آب‌انبار و قزوین

فهیمه مجتهدزاده/شهر قزوین، عمری حدود سه‌هزار سال دارد و با مظهر کالبد پوشاندن آب، به شهر آب انبار معروف شده است.

شهرها و آبادی‌ها در هر سرزمینی برای برپایی و ماندگاری به عنصر اساسی آب وابسته هستند. در این گفتار از مجموعه گفتارهایی در راستای موضوعات زیربنایی شهرها و آبادی‌ها که بخش اوّل آن تحت عنوان «نرم‌فضاهای شهری و تیمارداری آن‌ها» در شماره دوازدهم (بهار ۱۴۰۰) فصلنامه‌ی صنوبر به چاپ رسید، به نقش کیفیت مهندسی و مدیریت آب در این راستا پرداخته می‌شود. برای ملموس شدن موضوع با نمونه و مصداق عینی، یعنی آب‌انبارهای شهر قزوین شروع می‌کنیم. برای ورود به موضوع بهتر است به تاریخ پیدایش شهر قزوین که ۵۰ سال در زمان صفویه پایتخت ایران بوده،  نگاهی کنیم:

شهر قزوین در نقطۀ آغازین عمر خود، ابتدا به‌صورت دژ برای پادگان و سپاهیان این منطقه در برابر هجوم و تاخت‌وتاز دیالمه ایجاد شد. در دو طرف این دژ دو رود به نام دیزج در شرق و ارنجک در غرب که رودهایی فصلی و در تابستان کاملاً خشک هستند قرار داشت. دژ کم‌کم رشد کرد، خانواده‌های ساکنان دژ یک‌جانشین شدند و هستۀ اولیۀ شهر قزوین شکل گرفت. این خانواده‌ها برای ادامۀ زندگی نیاز به آب داشتند، در حالی‌که رودخانه پُرآب نبود، چاه‌ها در تابستان بی‌آب بودند و منطقه خشک و کوهپایه‌ای بود. بنابراین به فکر جمع‌آوری آب فراوانی که در بهار و پاییز در منطقه سرازیر می‌شود، افتادند.

آب‌انبارها ساخته شد و از نقطه‌ی آغازین(زمان شاهپور دوّم ساسانی) تا به امروز( شروع قرن ۱۵ خورشیدی) شهر قزوین، عمری حدود سه‌هزار سال دارد و با مظهر کالبد پوشاندن آب، به شهر آب انبارها معروف شده است.

برای شروع، از سندهای تاریخی به‌جای مانده که در کتاب ارزشمند مرحوم دکتر سیّدمحمّد دبیر سیاقی، به نام «سیر تاریخی بنای شهر قزوین و بناهای آن» بهره می‌گیریم؛ در این کتاب گزارشی کامل از آب انبارهای شهر آمده که گواهی می‌دهد تا سال ۱۳۳۴ تعداد آب‌انبار‌های عمومی موجود شهر را ۱۰۱ عدد عنوان می‌کند، که همگی دارای کتیبه و مشخصات ملکی هستند. این در حالی است که علاوه بر این ۱۰۱ آب‌انبار، تقریباً تمامی خانه‌های شهر دارای آب‌انبار خصوصی نیز هستند.

جمعیت حدودی این سال‌ها ۱۲۰هزار نفر است، یعنی هر ۱۲۰۰ نفر یک آب‌انبار داشتند. هر آب‌انبار به طور متوسط (بنا برکوچکی یا بزرگی به نسبت جمعیت هر محلّه از شهر) ۱ تا ۵ میلیون لیتر آب ذخیره می‌کرده است. یعنی هر شهروند قزوینی در سال ۱۳۳۴ در روز، آبی معادل ۸۵۰ لیتر داشته است. اگر این عدد را با استاندار جهانی مقایسه کنیم، نشان‌دهنده‌ی بالاترین سطح رفاه است، چراکه در حال حاضر در شهر دبی که از مدرن‌ترین و پیشرفته‌ترین نقاط دنیاست، سرانۀ آب مصرفی حدود هزار لیتر برای هر شهروند در یک روز است.

