پوریا قلیچ خانی/استان مازندران یکی از قدیمیترین سکونتگاههای بشری در قسمت جنوبی دریاچۀ کاسپین به شمار میرود. کاوشهای زیادی توسط محققان در نقاط مختلف این محدوده انجام گرفته که نشان میدهد قدمت حیات انسان خزری (گیلان و مازندران) و تمدن آنها به زمانهای بسیار قبلتر از مهاجرت آریاییها به این منطقه باز میگردد.
کشفیاتی که توسط گروهی از محققان دانشگاه پنسیلوانیا طی سالهای ۱۳۲۷ تا ۱۳۳۰ در برخی از غارهای شاخص مازندران مانند غار کمربند و غار هوتو صورت گرفت، رگههای تاریخی مهمی را از دوران یخبندان و پیش از آن نشان میدهد. همچنین کشف آثاری از استخوانها و جمجمههای انسان از هزاران سال پیش از میلاد، قدمت زندگی انسانهای نخستین را در شمال ایران آشکار میسازد.
این در حالی است که تاریخ تشکیل اولین سلسلۀ حکومتی ایران یعنی مادها در هگمتانه (همدان امروزی) تنها به ۷۰۰ سال قبل از میلاد میرسد. از جمله اقوام نخستین مازندران، کاسپیها (کاسیها)، تپوریان و آماردها بودهاند. کاسپیها یا قوم کاس، از قدیمیترین اقوام ساکن مازندران بوده که نام دریاچۀ «کاسپین» از ایشان گرفته شده است.
طبق آخرین آمار ارائهشده توسط سازمان برنامهریزی و بودجۀ کشور، مازندران با مساحت ۴/۲۳۷۵۶ کیلومتر مربع حدود ۴۶/۱ درصد مساحت کشور را در بر گرفته و بین ۳۵ درجه و ۴۷ دقیقه تا ۳۶ درجه و ۳۵ دقیقه عرض شمالی، از خط استوا و ۵۰ درجه و ۳۴ دقیقه تا ۵۴ درجه و ۱۰ دقیقه طول شرقی، از نصفالنهار گرینویچ قرار دارد. مازندران، از سمت شمال به دریاچۀ کاسپین، از شرق به استان گلستان، از غرب به استان گیلان و از جنوب با استانهای تهران، سمنان و قزوین همجوار است.
تنوعزیستی استان مازندران
کشور ایران، به مثابه پلی ارتباطی میان قارههای آسیا، اروپا و آفریقا بوده و از جنبۀ تنوعزیستی، از تمام این مناطق تأثیر پذیرفته است. در واقع به زبان اکولوژی، ایران، طبق تقسیمبندی جغرافیای جانوری، در منطقه پالئارکتیک قرار گرفته است. چنین جایگاه ویژۀ جغرافیایی سبب شده که بتوانیم در پهنۀ ایران زیبا، به طور همزمان شاهد چهارفصل و به تبع آن تنوعزیستی غنی فون و فلور(جانوری و گیاهی) ناب و کمنظیری باشیم. مازندران نیز از این قاعده جدا نیست.
تنوع ارتفاعی در بخشهای مختلف، موجب شده که این استان از تنوع میکرواقلیمی بالایی برخوردار باشد. در واقع همجواری با بزرگترین دریاچۀ جهان در قسمتهای شمالی(کاسپین)، وجود رشتهکوههای البرز در بخشهای جنوبی، دارا بودن نواحی مرتعی، کوهپایهای و جلگهای در این بین، قرار داشتن بخش وسیعی از جنگلهای جهانی هیرکانی در خطه مذکور، وجود رودخانههای حفاظت شده (نظیر رودخانههای چالوس، سردآبرود و هراز به واسطۀ حضور گونههای شاخص آبزی مانند قزلآلای خالقرمز) و آببندانهای دارای اهمیت و همچنین غارهای متعدد کارستی(آهکی)، از مازندران، گنجینهای از رویشگاهها و میکرواقلیمهایی با تنوع بالا خلق کرده که مأمن گونههای متنوعی از جانوران و گیاهان است.
