معماری کویر ؛ تجلی هوشیاری انسان کویرنشین دیروز
سایه مرآت/ در مورد معماری کویر ایران تحقیق فراوان شده و کتابها و مقالات بسیاری در تأکید بر اهمیت پایداری این نوع از معماری نوشته شده است. اما همواره پرسش نهایی این است که اکنون چه باید کرد؟ در زمانهای با سرعت مافوقتصوّر تکنولوژی و اطلاعات نمیتوان و نباید به گذشته بازگشت ارتجاعی داشت، بلکه باید تمامی مفاهیم را بازتعریف کرد تا به جواب رسید.
اپیزود اول
داخلی- دالان خانهای در کرمان/روز
سالها پیش از این:
صدای کلون در از تاریک و روشنِ دالان خانه میآید؛ دخترِ «اوسممّد»، همسایهی سرِ گذر است؛ آمده تا عریضهاش را به آب قناتی که از زیر خانهی همسایهاش میگذرد بیندازد. هفتهی پیش هم پسر «ماشو بُلنده» برای شفای مادرش عریضه آورده بود. تمام اهالی محل باور داشتند که آب این قنات حاجت میدهد.
عزیزخانم و دخترها سفره را در تالارچهی تابستاننشین پهن کردهاند و یوسفخان بفرما میزند. ظهر یکی از روزهای تیرماه است و هوای شهر نسبتاً گرم؛ اما خنکایی که از کوران هوا در تالارچه ایجاد شده تحمّل گرما را برای مهمانها راحتتر میکند. عزیزخانم گونی یخهایی که صبح از یخچال مؤیدی در مرکز شهر آوردهاند را باز میکند تا فالودهی مروارید با عرق بیدمشک درست کند و یکی از دخترها را برای آوردن ترشی به پاشیر میفرستد.
عصر که مهمانها رفتند یوسفخان باید برود سرِ زمین تا «مَشرجب» بیاید. قرار است جای چاه آب و جهت بادگیرهای خانهی جدید را پیدا کند. همهی محل رجب را میشناسند و معمولاً قبل از ساخت خانهشان سراغش میفرستند؛ سواد ندارد امّا کافیست خاک را بو کند تا بگوید که کجا چاه بکَنند تا به آب برسند یا به صدای باد گوش کند تا بگوید بادگیرها را باید به کدام سمت بسازند. حواس پنجگانهاش کاملاً بیدار است و غریزی و شهودی با طبیعت تعامل میکند.
اپیزود دوم
خارجی-اتوبوسی در مسیر باغ ماهان- روز
یکی از همین روزها:
یک گروه گردشگر بعدِ بازدید از خانههای تاریخی شهر به سمت باغ ماهان کرمان در حرکتاند. خانههایی چهارفصل که دیگر آبانبارهایشان آبی برای انبارکردن ندارند اما هنوز خنکای دلپذیر سردابهایشان را میتوان حس کرد. راهنمای گردشگری در حال توصیف معماری خانههای چهارفصل کرمان است و از زیبایی و شگفتی باغ سرسبز ماهان در میان اقلیم خشک کویری منطقه میگوید. بعضی از گردشگران در میانههای حرف راهنما، سر در گوشی تلفن همراه، اخبار روز را بالا پایین میکنند: ورشکستگی آبی ایران، سوءمدیریت منابعطبیعی در چندین دههی اخیر، بیآبی در خوزستان، فرونشست زمین در کرمان، خشکی زایندهرود، افزایش بیابانزایی در ایران و… یکی از مسافران اندکی گرمش شده و میخواهد که راننده سریعاً درجه تهویه را بالا ببرد. بستههای پلاستیکی میانوعده و میوه و آبمعدنی میان مسافران پخش میشود.
بسته، بسته، بسته، بسته، بسته، بسته، بسته، بسته…
ما سرما،گرما، آب، غذا، خانه و… همهچیز را در بستههای مشخص و از پیش تعیینشده میخریم. همهچیز به انسان امروزی دیکته میشود، بیآنکه بداند این بستهها از کجا میآید. انسان شهرنشین امروزی برای فرار از خانهها و زندگیهای بستهبندیشده به سفر پناه میبرد تا شاید این فراموشی را بازیابد.
