آثار تغییر اقلیم بر محیطزیست و اکوسیستمهای طبیعی استان فارس
کامران رضایی توابع/ تغییر اقلیم به عنوان مهمترین معضل محیطزیستی قرن حاضر، جنبههای مختلف زندگی بشری و اکوسیستمهای طبیعی را تحت تأثیر قرار داده است. پیامدهای ناشی از این پدیده آثار مختلفی در اکوسیستمهای آبی و خشکی ایجاد کرده است که از مهمترین آنها میتوان به تغییر توزیع زمانی و مکانی بارش و نوع بارش، آب شدن یخچالهای طبیعی قطبی، جریانهای سطحی دریایی، تبخیر، سفرههای آبهای زیرزمینی، کیفیت آب و بالا آمدن سطح آب دریاهای آزاد اشاره کرد که در نهایت بر زیست انسان، شرایط اکوسیستمی و تولیدات کشاورزی تأثیر میگذارد. استان فارس با مساحتی در حدود ۱۲۲۶۰۸ کیلومتر مربع، چهارمین استان بزرگ کشور بوده و حدود ۱۷ درصد مساحت استان به عنوان مناطق تحت مدیریت سازمان حفاظت محیطزیست ثبت شده است.
این استان با ارتفاع متوسط ۱۳۵۰ متر از سطح دریا و بارش متوسط سالانه ۱۳۲ میلیمتر دارای اقلیم متنوع چهارگانه است که از گذشته به خاطر شرایط متنوع توپوگرافی و پوشش گیاهی آن اهمیت ویژهای در تنوع زیستی-اکوسیستمی داشته است. همچنین تولیدات کشاورزی این استان در دشتهای وسیع استان نیز نقش مهمی در امنیت غذایی کشور داشته است. بررسیها دربارۀ آثار تغییر اقلیم در استان فارس نشان میدهد اقلیم استان دستخوش تغییرات زیادی در طول یک دهۀ اخیر شده و اقلیم استان به سوی گرم و خشک شدن در حال تغییر است که از عواقب آن توسعۀ بیابانزایی در این استان استراتژیک کشور خواهد بود. افزایش دما و کاهش میزان بارندگی طی دو دهه اخیر، باعث کاهش سطح منابع آب زیرزمینی و تولیدات کشاورزی استان فارس شده است.
بر اساس مطالعات مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران کشور در سال آبی گذشته، ۷/۹۵ درصد سطح استان فارس تحت تأثیر خشکسالی قرار گرفته است که این امر تأثیرات حاد گستردهای بر محیطزیست استان و همچنین تولیدات غذایی استان گذاشته است. بخش کشاورزی به دلیل وابستگی به وضعیت منابع آب و درجهحرارت، نسبت به شرایط تغییر اقلیم بسیار آسیبپذیر بوده و در استان فارس به خاطر تغییر شرایط اقلیمی در یک دهه گذشته تولیدات کشاورزی ۳۸-۳۳ درصد کاهش یافته است که این امر تأثیر حادی در امنیت غذایی استان و کشور دارد.
در بخش محیطزیست آثار تغییر اقلیم در استان فارس به رغم تنوع اقلیمی نیز بسیار گسترده بوده و این آثار در بخشهای جنوبی، مرکزی و شرقی استان بسیار شدیدتر بوده است. اکوسیستمهای طبیعی استان فارس بیشتر تحت تأثیر تغییر رژیم زمانی و مکانی بارشها در استان است. با وجود خشکسالیهای یک دهۀ اخیر در استان فارس بروز سیلابهای متعدّد در مناطق مختلف استان نیز خسارات محیطزیستی، تولیدی و مادی زیادی بر اکوسیستمهای استان تحمیل کرده که هر دو پدیده مربوط به آثار تغییر اقلیم بوده است.