دریاچۀ کاسپین
دریاچۀ کاسپین، بزرگترین دریاچۀ کرۀ زمین است که در شمال ایران قرار دارد و به دلیل وسعت بیبدیل خود، از گذشته تاکنون در اغلب اوقات، بهجای دریاچه، عنوان «دریا» را با خود یدک کشیده است (میانگین مساحت آن چیزی کمتر از ۴۰۰ هزار کیلومتر مربع برآورد میشود). دریای خزر، دریای مازندران، دریای طبرستان، دریای جرجان، دریای هیرکانین، دریای آبسکون و غیره از جمله مهمترین نامهایی هستند که در طول تاریخ به این پهنۀ آبی اطلاق شده است؛ اما شاید صحیحترین و اصیلترین عنوان برای آن، «دریاچۀ کاسپین» باشد.
ایران، ترکمنستان، جمهوری آذربایجان، روسیه و قزاقستان، کشورهای ساحلی پیرامون دریاچه کاسپین را تشکیل میدهند. دریاچۀ کاسپین به همراه دریاچۀ آرال و دریای سیاه (و با استناد به برخی منابع, دریاچۀ ارومیه و دریاچۀ نمک)، بقایای دریای بزرگی با عنوان «دریای تتیس» هستند که متعلق به دوران دوم زمینشناسی است. حدود ۹۵ درصد از منبع تأمین آب دریاچۀ کاسپین را رودخانهها تشکیل میدهند و تنها حدود ۵ درصد از آب این دریاچه از طریق بارش مستقیم پوشش داده میشود. لذا رودخانهها بیشترین حجم آب کاسپین را تأمین میکنند که مهمترین آن، رودخانۀ ولگا واقع در غرب روسیه است. ولگا طولانیترین و پرآبترین رودخانۀ اروپا به شمار میرود.
از ایران نیز برخی رودخانههای شمال کشور به دریاچۀ کاسپین میریزند. اگرچه سهم آنها در تأمین آب این دریاچه چیزی حدود ۵ درصد است، اما از نظر حفاظتی و زیستی دارای اهمیت هستند. نمکآبرود، نشتارود، شیرود، خرکآبرود، سردابرود، نکارود، چالوس، اسبچین، چشمهکیله، خشتسر و… از جمله مهمترین رودخانههای استان مازندران هستند که به دریاچۀ کاسپین میریزند. نزدیکی خطۀ مازندران به منبعی عظیم از رطوبت یعنی دریاچۀ کاسپین و جریانهای هوایی از سوی دریاچه به خشکی و بالعکس، توأم با حضور رشتهکوههای البرز در بخشهای جنوبی، تأثیر چشمگیری بر وضعیت اقلیمی و پارامترهای آبوهوایی مازندران و همچنین تنوع زیستی و زیستگاهی این استان دارد.
موجودات زندۀ بسیاری در دریاچۀ کاسپین زندگی میکنند که شامل انواع متنوعی از گیاهان و ردههای مختلف جانوران چه در سطح ماکرو و چه در مقیاس میکروسکوپی هستند. تاکنون بیش از ۸۰۰ گونۀ مختلف جانوری و بیش از ۵۰۰ گونه گیاهی(شامل گیاهان پست، نظیر: سیانوباکتریها، انواع جلبکها، خزهها و… و همچنین گیاهان عالی) در دریاچۀ کاسپین شناسایی شدهاند. بیش از ۷۰ درصد از فون این دریاچه را بیمهرگان متنوعی نظیر سختپوستان، نرمتنان، کرمها، شانهداران، روزنهداران و غیره تشکیل میدهند که خود شامل انواع پلانگتونی و بنتوزی(کفزی) هستند. اما از ردههای مهم مهرهداران در دریاچۀ کاسپین:
- ماهیها: در حوضه جنوبی دریاچه کاسپین، بیش از ۷۹ گونه ماهی تاکنون شناسایی شده که این رقم متغیر است. تنوع ردۀ ماهیان در دریاچه کاسپین، نه تنها از نظر تنوع زیستی، بلکه از لحاظ اقتصادی-اجتماعی نیز نقشی کلیدی در زندگی ساحلنشینان و همینطور بومیان استان مازندران دارد. از میان ماهیها، خانوادۀ کپورماهیان و گاوماهیان بیشترین تعداد گونه را در دریاچۀ کاسپین دارا هستند.
