تنوع فعالیتهای فراغتی در بیابان های ایران
محمّدامین غفاری/ عموماً بیابان ها نزد مردم، خالی از حیات تصوّر میشوند اما با کمی توجه بیشتر به این عرصههای طبیعی، انواع حیرتآوری از جانوران و گیاهان را میتوان در بیابان ها پیدا کرد.
امروزه گردشگری بر اساس هدف و انگیزهی گردشگران از سفر کردن، به دستههای تفریحی یا فراغت، بازرگانی یا خرید، آموزشی یا علمی، درمان یا سلامت و همچنین دیدار با دوستان یا آشنایان تقسیم شده است اما غالبترین شکل آن، انجام فعالیتهای فراغتی است. در این میان، نواحی بیابانی با توجه به اَشکال طبیعی خاص، گونههای زیستی منحصربهفرد، معماری بومی و دیگر جذابیتهای موجود در این نواحی، دارای پتانسیلهای متعدّد و گوناگون برای انجام فعالیتهای تفریحی هستند که بههمین دلیل مورد توجه برخی گردشگران بودهاند. کشور ایران که بخش قابلتوجهی از مساحت آن به زیستگاههای بیابانی اختصاص یافته است، شگفتیهای بسیاری را در بیابان ها و کویرهای خود جای داده است که تمام این پدیدههای طبیعی و فرهنگی، میراثی برای ایران و منبعی برای گردشگری هستند. از اینرو، به صورت خلاصه به معرّفی برجستهترین انواع فعالیتهای فراغتی در نواحی بیابانی و نیمهبیابانی ایران میپردازدیم.
معرّفی فعالیتها
گردشگری نجوم: تماشای اجرام آسمانی با اینکه به صورت آرام و ساکت انجام میشود، هیجان زیادی به همراه دارد زیرا در این برنامهها میتوان رویدادها و پدیدههایی را تماشا کرد که از چشم عموم مردم به دور است و کمتر کسی شانس دیدن و لذّت بردن از آنها را تجربه میکند. بهویژه این روزها که متأسفانه بهخاطر آلودگی نوری زیادی که در شهرها تولید میکنیم، حظ تماشای آسمان شب و شماردن ستارهها را از خود دریغ کردهایم. در بیابان ها، آلودگی نوری کمتر و افق دید ما بازتر است که باعث میشود فعالیت رصدی آسانتر و تماشای اتفاقها و اجسام از کیفیت بیشتری برخوردار شود، در نتیجه میتوان بیابانها را رصدگاههای مناسبی بهشمار آورد. البته در کنار تماشای ستارهها و خیره شدن به سایر پدیدههای منظومه شمسی، عکاسی از آنان نیز بسیار جذّاب و مفرّح است و پیشنهاد میشود که فقط به مشاهدهی اجرام بسنده نشود و سعی کنیم به کمک منابع موجود، حداکثر دانش را درمورد پدیدههایی که مشاهده میکنیم به دست آوریم.
عکاسی مینیمال: عکاسی مینیمال یا تصویربرداری سادهگرا، یکی از ژانرهای هنر عکاسی است که تمرکز آن بر نمایش سادهی پدیدهها یا مناظر است و انتخاب سوژه و ترکیببندی در آن، از پیچیدگی برخوردار نیست و قاب این نوع نگارهها شامل جزئیات چندانی نمیشود. ویژگیها و فرم بیابانها و کویرها، این مناطق را به مکانی بسیار مناسب برای تهیهی تصاویر مینیمال بدل میکند، چه برای تهیهی عکسهای ساختگی و استیج که چینش سوژهها به دست عکاس و مصنوعی است و چه برای ثبت تصاویر طبیعی و مستند که سوژهها بدون دخالت تصویربردار کنار هم قرار گرفتهاند. بهعنوان نمونه، زمینهای ترکخورده، قوس رملها و تپّههای ماسهای، تکدرختهای موجود در برخی نواحی، از جمله سوژههای مناسب و گیرا برای این سبک عکاسی هستند.