با این مقدمه وارد یکی از مباحث مهجور مانده در شهرها، به‌ویژه شهر قزوین ـ شهر آب انبارهاـ می‌شویم.

آب‌انبارهای رها‌شدۀ قزوین

سال ۱۳۳۹ قزوین دارای آب لوله‌کشی و مخزن آب بتنی شد که در بالادست برای سوار شدن آب به شهر بود. کم‌کم آب‌انبارها متروک، خرابه، از یاد رفته و رها شدند. بسیاری از این آب‌انبارها در اثر ساخت‌وسازهای شتابانِ سال‌های اخیر رو به نابودی رفته و خیلی‌ها به‌دلیل رها شدن رو به ویرانی است. لازم به ذکر است که مهندسی ساخت آب‌انبارها در قزوین بسیار منحصر به بوم بوده و شایان رسیدگی و پژوهش است. در همه‌جای ایران آب‌انبارها از پله‌ی مستقیم به گذر و انبار استفاده می‌کردند، در حالی که در قزوین این پلکان‌ها به موازات مخزن ساخته شده و در مصرف زمین صرفه‌جویی می‌شد. آب‌انبارهای گنبدی – مستطیلی – ستون‌دار بدون ستون – مربعی – مختلط با کاربری دیگر مثل مسجد یا حمّام و…. از تنوع معماری آب‌انباری قزوین است.

آنالیز سادۀ بزرگ‌ترین آب‌انبار تک گنبدی ایران (و شاید جهان):

آب‌انبار سردار در محلّۀ راه ری قزوین
قدمت قاجاری ۱۲۲۷ هجری قمری
ابعاد ۱۶ ذرع ارتفاع ۱۶ ذرع عرض ۱۶ ذرع طول دارد ( حدود ۱۶.۶۴ متر)
حجم ۳۰۰۰ مترمکعب معادل سه میلیون لیتر
تعدادپله ۵۰ پله
مصالح شفته آهک – آجر و ساروج

این آب‌انبار توسط دو برادر که از سرداران سلطنت قاجار و حاکم قزوین بودند به نام حسین‌خان و حسن‌خان سردار ساخته شد.

 

محاسبه‌ی اجرای این آب انبار
حجم خاکبرداری ۶۰۰۰ متر مکعب خاکبرداری شده در مرحله‌های متفاوت برداشت شده
حمل خاک و کندن خاک هر نفردر یک روز، یک و نیم مترمکعب خاکبرداری می‌کند(معادل حدود ۹۰۰ کمپرسی خاک). ۴۶۰۰ روز یک نفر این حجم خاک را برمی‌دارد (معادل شش سال)
تعداد آجر به‌کار رفته در آب انبار یک میلیون قطعه آجر هر کوره‌ی آجرپزی به‌طور متوسط پنج هزار پخت دارد (یعنی ۲۰۰ کوره نیاز بوده)
شفته و آهک برای پوشش پی این حجم ۲۴ تن شفته و آهک نیاز است یعنی حدود ۱۰۰کوره آهک پزی
ساروج ۱۲۰۰ کیلو خاکستر- ۱۲۰۰ کیلو آهک – ۱۲۰ کیلو ماسه بادی – ۱۲۰ کیلو خاک رس – ۱۲۰۰ کیلو لویی – ۱۰۰ عدد تخم‌مرغ حدود ۴۰۰ قطعه نی لویی رودخانه نیاز است
آب مصرفی برای ساخت این حجم ملات برای ساخت هر مترمکعب ملات ۳۰۰ لیتر آب مصرف می‌شود. ۱۵۰ هزار لیتر آب مصرف شده است ( یک بیستم حجم آب انبار)
این آب‌انبار در طی دو سال ساخته شده که تعداد شاغلین در طی ساخت حدود ۶۵ نفر تخمین زده می‌شود.

