سمانه نگاه/ کوهستانها برجهای آب شیرین و تأمینکنندۀ بخش اعظمی از آب مورد نیاز برای حیات بشر هستند. ایران کشوری کوهستانی با شرایط آبوهوایی خشک و نیمهخشک است. تمامی منابع آبهای سطحی این سرزمین به طور مشخص از مناطق کوهستانی سرچشمه میگیرند. زندگی مردم و شکلگیری تمدن در این سرزمین مدیون تعدیل شرایط نامساعد آبوهوایی ناشی از وجود کوهستان در فلات ایران است.
تعدیل شرایط دمایی و تأمین آب، توسط انباشت برف، نمونۀ بارزی از این سازوکار است. هیچ سکونتگاه انسانیای در دلِ این فلات تفتیده را نمیتوان بدون تکیه بر واحد توپوگرافیک کوهستان شناسایی کرد. تمامی شهرهای مهم ایران، وابسته به وجود کوهستان و در کرانۀ کوهی سترگ شکل گرفتهاند، از جوپار کرمان و شیرکوه یزد گرفته تا توچال در تهران.
تغییرهای آبوهوایی میتواند اثر مقابل میان جو و کوهستان را به اشکال گوناگون دگرگون کند. هرگونه تنش و چالش در حوزۀ تأمین آب که یکی از مهمترین کالا و خدماتیست که توسط کوهستان به مردم در این سرزمین ارائه میشود، یکی از مهمترین اثرهای دگرگونی در شرایط آبوهوایی کوهستان است.
هر یک از مواردی که ناشی از اثر تغییر آبوهوا بر چرخۀ آبشناختی است، شاملِ افزایش نرخ تبخیر، افزایش سهم بیشتر بارش مایع نسبت به بارش جامد، پتانسیل تغییر در میزان بارش، پتانسیل تغییر در بارش فصلی، فراوانی دورههای خشکسالی و سیل، کاهش حجم و وسعت برف و یخ، تأثیر بر ویژگیهای فصلی و حجم آبدهی رودخانهها، افزایش مرز برف و… میتواند منجر به تغییر ژرف در شرایط زیستی مردم مناطق کوهستانی و حاشیۀ آن در فلات ایران شود.
این وضعیت وابستگی عمیقتر و چالشیتر مردم فلات ایران را به این آبانبارهای طبیعی نشان میدهد. تنها ۱۶ درصد از جمعیت ایران در دو استان البرز و تهران، وابسته به منابع آب البرز مرکزی (مجموعۀ توچال و قلههای مرتفع البرز مرکزی) هستند. گرمایش جهانی به عنوان یک ابرچالش جدی بر شرایط، ویژگیها و کارکردهای این سامانههای جغرافیایی تأثیر مستقیم و عمیقی میگذارد، به تبع آن، ما در جوار این برجهای آب در حال تجربۀ کمآبی و دیگر مسائل مرتبط با آن هستیم.
دولتمردان و مردم ایران، به عنوان یک کشور وابسته به شرایط محیطی مناطق کوهستانی، باید با کنشگری جدیتر و عمیقتری، از ویژگیهای این سامانهها شناخت داشته باشند. امری که نه تنها از آن غفلت شده، بلکه مجموع نوشتارهای منسجم در مورد این واحدهای محیطزیستی را در حد ناچیز پایین آورده است. امید است مجموعه سازمانهای متولی امور آب کشور، با نگاهی دوباره و بازبینی برنامههای خود، توجه خود را هرچه بیشتر به مناطق کوهستانی ایران جلب کنند. حیات ما در ایران در گرو شناخت، پایش و حفاظت از بومسازگان کوهستانی است.
گرمایش جهانی و مناطق کوهستانی ایران
وجود بانکهای اطلاعاتی در برخی از مراکز جهانی معتبر، کمک مؤثری در درک بهتر و مناسبتر از رخدادهایی پیرامون ما دارد. یکی از این منابع، بانک اطلاعات دمای جهانی در ادارۀ کل ملّی هوانوردی و فضای ایالات متحده امریکا (NASA) است. با نگاهی به نقشۀ روند دمایی ۳۰ سالۀ جهان، شاهد افزایش چشمگیر دما در بخش بزرگی از مناطق شمالی و غربی کشور هستیم. مطابق نقشۀ موجود، البرز غربی، مرکزی و نیمۀ شمالی رشتهکوههای زاگرس تا حدود دو الی چهار درجه طی ۳۰ سال اخیر گرمتر شدهاند. این اتفاق در ارتفاعات آذربایجان نیز رخ داده است.