تماشای حیات جانوری و گیاهی: عموماً بیابان ها نزد مردم، خالی از حیات تصوّر میشوند اما با کمی توجه بیشتر به این عرصههای طبیعی، انواع حیرتآوری از جانوران و گیاهان را میتوان در بیابان ها پیدا کرد. بهطور ویژهتر در فلات ایران، وجود پهناوری و کثرت زیستگاهها و همچنین محصور شدن بیابانها توسط رشتهکوههای البرز و زاگرس از طرفی و از طرف دیگر کوهستانهای آسیای میانه و در جنوب دریای عمان و خلیجفارس، یک محدودهی خاص را به وجود آورده است که تنها زیستگاه برخی گونههای جانوری است. زاغ بور به عنوان تنها پرندهی بومزاد ایران، زیرگونهی آسیایی یوز، زیرگونهی پارسی گور (الاغ وحشی آسیایی)، و مارمولکهایی نظیر اسکینک مرنجاب، گکو عنکبوتی کرمان، ارمیاس لالهزار، ارمیاس اندرسون، ارمیاس اصفهان، آگامای وزغی لوت، ارمیاس کویر مرنجاب و اسکینک مارشِکل مرنجاب، همگی مثالهایی برای گونههای جانوری انحصاری بیابانهای ایران هستند که گردشگران میتوانند به قصد مشاهده یا تصویربرداری از آنها به بیابانهای ایران سفر کنند. در کنار گونههای انحصاری میتوان حیوانات زیبایی چون آهوی ایرانی، گربهی شنی، روباه شنی و بزمجهی بیابانی و غیره را در این نواحی مشاهده کرد. در دنیای گیاهان نیز بسیاری از انواع این موجودات با طبیعت خشک و گرم بیابان سازگار شده و امکان دقت کردن به ظرافت و زیبایی این گیاهان در بیابانها فراهم است. اشنان، گز، اسپند، گل جالیز، تاغ، قیچ، چیرکو، خارشتر از جمله معروفترین گیاهانی هستند که در محدودهی بیابان های ایران میرویند.
شترسواری: یکی از امکاناتی که در برخی مقاصد توریستی یا روستاهای گردشگرپذیر در مرکز ایران وجود دارد، شترسواری است که میتوان به ازای هزینهای اندک، هم جامعهی میزبان را منتفع ساخت و هم تجربهای نو کسب کرد. از آنجا که این حیوانات اهلی، قامت بلند و جثّهی بزرگی دارند و حسّ سواری آنها از دیگر حیوانات خیلی متفاوت است، حرکت و جابهجایی مسیرها در بیابان بر روی شترها، تجربهای فراموشنشدنی برای گردشگران ایجاد میکند. البته این تجربه برای گردشگران اروپایی بهیادماندنیتر خواهد بود، زیرا آنها در قارهی خود بیابانی ندارند و به کل چنین محیطی برای آنها جدید خواهد بود. مسابقات شترسواری سرعت نیز در برخی مناطق کشور نظیر بلوچستان اجرا میشود که افزودن چاشنی سرعت و رقابت به این فعالیت، هیجان آن را دو چندان میکند.
ورزشهای بیابانی: حرکت بر روی رملهای شنی و ماسهزارها و اجرای حرکت و مانور دادن با ماشین دو-دیفرانسیل یا موتورهای پرشی از رشتههای ورزشی پرطرفدار در ایران و جهان است و ایران مناطق زیادی را برای اجرای چنین تفریحاتی دارد. البته آفرود با توجه به آسیبهایی که میتواند برای محیطزیست به همراه داشته باشد منتقدان و مخالفان بسیاری دارد. اما میتوان با استفاده از مشخص کردن مناطق مخصوص و دانستن ظرفیت تحمّل مناطق، این رشته را مدیریت کرد و اثرات منفی آن بر زیستبوم را به حداقل رساند. گرچه کشور ما متأسفانه، هنوز به مرحلهی پایداری در این بخش نرسیده و بیراههنوردی در مناطق مختلف کشور بدون توجه به ضریب برد مقاصد انجام میشود که میتواند خسارات جدّی به خاک، پوشش گیاهی و جانوری منطقه وارد کند و منجر به وارد ساختن انواع آلودگی (شامل آلودگی صوتی و نوری) به زیستگاه حیاتوحش شود. اسکی روی شن و قایق بادی بر شن از سایر رشتههای ورزشی بیابانی است که مخاطبان و علاقهمندان خاص خود را دارد و میتوان با در نظر گرفتن اماکن مناسب برای برگزاری این مسابقات، گردشگران را به بیابان ها جذب کرد.
ژئوتوریسم: بیابان ها و کویرها، دریایی بیکران از پدیدههای زمینشناسی هستند که ریختهای مختلفی از زمین را میشود در آنها دید. برای نمونه میتوان به ریگزارها، نمکزارها، زمینهای ترکخورده، تپههای ماسهای و دیگر عارضههای زمینشناختی اشاره کرد. نمونهی دیگر تلاقی بیابان با دریا در درک و تنگ بلوچستان است که از مطرحترین جاذبههای طبیعی گردشگری در کشور ماست. در این زمینه منطقهی لوت در ایران چشمانداز و مناظر بیابانی بهخصوصی دارد که برای علاقهمندان به طبیعت و زمینشناسی بسیار دلرُباست. وجود کلوتها و هرمهای ماسهای عظیم در منطقهی شهداد و لوت این منطقه را بیهمتا ساخته است.