- ماهی سفید (Rutilus kutum)، ماهی غیربومی کفال (Chelon aurata/Mugil cephalus)، قزلآلای خال قرمز(Salmo trutta)، ماهی کیلکا (Clupeonella Cultriventris)، اردکماهی (Esox lucius)، شگماهی مهاجر(Alosa kessleri)، شاهکولی(Alburnus chalcoides)، سسماهی (Luciobarbus caspius) و غیره از مهمترین ماهیان اقتصادی دریاچۀ کاسپین محسوب میشوند. همچنین دریاچۀ کاسپین با تأمین بیش از ۹۰ درصد خاویار دنیا، به عنوان بزرگترین منبع تأمین ماهیان خاویاری در جهان شناخته میشود. از مهمترین ماهیان خاویاری این دریاچه میتوان به فیلماهی یا بلوگا (Huso huso) اشاره کرد که وزن آن گاهی به هزار کیلوگرم نیز میرسد. شیپماهی (Acipenser nudiventris)، اوزون برون (Acipenser stellatus) و تاسماهی ایرانی یا قرهبرون (Acipenser persicus) از مهمترین ماهیان خاویاری کاسپین هستند که متأسفانه به لحاظ حفاظتی، هیچکدام در وضعیت خوبی قرار ندارند.
- فک کاسپین یا فک خزری، تنها پستاندار دریاچۀ کاسپین: فک کاسپین با نام علمی Pusa caspica که در مازندران به آن سگ آبی هم گفته میشود از پستانداران کمیاب آبزی است که فقط در دریاچۀ کاسپین و برخی از رودخانههای منتهی به آن زندگی میکند. این پستاندار، بیشتر زمان خود را در آب سپری کرده و تنها برای تولیدمثل و یا استراحت به ساحل میآید. وزن فک خزری، حداکثر تا ۱۰۰ کیلوگرم و طول بدن آن حداکثر تا ۱۵۰ سانتیمتر است و از کوچکترین فکهای دنیا بهشمار میرود. فکها در فصل پاییز به محدودۀ شمال و شمال شرقی دریاچۀ کاسپین و در اوایل بهار به جنوب دریاچۀ مهاجرت میکنند. بیش از ۸۰ درصد از رژیم غذایی فکها را ماهی کیلکا تشکیل میدهد. شوربختانه، فک خزری طبق آخرین اعلام اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت(IUCN)، در فهرست سرخ این اتحادیه، در جایگاه Endangered (EN) یعنی در معرض خطر انقراض قرار دارد. توسعۀ میادین نفتی، انواع آلودگیهای محیطی، کاهش شدید جمعیت کیلکا ناشی از صید بیرویه، گرفتار شدن در تورهای صیادی، گرمایش جهانی، شیوع نوعی بیماری ویروسی با نام دیستِمپِر در سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۰ میلادی و… از عمده دلایل کاهش شدید جمعیت این پستاندار ارزشمند است. لازم به ذکر است که ورود یک گونۀ غیربومی و مهاجم در اواخر دهۀ ۹۰ میلادی از طریق آب توازن کشتی به دریاچۀ کاسپین با نام شانهدار(Mnemiopsis leidyi)، به سبب تغذیه از پلانگتونها که غذای اصلی بچهماهیان کیلکا را تشکیل میدهند، توانسته بهطور مستقیم بر جمعیت ماهی کیلکا و بهطور غیرمستقیم بر جمعیت فکهای کاسپین تأثیر شدیدی برجای بگذارد.