در دیگر مناطق کوهستانی ایران، از جمله در البرز شرقی و کوههای مرکزی و شرقی ایران، این مقدار به یک الی دو درجه میرسد. نباید فراموش کرد که این میزان، میانگین دمای روزانه است، بنابراین رقم دو الی چهار درجه، ابعاد و اثرهای زیادی بر بومسازگان حساس و شکنندۀ مناطق کوهستانی ایران، بهویژه البرز و زاگرس، خواهد گذاشت. نگاهی به شرایط فصول مختلف دیدگاه بهتری در این زمینه به ما میدهد. شرایط روند دما در پهنۀ کوهستانهای ایران در تمام رشتهکوهها و تودههای کوهستانی نشان از افزایش دو تا چهار درجهای میدهد.
تنها مناطقی که از این روند مبرّا هستند، کوههای کمارتفاع کرانههای خلیجفارس هستند که افزایش دما در آنها، روندی معتدلتر داشته است (یک تا دو درجۀ سلسیوس). باید توجه داشت این گرمایشْ تبعات بسیار بدی بر بومسازگان و رژیم آبشناختی باقی میگذارد. بهویژه سبب ذوب سریعتر برفپشتههای مناطق کوهستانی ایران و به دنبال آن، تهی شدن زودتر بستر رودخانهها خواهد شد. در فصل تابستان، ارتفاعات آذربایجان، البرز غربی، مرکزی و زاگرس شمالی، دچار گرمایش شدید (دو تا چهار درجۀ سلسیوس) شدهاند.
این روند، در مناطق ارتفاعی نیمۀ شمالی، و غربی مرکز ایران نیز مشاهده شده است. البرز شرقی، نیمۀ جنوبی زاگرس و رشتهکوههای شرقی، نیمۀ شرقیِ مرکزِ ایران و شمالشرقی و جنوبشرقی کشور، همگی روند دمایی بالغ بر یک تا دو درجۀ سلسیوس داشتند. در فصل پاییز دما در مناطق کوهستانی فلات ایران، روندی افزایشی- البته با شدت کمتری- داشته است. تمامی مناطق کوهستانی ایران، افزایشی بین یک تا ۲ درجۀ سلسیوس را تجربه کردهاند. در این بین، خراسان شمالی با روند افزایشی بین ۲/۰ الی ۵/۰ درجۀ سلسیوس شدت گرمایش داشته است.
در زمستان با روند افزایشی شدیدی (دو الی چهار درجه سلسیوس) که بر البرز غربی و نیمۀ شمالی زاگرس حاکم شده است، به جرأت میتوان اذعان کرد که این بخش از مناطق کوهستانی بیشترین گرمایش را ظرف سه دهۀ اخیر متحمل شدهاند. زاگرس جنوبی، البرز شرقی، نیمۀ شرقی کشور مطابق رویۀ قبلی، افزایش دمای یک الی دو درجهای پیدا کردهاند.
آیندۀ آبوهوای کوهستانها در ایران
چشماندازِ تغییرهای دما و بارش در دنیا طی دهههای آینده، به شکل چهار سناریو توسط هیئت بینالدول تغییرهای آبوهوا ارائه میشود؛ هیأت بینالدول تغییرهای آبوهوا به طور مشترک بین سازمان هواشناسی جهانی و برنامۀ محیطزیست سازمان ملل در سال ۱۹۸۸ تأسیس شده و مسئولیت علمی بررسی تغییر آبوهوا را بر عهده دارد. سناریوهای مطرحشده بر مبنای میزان انتشار گازهای گلخانهای، بهویژه دیاکسیدکربن، از خوشبینانهترین تا بدبینانهترین شرایط برای افزایش گسیل گازهای گلخانهای است.
