تأثیر تحریمهای اقتصادی بر مشکلات محیط زیست کشور
میترا البرزیمنش/ مشکلات محیط زیست کشور سال به سال افزایش مییابد. هیچ نشانی از مقابلۀ جدی و برنامهریزی برای کاهش آنها مشاهده نمیشود.
تأثیر گرمایش زمین که سالها عواقب آن به صورت کمآبی و خشکیدن رودخانهها و تالابها و در سال گذشته با بروز سیلابهای مخرّب خود را نمایان ساخت، فرونشست زمین در نتیجۀ تخلیۀ بیش از ظرفیت سفرههای آب زیرزمینی، فرسایش سهمگین خاک ارزشمند کشور، تغییر کاربری نامتناسب و برنامهریزی نشدۀ زمین در نبود برنامۀ آمایش سرزمین (افزایش سطح زیرکشت بدون توجه به نیازهای آبی و بازار فروش محصولات که نه تنها منجر به بهبود معیشت کشاورزان نشد بلکه سبب مهاجرتهای محیطزیستی آنان و توسعۀ بیرویۀ شهرها شد)، تجاوز آشکار به حریم و بستر رودخانهها توسط ارگانهای دولتی و بخش خصوصی، تخریب جنگلها و مراتع، تصویب قانونهای مخرّب محیطزیست مانند برداشت بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی یا محصولات تراریخته، ریزگردها و تأثیر آن بر سلامت مردم و محصولات زراعی و کاهش تنوع زیستی، فقط بخشی از مشکلات محیط زیست ایران هستند.
بسیاری از مسئولان و مدیران ارشد کشور اعتقادی به صرف هزینه برای بهبود محیط زیست کشور نداشته و ندارند و ترجیح میدهند برای ساخت سدها هزینه کنند تا احداث تصفیه خانهها (که امکان بازچرخانی آب را فراهم می کند) و محافظت از حوضههای آبخیز (که میتواند سفرههای آب زیرزمینی را تغذیه کند، از بروز سیلاب و فرسایش خاک جلوگیری کند). با این دیدگاههایی که تاکنون در مدیریت کشور حاکم بوده، هزینههای درمان و بهبود شرایط محیط زیست کشور روزبهروز افزایش یافته است.
حال در شرایط تحریمهای اقتصادی شرایط نامطلوبتری برای محافظت از محیطزیست ایران پیش آمده است. در شرایط تحریمهای اقتصادی مسئولان بیش از هر چیز در فکر گذران امور جاری هستند و حل مشکلات محیط زیست از اولویت مدیران کشور خارج شده است.
نگرشی عمیقتر به مشکلات محیط زیستی ایران نشان میدهد اگر راهکارهایی برای این معضلات اندیشیده نشود، به مرور آنچنان عمیق خواهند شد که یافتن راهکار برای آنها بیش از پیش مشکل و پرهزینه خواهد بود. سیلابهای اخیر که به جهت تصرف بستر رودخانهها، سدسازیهای غیرضروری، تخریب جنگلها و پوششهای گیاهی و فرسایشپذیری خاک حوضههای آبخیز و نپرداختن به آبخیزداری بوده است، موجب بیخانمانی و تخریب زندگی تعداد بیشماری از مردم شد که خود از عواقب بیتوجهی به حفاظت از محیط زیست بود.
اگر برای محافظت از محیط زیست اقدامات ضروری و عاجل صورت نگیرد، باید هزینههای سرسامآوری را برای مهاجرتهای ناشی از تخریب محیط زیست و آسیبدیدگان محیطزیستی صرف کرد. همین سیلابهای اخیر با هزینۀ سرسامآور اجتماعی و اقتصادی دلیل بارزی بر این مسأله است. باید باور داشت که حفاظت از محیط زیست اقدامی پیشگیرانه است که موجب جلوگیری از هزینهکرد برای عواقب گاه جبرانناپذیر آن میشود.
در شرایط دشوار اقتصادی کنونی که متأثر از تحریمهای اقتصادی است، بسیاری از اطلاعات مرتبط با مشکلات محیط زیست ایران منتشر نمیشود و پرداختن به حفاظت از محیط زیست از سوی مسئولان بیش از پیش امنیتی و غیرضروری تلقی می شود. این تصور که بیان مشکلات محیطزیست در شرایط تحریم، نشانی از ضعف کشور است
و میتواند از جانب جهان بیرونی مورد سوءاستفاده قرار گیرد، اهرمی در اختیار آنانی شده است که اصولاً عمق مشکلات محیط زیستی ایران را درک نکرده یا نمیخواهند به آن بپردازند.
آنهایی که حفاظت از محیط زیست را امری تجملی و غربی تلقی میکرده و میکنند، اکنون از تحریمهای اقتصادی و مشکلات ناشی از آن در راه بیتوجهی بیش از پیش به حفاظت از محیطزیست بهره میبرند. در شرایط تحریمها و کاهش بودجهها، ارگانهایی که از نظر مالی خودگردان هستند یا بخشی از بودجهشان از ارائۀ مجوزها کسب میشود، برای کسب درآمد بیشتر، ضوابط و مقرّرات حامی محیط زیست را بیش از پیش زیر پا میگذارند.
تشدید ارائۀ مجوزهای تغییر کاربری غیرقانونی برای ساخت وساز در حریم رودخانهها، جنگلزدایی و بهرهبرداری از معادن در مناطق غیرمجاز میتواند از جملۀ این موارد باشد. ارگانهای دولتی، بخشهایی از فعالیتهای آموزشی و جلب مشارکت مردمی خود برای محافظت از محیطزیست را به دلیل کمبود بودجه حذف کردهاند.
در سالهای اخیر کنشگران مدنی حافظ محیطزیست به دلیل نگاههای امنیتی و کاهش حمایت از جانب بخش دولتی، بخش خصوصی کمرونق و ارگانهای بینالمللی، اقداماتشان کمرنگ شده است. برخی از ارگانهای دولتی نیز به بهانۀ امنیتی بودن فعالیت محیط زیستی، تمایلی به همکاری با سمنهای محیط زیستی از خود نشان نمیدهند. به هر صورت باید گفت «گل بود، به سبزه نیز آراسته شد».
توجه به مسائل محیط زیست کشور با وجود تلاش فراوان کنشگران محیط زیست، جایگاه درخور تهدیدات موجود را نداشت و اکنون در نتیجۀ اعمال تحریمها و نگرشهای جدید، در شرف از دست دادن دستاوردهایی است که به بهای سنگینی کسب شده است.
منتشرشده در فصلنامۀ صنوبر، شمارۀ هشتم، سال سوم، ص ۹۸ تا ۱۰۰