مقدمه
در قرن حاضر شاهد بیشترین تخریبهای محیطزیست و مخاطرهآمیزترین بهرهبرداریها از محیط طبیعی توسط انسان بودهایم. رشد روزافزون جمعیت جهان و بزرگتر شدن شهرها باعث مصرف بیش از حدّ منابع حیاتی چون آب، هوا و غذا بهشکلی یکطرفه شده؛ بهحدّی که تعادل ارتباط انسان و طبیعت بهطور نگرانکنندهای برهمخورده است. تعادلی که در گذشته توسط خود طبیعت برقرار میشد، اکنون با ظهور مدرنیته و انقلاب صنعتی از میان رفته است. (۱)
پایداری محیطی
دنیای مدرن و تکنولوژیک امروز برای ما آسایش و راحتی را فرآهم آورده تا بهآسانی با باز کردن شیر به آب دسترسی داشته باشیم، غافل از آنکه این «سراب» است. با قطع ارتباط مستقیم انسان و طبیعت، محیطزیست ما از پایداری خارج شده است. بههمین دلیل، پایداری محیطزیست و «معماری پایدار» بهعنوان یکی از ارکان آن از مباحث مهم معاصر هستند که توجه روزافزونی را میطلبند.
برخی از نظریهپردازان این حیطه معتقدند که پایداری محیطی در عرصهی کار معماران با اهداف زیر تبیین میشود:
– مصرف منابع انرژی در کمترین حدّ ممکن.
– استفاده از منابع تجدیدپذیر.
– حفاظت و عرضهی انرژی و بازیافت کامل آن بدون ایجاد آلودگی.
معماری پایدار مناطق کویری ایران
در مورد معماری کویر ایران تحقیق فراوان شده و کتابها و مقالات بسیاری در تأکید بر اهمیت پایداری این نوع از معماری نوشته شده است. اما همواره پرسش نهایی این است که اکنون چه باید کرد؟ در زمانهای با سرعت مافوقتصوّر تکنولوژی و اطلاعات نمیتوان و نباید به گذشته بازگشت ارتجاعی داشت، بلکه باید تمامی مفاهیم را بازتعریف کرد تا به جواب رسید.
بررسی شهرهای کویری ایران همچون یزد، کرمان و کاشان نشان میدهد که ویژگیهای کالبدی بخشهای تاریخی و سنّتی شهرهای مزبور بهمیزان قابلتوجهی با یافتههای علمی جدید تطابق دارد. همچنین بهنظر میرسد که هماهنگی محیطی یادشده، محصول فرآیندی طولانی از آزمون و خطاهای مکرّر بوده که در طی تاریخ و در جریان طراحی و ساخت بناها و بافتهای شهری بهوقوع پیوسته است. معماری سنّتی ایران در مناطق کویری دارای پشتوانهی قوی و پُربار از جنبههای گوناگون پایداری است. بررسی این ویژگیها میتواند در خدمت برنامهریزی، طرّاحی و مردمیسازی محیط زندگی امروز قرار گیرد.(۲)
خصوصیات کلّی شرایط اقلیمی دشتهای کویری که حدود یکهفتم مساحت ایران را شامل میشود بهقرار زیر است:
- آب و هوای گرم و خشک در تابستان؛ سرد و خشک در زمستان.
- بارندگی بسیار اندک.
- رطوبت هوای بسیارکم.
- پوشش بسیار کمِ گیاهی.
- اختلاف زیاد درجه حرارت بین شب و روز.
- بادهای توأم با گرد و غبار.
باتوجّه به مشکلات اقلیمی فوق، معماری سنّتی ما در اثر تجربهی چندهزارساله، راهحلهای منطقی برای یک زندگی دلپذیر در این مناطق را فراهم نموده است.
۱- بافت شهری:
بافت شهری این مناطق متراکم، فضاهای شهری کاملاً محصور، کوچهها باریک و نامنظم و بعضاً پوشیده با طاق(ساباط)، ساختمانها متّصل بههم و نحوهی استقرار مجموعههای زیستی بر اساس جهت آفتاب و باد هستند.
روستاها و شهرهای سنّتی مناطق گرم و خشک ایران را میتوان به بوتههای کاکتوس یا گیاهان صحرایی تشبیه نمود. این گیاهان پوستهای ضخیم و بسیار مقاوم بهدور خود دارند و تحت این شرایط است که میتوانند محیطی مناسب برای رشد و نموّ درون گیاه بهوجود آورند. تمام فضاهای زیستی این مناطق در مقابل عوامل جوّی خصوصاً باد نامطلوب کاملاً محافظت شدهاند و استفاده از باد مطلوب و تابش آفتاب با تمهیدات خاص صورت میگیرد. کوچهها باریک و با دیوارهای نسبتاً بلند و پیچدرپیج ساخته شدهاند تا عابران از گزند بادهای کویری نامطلوب در امان بمانند.
