تحریریۀ فصلنامۀ صنوبر/ راهکارهای اکولوژیکی کاهش بلایای طبیعی (که اغلب تحت عنوان «راهکارهای مبتنی بر طبیعت» شناخته میشوند) رویکردهایی هستند که از اکوسیستمهای سالم و مدیریتشده به عنوان سپری در برابر مخاطرات طبیعی استفاده میکنند. این راهکارها نه تنها به کاهش آسیبپذیری جوامع کمک میکنند، بلکه فواید متعدد محیطزیستی، اجتماعی و اقتصادی نیز به همراه دارند.
تغییر الگوهای آبوهوایی و افزایش فراوانی و شدت بلایای طبیعی مانند سیل، خشکسالی، طوفان و رانش زمین، ضرورت یافتن راهکارهای پایدار و همسو با طبیعت را بیش از پیش آشکار ساخته است. در این میان، راهکارهای اکولوژیکی به عنوان رویکردی کارآمد، مقرونبهصرفه و چندمنظوره مطرح میشوند که به جای مقابلۀ فیزیکی و سازهای با طبیعت، از ظرفیت خود طبیعت برای کاهش خطرات بهره میبرند. این راهکارها ریشه در حفظ، احیا و مدیریت هوشمندانۀ اکوسیستمها دارند.
یکی از کلیدیترین راهکارها در برابر بلایای طبیعی مثل سیل و خشکسالی، حفظ و احیای تالابها و دشتهای سیلابی است. تالابها همانند اسفنجهای طبیعی عمل میکنند که در زمان بارشهای شدید، حجم عظیمی از آب را در خود جذب و ذخیره کرده و از طغیان رودخانهها جلوگیری میکنند. سپس در فصل خشکی، این آب را به تدریج رها میسازند و به تعدیل جریان آب و مقابله با خشکسالی کمک میکنند. نمونۀ بارز این عملکرد را میتوان در تالابهای میانکاله و هامون در ایران مشاهده کرد که نقش حیاتی در کنترل سیلابهای محلی ایفا میکنند. متأسفانه تخریب و زهکشی این تالابها خود یکی از عوامل تشدید سیلابهای اخیر در برخی مناطق بوده است.
در مقابله با فرسایش خاک و رانش زمین، کشت و حفاظت از پوشش گیاهی، به ویژه جنگلها و مراتع، مؤثرترین راهکار اکولوژیکی محسوب میشود. ریشۀ درختان و گیاهان، خاک را به هم میبافد و آن را در برابر نیروهای فرسایندۀ آب و باد تثبیت میکند. جنگلهای انبوه در ارتفاعات شیبدار، بهترین سد طبیعی در برابر وقوع زمینلغزه هستند. طرحهای جنگلکاری و بیابانزدایی، مانند کشت گیاهان مقاوم مانند کهور و تاغ در مناطق خشک ایران، نه تنها از فرسایش بادی و پیشروی بیابانها جلوگیری میکند، بلکه طوفانهای گرد و غبار را نیز کاهش میدهد.
برای کاهش اثرات طوفانهای ساحلی و سونامی، حفاظت از اکوسیستمهای ساحلی مانند جنگلهای حرا، مانگروها و صخرههای مرجانی از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. این اکوسیستمها به عنوان یک بافر یا ضربهگیر طبیعی عمل کرده و انرژی موجهای مخرب را پیش از رسیدن به ساحل و مناطق مسکونی مستهلک میکنند. برای مثال، جنگلهای حرا در جنوب ایران، که متأسفانه در معرض تهدید پروژههای توسعۀ ساحلی هستند، میتوانند جوامع محلی و زیرساختها را در برابر امواج طوفان محافظت کنند.
در سطح شهرها، توسعۀ فضاهای سبز شهری و ایجاد زیرساختهای سبز میتواند به کاهش اثرات جزیرۀ گرمایی شهری و مدیریت سیلابهای ناگهانی کمک شایانی کند. پشتبامهای سبز و دیوارهای زنده نه تنها عایق حرارتی طبیعی هستند و مصرف انرژی را کاهش میدهند، بلکه بخشی از آب باران را جذب و از حجم رواناب میکاهند. همچنین، ایجاد نوارهای سبز و پارکهای شهری در حاشیۀ رودخانهها به جای ساخت دیوارهای سیمانی، فضایی برای گسترش طبیعی رودخانه در زمان سیل فراهم میآورد و خطر نقض دیوارها و تخریب شدید را از بین میبرد.
در مواجهه با خشکسالی و کمآبی، راهکارهای اکولوژیکی بر مدیریت اکوسیستمهای آبخیز متمرکز هستند. احیای قناتها و سیستمهای سنتی آبخوانداری که در گذشته نقش بهسزایی در تغذیۀ آبهای زیرزمینی و تعادلبخشی به منابع آب داشتند، میتواند به مقابله با فرونشست زمین و تأمین آب در دورههای خشک کمک کند. این روشها با کند کردن رواناب سطحی و نفوذ دادن آن به سفرههای زیرزمینی، بهطور طبیعی آب را ذخیره میکنند.
نکتۀ حائز اهمیت این است که این راهکارها به جای آن که تنها یک عملکرد واحد داشته باشند، معمولاً چندین فایدۀ همزمان ارائه میدهند. برای مثال، یک جنگل احیا شده هم از رانش زمین جلوگیری میکند، هم کربن را جذب میکند، هم زیستگاه حیاتوحش است و هم چرخۀ آب را تنظیم مینماید. بنابراین، سرمایهگذاری در راهکارهای اکولوژیکی نه تنها هزینهای برای مقابله با بلایا، بلکه سرمایهگذاری برای ارتقای تابآوری اکولوژیکی، امنیت آب و غذا و بهبود کیفیت زندگی است. برای تحقق این امر، یکپارچهسازی این راهکارها در برنامهریزیهای کلان ملی و محلی، همراه با مشارکت جوامع بومی که دانش عمیقی از تعامل با طبیعت دارند، امری ضروری است.