داستان شیرین مشاهدۀ جغدها
رامین محمّدی زرهناسی/ هدف اصلی از این جستار، بیان داستان ارتباط بین خوب دیدن، شنیدن، دانستن و دوست داشتن است. برای چون منی، گفتن داستان شیرین مشاهدۀ جغد بسی لذّتبخش است و چون از دل و عشق به طبیعت برمیآید، امید دارم که بر دل نشیند. تقدیم به دلهای عاشق طبیعت، آنها که هرگز تسلیم نمیشوند.
نگاهی به جغد
دیدن و مشاهدۀ جغدها برای هر پرندهنگری جذاب و شیرین است، حتّی برای آنها که سالهاست به این تفریح مشغولاند. برخی از عاشقان این پرندگان چنان مجذوب زندگی آنها میشوند که در و دیوار منزل را پر از تصاویر جغدها میکنند. برخی دیگر تلاش میکنند باغ و مزرعۀ خود را به گونهای امن کنند تا برای آمدن پرنده جذاب شود؛ در حقیقت میزبان این پرندۀ مفید باشند در کشتزار خود. برخی دیگر نیز عکاسی از این پرنده را دنبال میکنند. بیتردید همۀ ما عکس و تصاویر گرافیکی انواع جغدها را روی لباس و کیف و… دیدهایم. این نتیجۀ تلاش این دسته از همراهان طبیعت است. اما بیشترین لذّت از تماشای جغدها را پرندهنگرها خواهند برد چون بدون دخالت در زندگی آنها فقط به مشاهده و ثبت و ضبط رفتار آنها در دل طبیعت مینشینند و این یکی از بیشمار مزایای اکوتوریسم است.
باید در همین ابتدا بگویم جغدها دیگر در میان بسیاری از مردم منفور و نماد شومی نیستند، بلکه پرندگان مورد علاقۀ اکثر افراد جامعه هستند. صنعت مد نیز کمک بسیاری در مانایی نماد جغد و تغییر نگرش بسیاری از مردم به این پرنده کرده است؛ از نقاشی روی لباس و کیف گرفته تا آرایش بانوان و طرح لباسها و… همهجا جغد یک سمبل است، کمتر جایی را میتوان دید که تصویر یا چهرۀ این پرنده نمایش داده نشود.
در این میان جا دارد از زندگی و سلیقۀ آقای علی دهباشی۱ عزیز صحبت شود که در این زمینه همیشه مثالزدنی بودهاند؛ مشهور است که تمام فضای کار دفتر ایشان پر است از تصاویر و تندیسهای این پرندۀ زیبا که حکایت از خردمندی نیز دارد، همچنین جا دارد از آقای پرویز بختیاری۲ بگوییم که برای اوّلین بار در ایران کتابی با موضوع جغدهای ایران نوشتهاند. البته خواندش بسیار مفید خواهد بود. مجسّمه و تصاویر این پرندۀ مفید و زیبا همواره زینتبخش اتاق و محلّ کار بسیاری از افراد جامعه خصوصاً در دوران معاصر بوده است.
پرسش اینجاست که چرا اینقدر جغدها طرفدار دارند؟ آیا این ریشه در اساطیر دارد؟ یا اینکه جغد در دفع آفات جوندگان فایدۀ بسیاری برای کشاورزان داشته است؟ شاید هم زیستشناسی و رفتار جالب جغد سبب شده تا بسیاری از افراد به او علاقهمند شوند.
داستانهای ما از دیدن جغدها
جذابیت جغدها شامل موارد مختلفی میشود. چهرۀ مظلوم و بانمک جغد کوچک۳، قیافۀ خوابآلود مرغ حق۴، ابهت و جنگجویی شاه بوف۵؛ اینها شاید برخی از صدها دلیل شکل گرفتن این جذابیت باشد، من نیز از این جنس تعریفی دارم که ارائه میدهم:
استتار و مخفیکاری این پرندۀ زیبا به همراه پرواز بیصدا و چشمان خاص او با رفتار نمکین و ریشههای باور اسطورهای آن در ذهن مردم بسیار در این جذابیت نقش دارد۶.
در یکی از کارگاههای آشنایی با پرندهنگری و اکوتوریسم دوستانم را به منطقهای در استان البرز بردم، به آنها گفتم اکنون وارد زیستگاهی میشویم که احتمال دیدن جغد بسیار خواهد بود، شرط آن فقط رعایت سکوت و انضباط است. آنها به دقّت گفتهها را رعایت کردند و اتفاق عجیبی افتاد؛ دو جغد کوچک آمدند. آنها یک جفت پرندۀ زیبا و وفادار بودند که از منطقۀ خود دفاع میکردند یا مشغول درگیری (شکار) با یک کمرکولی بزرگ بودند و سروصدایی هم بهپا کرده بودند. البته کمرکولی فریاد میزد و جغدها در سکوت نزاع میکردند؛ شادی بچهها (هنرجویان) وصفناشدنی بود. پس از آن بارها برای مشاهدۀ آنها به آن مکان رفتم و دیگر آن جغدهای کوچک دوستان من شده بودند (البته من دوست دارم اینطور تصور کنم).