۲-فرم بنا:
کلیهی بناهای مناطق کویری بهصورت کاملاً درونگرا و محصور ساخته شدهاند. تمامی ساختمانها بهجز حمّام، دارای حیاط مرکزی و اغلب دارای زیرزمین، ایوان و بادگیر هستند. کف ابنیه و خصوصاً حیاط، پایینتر از سطح معابر قرار میگیرد. ارتفاع اتاقها نسبتاً زیاد، طاقها غالباً قوسی وگنبدی و دیوارها نسبتاً قطور هستند. معمار با ایجاد یک حیاط مرکزی در وسط ساختمان و تعبیهی حوض آب و احداث باغچه، باعث افزایش رطوبت در فضای زیستی ساختمان شده و دیوارهای خشتی و آجری که بهلحاظ تحمّل بار سنگین طاقهای قوسی و گنبدی با ضخامت نسبتاً زیاد ساخته میشوند، مانند یک خازن حرارتی، نوسان درجهی حرارت در طی شبانهروز را کاهش میدهند. و بالاخره با قرار دادن کلیهی بازشوها (اعم از در و پنجره) رو به فضای نسبتاً مرطوب و معتدل حیاط و مسدود نمودن جدارهی خارجی، ارتباط فضای زیست داخل با فضای خارج تا حدّ امکان قطع شده و یک اقلیم کوچک و مناسب برای آسایش انسان احداث شده است.
خانههای درونگرای این مناطق به خانههای چهارفصل مشهور هستند. بهاین طریق که در سمت شمالی حیاط که آفتاب مایل زمستان بهآن میتابد و از گرمای بیشتری برخوردار است، قسمت «زمستاننشین» قرار دارد. در تابستان عکس این عمل صورت میگیرد و اتاقهای جنوبی حیاط که در سایه قرار دارند و خنکتر هستند، محلّ سکونت افراد خانواده هستند. در فصول گرم دمای سرداب (شبستان یا شوادان) بهدلیل قرارگیری در زیرزمین از سایر قسمتها کمتر است. در برخی خانهها که شاخههای مسیر قنات از زیر آن رد میشده، از سرداب راهی به قنات وجود داشته و گاهی نیز آب قنات از یک طرف وارد حوض کوچکی میشده و از طرف دیگر آن خارج میشده که به محلّ آن اتاق حوضخانه میگفتهاند. وجود حوض آب و مجاری ورودی بادگیر باعث افزایش رطوبت و برودت در این فضا میشده است.
معمولاً ارتفاع قسمت تابستاننشین زیاد است تا هوای گرم به بالا صعود کند و هوای خنکتر در سطح پایین اتاق جایگزین شود. بادگیرها و هواکشها هم غالباً در سمت جنوبی ساختمان قرار داشتند تا تهویهی هوا بهتر صورت گیرد.
پایینتر بودن سطح حیاط نسبت به سطح زمین و کوچه دارای چهار مزیت است:
الف- آب قنات یا نهر که در جویهای همسطح کوچه جاری است، بهطور طبیعی سوار باغ و باغچه داخل حیاط و اگر آب انبار در زیرزمین باشد، سوار مخزن آب انبار میشود.
ب- از خاک گودبرداری شده، اگر کیفیت آن در حدّ نسبتا خوبی باشد، خشت ساخته و برای احداث ساختمان استفاده میشود.
ج- با قرار گرفتن بخشی از ساختمان در داخل زمین، تبادل حرارت بین داخل و خارج کاهش مییابد و نوسان درجه حرارت کمتر میشود.
د- در مقابل نیروی زلزله پایههای ساختمان و در نتیجه، کلّ بنا مقاومت بیشتری نشان میدهد.
۳-نوع مصالح:
مصالح مورد استفاده عمدتاً خشت و گل و آجر است. این نوع مصالح در منطقه بهوفور یافت میشود. تهیهی آن ارزان است و سابقهی دیرینهای در کاربرد در این نواحی دارد. از نظر اقلیمی نیز عملکرد خوبی دارند، در طول روز دیرتر گرم میشوند و شب هنگام نیز دیرتر حرارت خود را پس میدهند که باعث تعدیل نوسان حرارت در طی شبانهروز میشود. از لحاظ عملکرد اقلیمی میتوان دو حیاط، یکی در خانههای مدرن و دیگری در ابنیهی سنّتی را مقایسه نمود. در حیاط خانههای امروزی معمولاً از موزاییک، آسفالت و نردهها و درهای آهنی استفاده میشود. این مصالح بهسرعت حرارت آفتاب را به خود جذب میکنند و در روزهای گرم تابستان راه رفتن با پای برهنه روی کف این حیاط و یا دست زدن به نردهها امکانپذیر نیست، در صورتیکه در حیاط ابنیهی سنّتی تعادل حرارتی بهتری برقرار است.(۳)
هوشیاری مردم کویری در برخورد با طبیعت
هرکجا دردی دوا آنجا رود
هرکجا فقری نوا آنجا رود
هرکجا مشکل جواب آنجا رود
هر کجا کشتیست، آب آنجا رود
آب کمجو تشنگی آور بهدست
تا بجوشد آب از بالا و پست
شاید آنچه انسان معاصر باید به آن توجه کند «هوشیاری» است. هوشیاری زمانی معنی پیدا میکند که در مواجهه با چالشها به راهکارهای خلاقانه دست یابیم. انسان کویری در گذشته، انسان هوشیاری بوده؛ او در نهایت تشنگی و بیآبی به راههایی اصیل و پایدار برای انباشت آب در اقلیمی بیآب دست یافته است. معماری هر جغرافیا بیانگر نحوهی اندیشه، جهانبینی، اعتقادات و سنّتهای مردم آن منطقه است. با بررسی معماری کویر پی میبریم که معماران این بناها چگونه با بهرهگیری از غریزهی طبیعی خود و دانش پیشینیان به راهکارهای علمی عمیقی همچون «قنات» دست یافتند که در دنیا قابل توجه و زبانزد است.