جنگلهای هیرکانی
جنگلهای هیرکانی در دو کشور ایران و جمهوری آذربایجان قرار گرفته و از استان خراسان شمالی در ایران تا منطقۀ پارک ملی هیرکان در جمهوری آذربایجان امتداد دارد. این جنگلها (بخش موجود در ایران) پس از سالها تلاش، سرانجام در جولای ۲۰۱۹ (تیر ماه ۱۳۹۸) در چهل و سومین اجلاس کمیتۀ میراث جهانی یونسکو (UNESCO) که در شهر باکوی آذربایجان برگزار شد، به عنوان دومین۱ اثر طبیعی ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو به نام کشورمان به ثبت رسید. در حال حاضر این جنگلها، با مساحت حدود ۲ میلیون هکتار، از شرق به غرب در مرز جنوبی و ساحلی دریاچۀ کاسپین در حدود ۸۵۰ کیلومتر امتداد داشته و علاوه بر مازندران، استانهای خراسان شمالی، گلستان، گیلان و اردبیل را نیز در بر میگیرد.
قدمت جنگلهای هیرکانی به ۲۵ تا ۵۰ میلیون سال قبل بازمیگردد. این نوع از جنگلها در بسیاری از نقاط سیبری و اروپا به دلیل یخبندان و سرما از بین رفت و امروزه تنها فسیلهایی از آنها بر جای مانده است. این در حالی است که در حاشیۀ دریاچۀ کاسپین، جنگلهای مذکور توانستهاند بقای خود را حفظ کنند و به همین خاطر از جنگلهای هیرکانی در دنیا به عنوان «فسیل زنده»، «موزۀ طبیعی» و «بازماندهای از دوران سوم زمینشناسی و عصر یخبندان» یاد میشود. با اینکه جنگلهای هیرکانی تنها حدود ۷ درصد از مساحت کشور را تشکیل میدهند، اما نزدیک به ۴۴ درصد از گیاهان آوندی شناخته شده در ایران (بیش از ۳۲۰۰ گونه) در این پهنۀ سبز یافت میشود.
لذا تنوع زیستی این میراث جهانی به لحاظ فلور و حتی فون، کمنظیر است و تا به امروز بیش از ۲۹۰ گونه پرنده وابسته به جنگلهای معتدل پهنبرگ و همچنین حدود ۵۸ گونه پستاندار در آن شناسایی و ثبت شدهاند. ارتفاع جنگلهای هیرکانی از سطح دریاهای آزاد بین صفر تا حدود ۳۰۰۰ متر متغیر است و عناصر گیاهی تشکیلدهنده جنگلهای هیرکانی نیز متناسب با ارتفاع از سطح دریا تغیر میکنند. به گونهای که اگر از مناطق جلگهای به سمت ارتفاعات حرکت کنیم، این تغیر کاملاً محسوس و ملموس است. از مهمترین گونههای درختی و گیاهی این میراث جهانی ارزشمند میتوان به:
شمشاد هیرکانی (Buxus hyrcana)، افرا پلت (Acer velutinum)، زالزالک یا سرخولیک (Crataegus monogyna)، سرخدار (Taxus bacata)، زبانگنجشک یا ون (Fraxinus excelsior)، داغداغان (Celtis australis)، انجیلی (Parrotia persica)، راش (Fagus orientalis)، لرگ (Pterocarya fraxinifolia)، توسکای قشلاقی (Alnus glutinosa)، توسکای ییلاقی (Alnus subcordata)، بلندمازو (Quercus castaneifolia)، ممرز (pinus betulus)، نمدار (Tilia begonifolia)، ملج (Ulmus glabra)، خرمندی (Diospyros lotus)، آقطی (Sambucus nigra)، بارانک (Sorbus torminalis)، لیلکی (Gleditsia caspica)، مایمرز (Juniperus sabina)، لور (Carpinus orientalis)، اوری (Quercus macranthera)، کولهخاس کاسپین (Ruscus hyrcanus) و زنگیدارو (Asplenium scolopendrium) اشاره کرد که تنها بخش کوچکی از عناصر گیاهی جنگلهای هیرکانی را تشکیل میدهند.
