جماران، آغاز مهاجرت از قم، کاشان، اصفهان و خوزستان به شمال.
- ابوذر گوهری مقدّم، تروریسم جدید: چارچوبی برای تحلیل، دانشنامه حقوق و سیاست، شماره ۱۲، پاییز و زمستان ۱۳۸۸.
- خبرگزاری ایسنا، خالی شدن از سکنه مناطق روستایی و عشایری سیستان و بلوچستان به دلیل خشکسالی، ۷ تیر ۱۳۹۷.
منتشرشده در فصلنامۀ صنوبر، سال سوم، شماره هشتم، ص ۳۴ تا ۳۹.