در یک دهه اخیر سالانه حدود ۶۵۰-۴۸۰ فقره آتشسوزی در اکوسیستمهای طبیعی خشکی استان فارس رخ داده است که برآورد خسارات ناشی از آن در بخشهای مختلف تنوع زیستی، پوشش گیاهی، فرسایش خاک، کاهش بُرد اکولوژیک و آلودگیهای محیطزیستی میتواند دامنه آثار محیطزیستی این پدیده را بیشتر نشان دهد. از طرفی دیگر، در استان فارس به خاطر تغییر رژیم بارشها در دهه گذشته، سالانه به طور میانگین ۲۸-۱۷ مورد سیلاب بحرانی و نیمهبحرانی اتفاق افتاده است که آثار محیطزیستی این پدیده بر اکوسیستمهای خشکی و آبی استان در بخش تغییرات سیمای سرزمین، پوشش گیاهی، تنوع زیستی و فرسایش خاک نیز قابل ملاحظه و بسیار گسترده بوده است.
استان فارس دارای منابع آبی و اکوسیستمهای آبی جاری و ساکن گستردهایست که در یک دهه اخیر به خاطر برداشت بیرویه آب زیرزمینی از طریق چاههای عمیق و نیمهعمیق، تغییرات اقلیمی و خشکسالیها بیشتر این اکوسیستمهای آبی یا بهکلی خشک شدهاند یا با کاهش حجم مفید آبی آنها ارزشها و کارکردهایشان به شدّت کاهش یافته است. سفرههای آب زیرزمینی مهمترین دشتهای استان فارس نظیر دشت شیراز، مرودشت، قطرویه، ارژن، ابرکوه، آباده، خنج، حاجیآباد و فراشبند که همگی نیز جزء دشتهای آبرفتی هستند در طول دهه گذشته به شدّت کاهش یافته و تراز آب برخی از این دشتها تا ۳۰۰- متر کاهش یافته است. بیش از ۷۹ درصد از کلّ آب مورد نیاز کاربریهای مختلف در استان فارس از منابع آبی زیرزمینی و ۲۱ درصد نیز از منابع آبهای سطحی تأمین میشود. وجود چاههای متعدّد مجاز و غیرمجاز از دیگر عوامل تهدید منابع آب زیرزمینی استان فارس است و هماکنون بیش از ۸۵ هزار چاه کشاورزی در استان وجود دارد که از این میزان بیش از ۱۵ هزار چاه، غیرمجاز است و این یک تهدید جدّی اکوسیستمی و امنیتی در استان فارس به شمار میرود.
به دلیل افت تراز سفره آبهای زیرزمینی در نیمه جنوبی استان فارس حدود ۵۰، ۶۰ درصد چشمههای دائمی کارستی و آبرفتی خشک شده یا تبدیل به چشمههای فصلی شدهاند و آبدهی دیگر چشمههای این محدوده نیز بهشدّت کاهش یافته است که تبعات اقتصادی-اجتماعی و اکولوژیک آنها بر منابع طبیعی استان فارس بسیار زیاد بوده است.
در کنار چشمهها، رودخانههای استان فارس نیز بهشدّت در اثر خشکسالیها و تغییر اقلیم کارکردهای اکولوژیک و اقتصادی-اجتماعی خود را از دست دادهاند و برخی از رودخانههای دائمی استان تبدیل به رودخانههای فصلی شده و آبدهی برخی نیز تا ۷۰ درصد نسبت به میانگین بلندمدّت کاهش یافته است. مهمترین رودخانههای نسبتاً بزرگ استان فارس شامل فهلیان، قره آغاج، ششپیر، کر، سیوند، شور، دالکی، شاپور و مُند در یک دهه گذشته ۸۰-۶۰ درصد کاهش آبدهی داشتهاند که در سالهایی که خشکسالی شدیدتر بوده این کاهش آبدهی نیز بیشتر بوده است. با کاهش آبدهی شرایط زیستی رودخانهها بهشدّت تغییر کرده است و تنوع زیستی رودخانهها کاهش شدید یافته و با ایجاد استرسهای محیطی در رودخانهها گونههای حساس و ارزشمند از رودخانهها حذف شده و گونههای آبزیان هرز و مهاجم در رودخانههای استان توسعه پیدا کرده است.