از پستانداران وابسته به اکوسیستم جنگلهای هیرکانی در استان مازندران، میتوان به گونههای شاخصی نظیر: پلنگ ایرانی (Panthera pardus tulliana)، شوکا(کوچکترین گوزن ایران، معروف به گوزن مینیاتوری)(Capreolus capreolus)، گوزن مرال (Cervus elaphus maral)، خرس قهوهای (Ursus arctos)، سمور جنگلی (Martes martes)، رودک یا گورکن (Meles canescens)، گرگ (Canis lupus)، گراز (باغبان طبیعت)(Sus scrofa)، گربۀ جنگلی (Felis chaus)، خارپشت سینهسفید (Erinaceus concolor)، اشگول (Glis glis)، موش صحرایی هیرکانی (Apodemus hyrcanicus)، تشی(Hystrix indica) و … اشاره کرد.
- ببر مازندران (هیرکانی)، ساکنِ منقرض شدۀ جنگلهای هیرکانی: ببر مازندران(Panthera tigris tigris)، پستانداری از راستۀ گوشتخواران و خانوادۀ گربهسانان، در گذشتهای نه چندان دور در جنگلهای مازندران میزیست. تا حدود یک قرن پیش، تعداد قابل قبولی از آن در مناطق شمالی کشور پراکندگی داشتند؛ به گونهای که ظلالسلطان در کتاب «تاریخ سرگذشت مسعودی» از شکار ۳۵ ببر در شبه جزیرۀ میانکاله و همینطور دو ببر در اطراف بابل سخن گفته است. آخرین گزارش ثبتشده از ببر مازندران، مربوط به شکار یک قلاده از گونۀ مذکور توسط یک شکارچی ترکمن در پارک ملی گلستان و در سال ۱۳۳۷ است.
- راکن، پستانداری غیربومی و مهمانی ناخوانده در جنگلهای هیرکانی: راکن با نام علمی Procyon lotor، بومی کشور آمریکاست. در سال ۱۳۷۵ برای اولین بار از جنگلهای هیرکانی در منطقۀ تالش استان گیلان شناسایی و گزارش شد که پس از آن در محدودههای اسالم، هشتپر و آستارا نیز مشاهده شده است. اما در سالهای اخیر، گزارشاتی غیررسمی از حضور این گونۀ مهاجم در مناطق مختلفی از استان مازندران اعلام شده است. راکن، علاوه بر اینکه حامل بیماری هاری است، به دلیل همهچیزخوار بودن و سازگاری بالا با زیستگاه خزری، میتواند به عنوان آفتی جدی برای پرندگان (تغذیه از تخم پرندگان)، درختان جنگلی، محصولات زراعی و کندوهای عسل به شمار آید.
توکای سیاه (Turdus merula)، توکای باغی (Turdus philomelos)، جغد جنگلی (Strix aluco)، سینهسرخ (Erithacus rubecula)، قرقاول معمولی(Phasianus colchicus)، کمرکولی جنگلی (Sitta europaea)، دارخزک (Certhia familiaris)، دارکوب خالدار کوچک(Dendrocopos minor)، دارکوب خالدار بزرگ(Dendrocopos major)، دارکوب سبز(Picus viridis)، چرخریسک هیرکانی (Poecile hyrcanus)، سهره جنگلی (Fringilla coelebs)، صعوه جنگلی (Prunella modularis)، سهره دمگاه سفید (Pyrrhula pyrrhula) مثالهایی از پرندگان شاخص اکوسیستم جنگلی در استان مازندران هستند.
قورباغۀ جنگلی هیرکانی (Rana pseudodalmatina)، قورباغۀ مردابی معمولی (pelophyhax ridibundus) و دو گونه قورباغۀ درختی (Hyla savignyi / Hyla orientalis) از دوزیستان شاخص و لاکپشت برکهای خزری(Mauremys caspica)، لاکپشت برکهای اروپایی(Emys orbicularis)، مار چلیپر(Natrix tessellata)، لاسرتای شکمسبز(Darevskia chlorogaster)، مار آبی(Natrix natrix)، لوسمار یا پتیلوس(Pseudopus apodus) – از سوسمارهای بدون دست و پا و لاسرتای سبز خزری(Lacerta strigata)، نمونههایی از خزندگان شاخص نواحی جلگهای و جنگلی استان مازندران محسوب میشوند.