یکی از تمایزهای پیشینیان ما با عصر حاضر باور به نمادها و احترام به آنها بوده؛ «جهانبینی فراموششده»ای که امروزه نیازمند یافتن آن هستیم. عریضهنویسی و انداختن آن به آب نه از سر جهل و خرافه که از بابت احترام به «آب» است که زیباست. احترامی که امروز بههدر میرود. مثال دیگری از این نمادها گیاه «شیرینبیان» است؛ این گیاه دارای ریشههای بسیار عمیق که در اقلیم سرسخت کویری بهسختی خود را به عمق آب میرساند. در نتیجه با شناخت درست انسان کویری از طبیعت منطقه با دیدن این گیاه میدانستند که در این نقطه امکان حفر چاه خواهد بود. دانشی که امروزه به عنوان دانشی کهنه فراموش شده است.
ما نیازمند بازیابی اصل و اساس نوع تفکر پیشینیان هستیم و نگاه «موزهای» به میراث گذشته تنها باعث واپسگرایی و عقبماندگی ما خواهد بود. تا زمانی که در کشف گذشته تنها بهظاهر آن توجه میکنیم و پی بهدلیل منطقی پدیدهها نمیبریم هوشیار نخواهیم شد. در زمانی که دنیای آینده را با هوش مصنوعی میشناسیم نیازمند آن هستیم تا هوش طبیعی خود را باز شناسیم و با اتصال مجدّد به محیطزیست طبیعی خود سؤالهای جهان معاصر را بازتعریف کنیم و به جوابهایی مناسب زمانه خود برسیم تا شاید از اطاعت کورکورانه که مخرب محیطزیست است فاصله بگیریم.
همانطور که دکتر پاریزی به این هوشیاری درکتاب خود اشاره میکند:
«به نظر من مهندس خوب آن است که حداکثر استفاده را از حداقل مصالح، آن نیز از انبوهترین و بیشترین دادههای طبیعت برده باشد. مهندسی که دو هزار و پانصد سال پیش، شهر بزرگ ارگ بم را تنها از خاک و خشت ساخت از برجستهترین مهندسین خشتکار است. او هم خاک را، وهم آب را خوب شناخته بود. خاک را خوب شناخته بود زیرا متوجّه شده بود اگر در کرمان خاک پخته شود خیلی زود شوره میزند و فرو میریزد. آب را هم خیلی خوب متوجّه شده بود زیرا متوجه شده بود میزان بارندگی منطقه در سال از پنج شش سانت هم نمیگذرد. پس مطمئن بود که اگر زلزله خرابش نکند دو هزارسال و بیشتر هم پابرجا خواهد ماند و بهراستی که همینطور هم شد». (۴)
منابع
۱-مقالهی «شهرنشینی، توسعهی شهری و شیوههای همزیستی با بیابان در ایران» دکتر زهره فنی، نشریه صفه شماره ۳۵.
۲-مقالهی «معماری پایدار در شهرهای کویری ایران» محمّد ملّتپرست؛ مجلّهی معماری و شهرسازی آرمانشهر، شمارهی۳، ۱۳۸۸.
۳-کتاب «بررسی اقلیمی ابنیهی سنّتی ایران» دکتر وحید قبادیان، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اوّل ۱۳۷۷.
۴- کاسه کوزهی تمدّن؛ محمّد ابراهیم باستانی پاریزی؛ نشر علم ۱۳۸۰.
* با سپاس فراوان از خانم مهندس خوبچهر کشاورزی و جناب آقای مهندس یزدان هوشور؛ اعضای انجمن مفاخر معماری ایران که اطلاعات موجود در متن حاصل دانش و آگاهی اصیل و ناب ایشان است و اگر یاری ایشان نبود نگارش این متن محقّق نمیشد.
فصلنامۀ صنوبر، سال پنجم، شمارۀ پانزدهم، صفحۀ ۹۵ تا ۱۰۰.