چشمانداز تغییرهای دههای آبوهوای کشور با استفاده از سناریوهای گزارش پنجم هیأت بینالدولی تغییر آبوهوا و به کمک برونداد مدلهای سریCMIP5 برای بازههای ۲۰ساله از ۲۰۲۱ تا ۲۱۰۰ نسبت به دورۀ پایۀ ۲۰۰۵-۱۹۸۶ شبیهسازی شده است. طبق سناریو انتشار متوسط (RCP4.5)، در دهههای آتی میزان بارش در مناطق کوهستانی ایران، بهویژه زاگرس شمالی و میانی، مناطق کوهستانی آذربایجان، تودهها و رشتهکوههای ایران مرکزی، مناطق کوهستانی شرقی و جنوبشرقی ایران، ۱۰ الی ۲۰ درصد کاهش پیدا میکند. بااینحال در دهۀ ۲۰۷۰ میلادی، شاهد گسترش کاهش بارش به بیشتر مناطق کوهستانی ایران از شمال به جنوب خواهیم بود.
بخشهای کوچکی از البرز غربی در این بین کمتر تحت تأثیر این تغییرها قرار میگیرند. در دهۀ ۹۰ قرن بیستویکم، همچنان شرایط کاهش بارش در مناطق کوهستانی کشور حاکم است. در این بین شرایط رشتهکوههای البرز، مطابق چشمانداز موجود از لحاظ میزان بارش دریافتی در شرایط نرمال قرار دارد. با این حال شاهدِ کاهش گسترۀ ۱۰ الی ۲۰ درصدی بارش در کوههای ایرانزمین بهویژه رشتهکوه زاگرس به عنوانِ کانون تأمین آب بخش بزرگی از مناطق داخلی ایران و جلگۀ خوزستان هستیم. با ذکر این نکته که تأثیر این کاهش بارش بر تودههای کوهستانی داخلی ایران چون کرکس، مجموعۀ جوپار-هزار، شیرکوه و تفتان بهعنوانِ برجهای تأمینِ آب مردم پاییندست، مخرّبتر و با اندکی اغماض، ویرانگر است.
مطابق بدترین سناریو موجود (RCP8.5)، شرایط آبوهوایی مناطق کوهستانی ایران مساعد و امیدوارکننده نیست. به غیر از دهۀ ۳۰ میلادی، که زمان زیادی تا رسیدن دورۀ بازگشت آن نمانده، مناطق کوهستانی آذربایجان، نیمۀ شمالی زاگرس، البرز شرقی، مناطق کوهستانی یزد، کرمان و نیمۀ شمالی سیستانوبلوچستان، تودههای کوهستانی واقع در حاشیه و داخل دشتکویر، رشتهکوههای شمالیشرقی مانند هزارمسجد، کپهداغ، بینالود، شرق کشور، همگی کاهش ۱۰ الی ۲۰ درصدی پیدا خواهند کرد.
در دهۀ ۵۰ سدۀ ۲۱، پهنههای متأثر از روند گرم شدن افزایش مییابد. به غیر از نیمۀ جنوبی و میانی رشتهکوه زاگرس و رشتهکوه البرز، در تمامی پهنۀ کوهساران ایرانزمین، شاهد کاهش ۱۰ الی ۲۰ درصدی بارش هستیم. وضعیت در دهۀ ۷۰ قرن جاری بغرنجتر خواهد بود. به غیر از بخش کوچکی از رشتهکوههای زاگرس، در نیمۀ جنوبی، سایر مناطق کوهستانی ایران شاهد کاهش بارش ۱۰ الی ۲۰ درصدی خواهند بود. این شرایط در دهۀ آخر نیز برقرار خواهد بود.
دیگر مؤلفۀ مهم در شرایط آبوهوایی و زیستی بومسازگان کوهستانی، دماست. میانگین دمای کشور با بهکارگیری کلیۀ مدلها-سناریوها-شرایط مرزی برای چهار دورۀ ۲۰ساله محاسبه شد. مطابق سناریوی خوشبینانه در دهۀ ۲۰۳۰ ، دما یک تا یک و نیم درجه در تمامی مناطق کوهستانی ایران افزایش مییابد. در دهۀ ۲۰۵۰، روند افزایش دما تشدید میشود و به یک و نیم تا دو درجۀ سلسیوس میرسد. روند گرمایش همچنان ادامه پیدا میکند و در دهۀ سوم (۲۰۷۰)، به دو تا سه درجه میرسد.