رشتهکوههای البرز، اکوسیستمهای کوهستانی و اکوسیستمهای غاری
رشتهکوههای البرز از جمهوری آذربایجان در غرب شروع میشود و تا افغانستان و ترکمنستان در شرق امتداد دارد. بلندترین کوه در رشتهکوههای البرز، کوه دماوند با ارتفاع ۵۶۱۰ متر است که در منطقۀ لاریجان شهرستان آمل واقع شده است. رشتهکوههای البرز همچون دیواری عظیم، مازندران را از بخشهای داخلی ایران جدا میکند. دامنههای شمالی البرز، به دلیل تأثیرپذیری از تودههای هوای مرطوب دریاچۀ کاسپین، بستری کاملاً متفاوت و متمایز از دامنههای جنوبی دارد.
شکلگیری جنگلهای هیرکانی در این دامنهها از مهمترین عوامل تمایز چشمانداز و شرایط زیستگاهی در مقایسه با دامنههای جنوبی است. این زیستگاه کوهستانی با توجه به دارا بودن طیف وسیع و متفاوتی از طبقات ارتفاعی، بستر مناسبی را برای شکلگیری جوامع ارزشمند گیاهی و جانوری ایجاد کرده است. فارغ از گونههای مشترک جانوری در نواحی تلفیقی جنگل و کوهستان که در بخش قبل ذکر شد، از گونههای جانوری شاخص زیستگاه کوهستانی و صخرهای مرتفع مازندران میتوان به کل و بز (Capra aegagrus)، قوچ و میش البرز مرکزی (از هیبرید یا اختلاط قوچهای اوریال و ارمنی ایجاد شدهاند)(O.gmelini * O.cycloceros)، عقاب طلایی (Aquila chrysaetos)، کبک (Alectoris chukar)، کبک دری (Tetraogallus caspius) و غیره اشاره کرد.
از سوی دیگر وجود ساختارهای کارستی(آهکی) در ارتفاعات البرز، بهخصوص در دامنههای شمالی، سبب پیدایش غارهای زیادی شده است. در پهنۀ استان مازندران، به استناد اطلاعاتی که توسط پایگاه ملی علوم دادههای سازمان زمینشناسی و اکتشاف معدنی تا سال ۱۳۹۸ گردآوری شده، تعداد ۶۹ غار در این استان به ثبت رسیده است. جدا از اهمیت تاریخی اغلب این غارها نظیر اسپهبدخورشید، هوتو، کمربند و غیره، برخی از غارهای مازندران، زیستگاههایی حیاتی برای گونههای خاص جانوری، از جمله طیف وسیعی از خفاشها بهشمار میروند. غار رودخانهای دانیال (غار چاری یا گردکوه) با طول ۲۱۵۸ متر در شهرستان عباسآباد نمونهای از همین غارهاست که مأمن خفاشهایی نظیر خفاش نعلاسبی کوچک (Rhinolophus hipposideros)، خفاش نعلاسبی بزرگ (Rhinolophus ferrumequinum) و خفاش گوشموشی کوچک (Myotis blythii) و خفاش نعلاسبی بلاسیوس یا کوهستانی (Rhinolophus blasii) است.
مناطق چهارگانۀ استان مازندران
مناطق چهارگانه، دربرگیرندۀ محدودههای طبیعی و ارزشمند محیطزیستی بوده که تحت نظارت و مدیریت سازمان حفاظت محیطزیست هستند. مناطق چهارگانه، شامل: منطقۀ حفاظت شده، پارک ملی، اثر طبیعی ملی، پناهگاه حیاتوحش، به انضمام منطقۀ شکار ممنوع در ایران است. در جدول زیر مهمترین مناطق چهارگانۀ استان مازندران ذکر شده است. مناطقی که برخی نه تنها در سطح ملی، بلکه در مقیاس جهانی نیز حائز اهمیت هستند.