کانون نهایی تمام آثار تغییر اقلیم در تالابها و دریاچهها نمایان میشود زیرا این منابع آبی ساکن در پاییندست حوضههای آبخیز بوده و همه آثار اقلیمی در این اکوسیستمها انباشت میشود. استان فارس با دارا بودن تالابهای بینالمللی نظیر بختگان و طشک، کمجان، پریشان و ارژن و همچنین تالابهای مهمی نظیر مهارلو، هرم و کاریان، هیرم، برمشور، کافتر و هفتبرم وسیعترین استان تالابی کشور به شمار میرود. متأسفانه در یک دهه اخیر برخی از این تالابها بهکلّی خشک شده و برخی نیز تا ۸۶ درصد حجم مفید خود را از دست دادهاند و در آستانه خشک شدن قرار دارند. با خشک شدن تالابهایی نظیر پریشان و بختگان تمامی کارکردهای اکولوژیک آنها از دست رفته و تنوع زیستی جانوری گونههای مهاجر و مقیم بینظیری که در این تالابها بوده از بین رفته است و بقیه تالابها نیز به نسبت کاهش حجم مفید آبی، ارزش اکوسیستمی و زیستی خود را از دست دادهاند. خشکیدگی تالابها باعث توسعه کانونهای ریزگرد و نمکی محلّی در استان فارس شده و در آینده این روند شدّت بیشتری نیز پیدا خواهد کرد که سلامت جوامع انسانی را در این استان بهشدّت درگیر میکند.
طبق مطالب بیانشده، تغییر اقلیم که خود نتیجۀ فعالیتها و دخالتهای انسانیست در کنار فعالیتهای ناپایدار انسانی مانند کشاورزی سنّتی از طریق برداشت آب از سفرههای زیرزمینی در یک دهه گذشته بر اکوسیستمهای طبیعی استان فارس آثار جبرانناپذیری گذاشته است و باعث توسعۀ بیابانزایی در این استان شده است. آثار محیطزیستی تغییر اقلیم در استان فارس بر اکوسیستمهای خشکی بیشتر باعث آتشسوزیها، کاهش توان اکولوژیک، سیلابهای فصلی، کاهش پوشش گیاهی، شور شدن خاک، فرسایش خاک و از بین رفتن سیمای سرزمین بوده و در اکوسیستمهای آبی نیز باعث خشکیدگی اکوسیستمی، کاهش تنوع زیستی، توسعۀ گونههای زیستی مهاجم، توسعۀ کانونهای ریزگرد، شور شدن آبهای زیرزمین و افت تراز سفرههای آب زیرزمینی و فرونشست دشتها شده است.
این مخاطرات محیطزیستی در استان فارس رو به توسعه است و جنبههای مختلف امنیتی، سلامت انسانی، امنیت غذایی و اقتصادی-اجتماعی جوامع محلّی را در استان درگیر کرده است. برای مدیریت این امر و کاهش آثار محیطزیستی و اجتماعی تغییر اقلیم در استان فارس لازم است به جنبههای حفاظت اکوسیستمی بیشتر توجه و با اختصاص حقابههای محیطزیستی از خشکیدگی اکوسیستمهای آبی جلوگیری شود. همچنین، لازم است در استان فارس فعالیتهای تولیدی ناپایدار با مصرف آبی بالا در بخش کشاورزی مدیریت شود و با تغییر الگوی کشت و حرکت به سمت کشاورزی کارآمد مانند توسعۀ کشاورزی گلخانهای برداشت بیرویه و مصرف آب در کشاورزی سنتی به حداقل برسد. از طرف دیگر بازچرخانی و استفاده چندباره از آب و پسابها برای کاربریهای مختلف در استان فارس بیش از هر زمان دیگری ضروریست.
فصلنامۀ صنوبر، سال ششم، شمارۀ ۱۶ و ۱۷، ص ۳۳ تا ۳۷.