همین روند با چنین مقادیری همچنان در دهۀ آخر سده ادامه خواهد یافت. در سناریوی بد (RCP8.5) در مجموع، تمامی دهههای پیش رو روند گرمایشی را طی میکنند. این گرمایش در دهۀ ابتدایی یک الی یک و نیم درجۀ سلسیوس است. در دهۀ دوم، میزان گرمایش به دو الی سه درجه میرسد. در دهۀ ۲۰۵۰، روند گرمایش به طرز چشمگیری افزایش مییابد. رشتهکوههای زاگرس در میان تمامی مناطق کوهستانی ایران، گرمایش شدیدی را تجربه خواهند کرد. میزان گرمایش آن، چهار الی پنج درجۀ سلسیوس است. روندِ گرمایش در بقیۀ مناطق کوهستانی ایران سه الی چهار درجۀ سلسیوس است.
گرمایشی قابلتوجه و خطرناک در دهۀ آخر سدۀ ۲۱ رخ خواهد داد. مناطق عمدۀ کوهستانی ایران به جز رشتهکوه البرز، هفت الی ۹ درجه گرمایش پیدا خواهند کرد در این میان، گرمایش رشتهکوه البرز بین پنج الی هفت درجۀ سلسیوس است. آنچه مسلم است مطابق چشمانداز سناریوهای خوشبینانه و بدبینانه، مناطق کوهستانی ایران، بهویژه در مناطقی چون رشتهکوههای زاگرس، قلهها و تودههای کوهستانی ایران مرکزی، کاهش بارش پیدا خواهند کرد. میزان این کاهش در مجموع به طور میانگین، ۱۰ الی ۲۰ درصد خواهد بود.
این سناریوها، حداقل برای دامنههای شمالی رشتهکوه البرز شرایط نرمال را نشان میدهد. با توجه به وابستگی بالای تأمین منابع آب داخلی، بهویژه منابع آب زیرزمینی در فلات مرکزی، به تودههای کوهستانی و رودخانههای مهم ایران در زاگرس به منابع آب این مناطق کوهستانی، تأثیر این کاهشْ چشمگیر خواهد بود. این مسئله تمامی جنبههای زندگی بشر از جمله کشاورزی، تأمین آب و تأمین انرژی را متأثر میکند. شایان ذکر است مطابق مطالعۀ فائو، ایران در مناطقِ با درصدِ بالای وابستگی به منابع آب کوهستانی قرار گرفته که این خود نشان از اهمیت و تأثیر بیش از پیش کاهش بارش مناطق کوهستانی بر مردم است.
اگر میزان کاهش بارش را با اغماض کم بدانیم، میزان افزایش دما در مناطق کوهستانی ایران، بسیار قابل توجه و تأثیرگذار است. نکتۀ تأملبرانگیزْ تأثیر گرمایش بر شرایط آبوهوایی و محیطی مناطق کوهستانیست. افزایش نسبت بارش باران به برف، کاهش حجم و سطح برف، افزایش ارتفاعِ برف مرز، تغییر رژیم بارش به سمت انتهای فصل بارش و… این تغییر الگو و تاریخ کشت برخی محصولات را ایجاب میکند. کاهش بارش برف موجبِ تأمین نشدن نیاز آبی سدها و نیروگاههای برقآبی و مزارع جلگهای پاییندست بهویژه در رشتهکوه زاگرس شده و به دلیلِ خشک شدن تالابها و به طور کلی کاهش رطوبت سطحی، میزان وقوع گردوخاک در این مناطق افزایش مییابد.
با توجه به روند موجود در افزایش افسارگسیختۀ میزان دیاکسیدکربن جو، احتمال تحقق سناریوهای بدبینانه برای شرایط آبوهوایی مناطق کوهستانی ایران دور از انتظار نیست. وابستگی منابع آب ایران به مناطق کوهستانی بهمراتب فراتر از مناطق آلپی است، و جالب توجه اینکه میزان گرمایش در مناطق خشک و نیمهخشک در جهان بیشتر است.
فصلنامۀ صنوبر، سال ششم، شمارۀ ۱۸ و ۱۹، ص ۱۷۱ تا ۱۷۵.