برای مثال، تالاب و پناهگاه حیاتوحش میانکاله و پناهگاه حیاتوحش فریدونکنار، علاوه بر قرارگیری در مناطق چهارگانۀ ایران، در فهرست تالابهای ثبت شده در کنوانسیون جهانی رامسر نیز قرار دارند. این مناطق همهساله پذیرای دهها هزار پرندۀ مهاجر، نظیر: درنای سیبری (تنها یک فرد از آن باقی مانده و در سال ۱۴۰۲ در ایران، دیده و گزارش نشد)( Grus leucogeranus) ، پلیکان سفید (Pelecanus onocrotalus)، پلیکان خاکستری(Pelecanus crispus)، فلامینگو (Phoenicopterus ruber)، باکلان بزرگ (Phalacrocorax carbo)، انواعی از تیرۀ حواصیلیان، تیرۀ کشیمیان، تیرۀ مرغابیان، تیرۀ کاکائیان و… هستند.
مناطق حفاظت شده | مناطق شکار ممنوع | پناهگاه حیاتوحش | اثر طبیعی ملی | پارک ملی |
البرز مرکزی شمالی | لفور | میانکاله | خشکهداران | هزارجریب |
هزار جریب | سیاهبیشه | سمسکنده و دشت ناز | دماوند | کیاسر |
شش رودبار | کیاسر | دودانگه و چهاردانگه | قلل سهگانه علمکوه، تختسلیمان، سیاهکمان | |
هراز | دوهزار و سه هزار | فریدونکنار | ||
بلس کوه | آریم | |||
بولا | مازیبن و سیبن | |||
چهارباغ | رزن | |||
آبشار | هزار جریب | |||
واز | فریدونکنار |
جدول ۱- مناطق چهارگانه استان مازندران
برخی از مهمترین عوامل تهدید و تخریب تنوع زیستی در استان مازندران
ورود و حضور گونههای غیربومی، پسروی آب دریاچۀ کاسپین، جنگلتراشی، فرسایش خاک، شکار و صید غیرمجاز، دپوی غیراصولی و غیربهداشتی زباله در مناطق جنگلی، آلودگی آب و خاک ناشی از انواع فاضلابها، شیرابهها و پسابهای شهری، کشاورزی و صنعتی، رشد و توسعۀ افسارگسیختۀ مناطق شهری، تغیر کاربری اراضی مانند تبدیل جنگلها به زمینهای کشاورزی و یا توسعۀ شهرکهای ویلایی و ساختوسازهای غیر اصولی، افزایش تقاضا برای توسعۀ زیرساختها فراتر از توان اکولوژیک منطقه مانند توسعۀ بزرگراهها، ایجاد مناطق گردشگری در نواحی حساس نوار ساحلی، خصوصیسازی دسترسی به سواحل دریاچه کاسپین در بسیاری از مناطق، افزایش تقاضا برای ایجاد زیرساختهای صنعت توریسم و اثرات مخرب آن بر مناطق حفاظتشدۀ استان نظیر طرح توسعۀ گردشگری در جزیرۀ آشوراده، تلاش در راستای اجرای طرحهای توسعۀ صنعتی در مناطق ارزشمند حفاظتشده نظیر احداث پتروشیمی در شبهجزیرۀ میانکاله، مواردی از مهمترین عوامل تهدید و تخریب زیستگاه و تنوع زیستی مازندران هستند.
در پایان، توجه به این نکته ضروری است که حفاظت از محیطزیست و تنوعزیستی، اساساً به معنای حذف و یا مخالفت با انواع توسعه نیست. بلکه دغدغۀ اصلی حفاظتگران، تلاش برای تطابق اجرای این طرحها، با در نظر گرفتن حساسیتهای اکولوژیک، ظرفیت برد و مهمتر از همه، به کار گرفتن رویکرد مشارکتی با هدف همراه کردن جوامع بومی، هم در امر حفاظت و هم بهره بردن از منافع اقتصادی حاصل از توسعه است.
پانویس
- اولین اثر طبیعی کشورمان که در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده کویر لوت در سال ۲۰۱۶ بوده است.
فصلنامۀ صنوبر، سال هشتم، شمارۀ ۲۶ و ۲۷، ص ۵۴ تا ۶۳.