 

با ریز شدن اجراء ساخت این آب انبار و محاسبه‌ی به‌روز ساخت این ساختمان، ارزش ساختمانی آن حدود چهل میلیارد تومان است، وضعیت این ساختمان چهل میلیاردی حالا چگونه است؟

درسال ۱۳۱۳ و سال ۱۳۳۵ توسط شهرداری مرمت شد و در سال‌های اخیر مختصر مرمتی هم توسط سازمان میراث فرهنگی انجام شد. چند دوره موزه‌های مختلف بود و در حال حاضر خالی و بدون استفاده و فقط در ایامی از سال برای توریست‌ها جهت بازدید باز می‌شود.

نتیجه‌گیری

با بازخوانی شرایط آب‌انبار سردار و ۱۰۱ آب‌انبار باقی مانده که ثروتی معادل دوهزار میلیارد تومان برای شهرقزوین دارد و توجه به پایداری و پروژه‌های پایدارکه بازار شعار آن امروزه بسیار داغ است، به بازگردانی این بناها به چرخه‌ی زیست خود بپردازیم و توجه داشته باشیم، قنات‌هایی که این آب انبارها را پُرآب می‌کردند هنوز دایر هستند و با مدیریت و برنامه‌ای زیست‌مدار و حساس به بوم و محیط‌زیست، هم قنات‌ها ـ این مظاهر پایدار کره‌ی زمین ـ و هم بناهایی که با این همه هزینه برای استفاده‌ی عموم ساخته شده بودند، دوباره زنده و به‌کار گرفته می‌شوند. مگر آب شهری این روزها در کدام مخازن نگهداری می‌شوند که آب‌انبارها فاقد آن ویژگی‌ها باشند؟

در کلام آخر شایان ذکر است که قزوین علاوه بر این که در کوهپایه واقع بوده و دارای سفره‌های آب زیرزمینی و سیستم انتقال آنها با قنات به شهر است، دارای بارندگی سیلابی در ماه‌های مهر- آبان و فروردین- اردیبهشت  نیز هست. به طوری که بارش کلّ سال در دو یا سه روز می‌بارد و همگی هرز می‌رود؛ آیا نباید با مدیریت عاقلانه‌ی آب بر بازگردانی راه‌آب‌هایی که در حال حاضر توسط خیابان‌ها و ساختمان‌ها مسدود شده‌اند، به‌منظور هدایت سیلاب‌ها به مخازن اصلی خودشان (آب‌انبارها) همت گمارد؟ آیا عاقلانه است که مخازن بزرگی که با هزینه‌های هنگفت و زحمت زیاد پدران‌مان ساخته شده، بی‌استفاده و متروک و بی‌توجّه بماند؟

سال ۱۳۹۷ در طی هفت روز بارندگی در اوایل فروردین ماه، بارانی معادل ۲۰‌میلیون مترمکعب در قزوین بارید. با این حجم آب چه کردیم؟ تماماً سیلاب شد، نعمت را به نقمت بدل کردیم و تخریب و خسارت به بار آوردیم. این در حالی است که اگر آن را مدیریت، هدایت و ذخیره کرده بودیم، برای تأمین آب دوسال شهر قزوین نیازی به برداشت از منابع آبی نبود (اگر سرانه‌ی مصرف آب قزوین را ۱۰۰لیتر در روز برای هر نفر  بگیریم، که معمولاً کمتر است). جمعیت ۳۵۰هزار نفری قزوین برای دو سال آبی که ظرف چند روز هدیه داده شد، سیراب می‌شدند.

با روند مصرف و کمبود آب، بازنگری معقولانه‌ای به ذخایر آب در شهرها باید داشت و شاید این بناهای مهجورمانده دوباره زندگی خود را بازیابند. در عنوان گفتار آمده است: «آب، لازمه‌ی حیات و حیاط‌ها». نقش آب در حیات خانوار بدیهی است، اما پرداختن به نقش آب در حیاط‌ها خود مقوله‌ای جداگانه است که در مجالی دیگر به آن پرداخته می‌شود.

فصلنامۀ صنوبر، سال پنجم، شمارۀ ۱۳ و ۱۴، ص ۲۰۱ تا ۲۰۴.

پیام بگذارید