مراقبه و فعالیتهای آرامبخش: برای برخی از منابعطبیعی، ویژگیهای آرامشبخش یا درمانی نیز تعریف شده است که شاید معروفترین جلوهی آن در کشور ما که با سفر و گردشگری هم گره خورده است، درمان و فعالیتهای آرامبخش به کمک چشمههای آب گرم است و سفرهای زیادی به استان اردبیل برای این نوع از گردشگری انجام میشود. جالب است بدانید بیابانها و ماسهزارها نیز قادرند مقصدی برای گردشگری سلامت باشند و مسافران با هدف اجرای فعالیتهایی همچون گرفتن حمام آفتاب، شن درمانی، نمک درمانی و مدیتیشن نیز میتوانند به مناطق بیابانی سفر کنند.
آشنایی با تاریخ و فرهنگ بومی-محلّی: بیابان ها علاوه بر جاذبههای طبیعی، گنجینهای باارزش از فرهنگهای گوناگون هستند که در استانهای مرکز، شرق و جنوب کشور میتوان شاهد غذاها، موسیقی، ادبیات، صنایع دستی، آداب و سنن و رویدادهای فرهنگی و سایر مصادیق فرهنگی خاص آن استان بود که هرکدام از زیبایی خود برخوردار بوده و منبعی برای گردشگری هستند. مثلاً کاروانسراهای تاریخی از جمله بناهایی هستند که مورد توجه دوستداران تاریخ و فرهنگ هستند و وجود کاروانسراهای تاریخی چون مرنجاب، زینالدین، قصر بهرام، کوهاب نطنز، دیر گچین و… نعمت ارزشمندی برای گردشگری فرهنگی ایران محسوب میشود. معماری منازل و ابنیه در اقلیم خشک از دیگر ویژگیهای بارز آن است که کاملاً با طبیعت خشن و سخت مناطق کمآب طراحی شده است. در معماری این مناطق عموماً از مصالح متفاوتی استفاده میشود و فرم و ساختار یا اجزاء متفاوتی نسبت به مناطق پُربارش دارد. برای مثال بادگیرها یک سازهی شاخص در معماری ایرانی هستند که به تهویه و خنک کردن فضای داخلی خانهها در شهرهای گرم مرکز و جنوبی ایران کمک میکند. قناتها مصداق دیگری برای این موضوع هستند. ثبت جهانی قنات ایرانی به عنوان میراث فرهنگی جهانی در سال ۲۰۱۶ میلادی توسط یونسکو، اهمیت فرهنگی و گردشگری این سازهها را مشخص میکند. ویژگی خونگرمی و مهماننوازی این مناطق نیز زبانزد عام و خاص است.
نتیجهگیری
فارغ از تمام ظرفیتهای اشاره شده، بیابانگردی و کویرپیمایی و قدم زدن در این نواحی یا فرو رفتن در شنزارها جذابیت خاص خود را داراست. گرچه الفاظ بیابان و صحرا ممکن است تصویر ناخوشایندی در ذهن مردم رقم زند اما عموماً ادراک مسافران از مناطق بیابانی مثبت و خوشایند بوده و با در نظر گرفتن این همه ظرفیت برای اقدامات فراغتی یا درمانی، میتوان به این تیپ ناحیههای طبیعی به چشم مقصدی مناسب برای لذّت بردن و آرامش گرفتن نگریست. صحاری ایران آنقدر جذابیت دارند که سفرنامهنویسانی همانند آلفونس گابریل، فردریک جان گلداسمید و سون هدین دربارهی تجربهی خود در این اماکن قلم زدهاند. درنتیجه میتوان مدعی شد تبادر ذهنیت منفی نسبت به این مناطق عمدتاً حاصل شناخت اندک ما از بیابانهاست. البته بهدلیل گسترش فعالیتهای ناپایدار انسان، افزایش نامتوازن جمعیت و در پی آن افرایش مصرف و کاهش منابع، با پدیدههایی چون بیابانزایی، گرمایش جهانی، خشکسالی و کمآبی روبهرو هستیم که در مناطق کمبارش نمود مشهودتر هستند اما نباید اصالت بیومهای بیابانی را با این موارد اشتباه گرفت. به عبارت دیگر، بسیاری از بیابانهای ما حاصل از بین رفتن جنگلها و سرسبزی نیستند که نیاز به بیابانزدایی داشته باشند و باید بدانیم صحراها هم دارای ارزش و زیبایی خود و منزلگاه جانداران اعجابآوری هستند.
فصلنامۀ صنوبر، سال پنجم، شمارۀ پانزدهم، ص ۱۰۵ تا ۱۰۸.