در روایت دیگر یکی از اعضای باشگاه پرندهنگری ایرانیان۷ چنان شیفتۀ دیدن جغد گوشدراز بوده که متوجه آمدن او سمت خودش نمیشود. برخوردی صورت میگیرد (شاید جغد در روز نتوانسته او را درست تشخیص دهد)، پس از این برخورد جغد گوشدراز با عصبانیت به این خانم نگاهی میکند… بهتر است داستان را خودش برای شما بگوید.
«این عکس خیلی بامزه بود. تقریباً هرکار کردیم نشد ازش عکس بگیریم و دور میشد. ناامید زیر یه درخت نشستم. سرم به کار خودم بود. از دور، از صدایی ترسید. پرواز کرد طرف من ولی من ندیدمش، سر بالش خورد تو دستم که نشسته بودم، بعد برگشت و عصبانی بهم نگاه کرد. خندهام گرفته بود، گفتم ببخشید شما اومدی خوردی به منها! بدهکار شدم؟!»
دیدن جغدها همیشه جذاب بوده و هست. امکان ندارد یک تیم پرندهنگری به مکانی بروند و با دیدن جغد به هیجان نیایند. در برنامۀ دیگری که برای روز جهانی پرندگان مهاجر انجام شده بود ۸، باز به منطقهای در استان البرز رفتیم. این بار جغد گوشدرازی را با چهار جوجۀ آن مشاهده کردیم. به قدری این موضوع برای همه حساس بود که هیچکس سعی نکرد حتّی کوچکترین صدایی ایجاد کند. وقتی به اندازۀ کافی آنها را دیدیم به سمت خودرو رفتیم و هنگامی که دور شدیم فریاد شادی بلند شد. بانوی عکاس۹ و هنرمندی همراه ما بود. از او خواستم اگر از این رویداد عکسی دارد بفرستد تا به شما نشان دهم. پیام او را بیکموکاست برای شما خواهم آورد:
«سلام. رفتم کلی گشتم تا عکسی بیابم. اما دریغ از یک عکس! وقتی خوب فکر کردم دیدم اون زمان که جغدها را نگاه میکردیم من بهقدری محو تماشا بودم که حتّی یک شات هم نزدم چون برای خودم دیدن اون چشمان نافذ جغدها اولین بار بود که اتفاق میافتاد، گاهی من فقط میبینم و عکس نمیگیرم. بههرحال رامین عزیز از اینکه باعث شدی تا این دیدار را با چشم نافذ جغدهای شهرمون داشته باشم. سپاسگزارم از تو و امید یکهفلاح۱۰ و پوزش که عکسی نداشتم. اون سفر عکس گرفتم، ولی در این موقعیت خاص فقط نگاه کردم».
جغدها ویژگیهای بسیاری دارند: دید دوچشمی در حالت ثابت ۷۰ درجه و تکچشمی ۱۱۰ درجه۱۱، او میتواند سر و گردنش را ۱۸۰ درجه بچرخاند، پرواز بدون صدا، قلمروطلب، وفادار به خانواده، جسور و شجاع، شکارچی بیرحم، داشتن چهره و پرهای زیبا و البته با صداهایی هراسانگیز و رازآلود.
در باب اسطورههای مربوط به جغدها صحبت بسیار است. همانگونه که گفتم بسیاری از علاقهمندانِ این پرنده در صفحات مجازی و دیگر فضاهای رسانهای تلاش دارند چهرۀ شوم این پرنده را از اذهان برخی مردم ناآگاه پاک کنند که بسیار جای سپاس دارد. در برخی جوامع این پرنده نماد دانش و خرد است، در برخی مکانها و اقوام نماد ثروت و البته در سنّت زرتشتی و در کتاب اوستا و بُندَهش احتمالاً گونهای از این پرندۀ اهورایی بوده و از او تحت نام اشوزشت، مر غ بهمن و پشوتن ۱۲ یاد میکنند؛
او با اهریمن میجنگد، اوستا میخواند و شاید نوعی ایزد بوده است که این جای پژوهش بسیار دارد. گاهی هم در ادبیات عامه گفته میشود که روضۀ سیدالشهدا میخواند و از مردمی که آن بزرگوار را شهید کردهاند دوری گزیده و به خرابهها رفته است.
در این جستار قصد ندارم دربارۀ جغدها مقالۀ علمی بنویسم، زیرا این کار حداقل در این زمان میسّر نبوده و از مجال ذهن خواننده هم شاید خارج باشد، بیشتر در پی آن هستم تا یک بار دیگر بگویم این پرندۀ زیبا را باید بشناسیم، زیرا اگر نتوانیم آن را درک کنیم و از راه دانش دوستش نداشته باشیم و اگر در روستا یا باغی زندگی میکنیم و کوشش نکنیم که آنها را در کنار خود داشته باشیم، بیتردید شانس بزرگی را از دست دادهایم. نقش جغدها در تعادل طبیعت به هیچ روی قابل چشمپوشی نیست. به جز آن واقعاً دیدن و بودنش زیباست. فقط میتوانم بگویم هماکنون به سراغ گوگل بروید و بنویسید جغد؛
بیتردید عاشق این پرنده خواهید شد، هنگامی که با انبوهی از نگاره و اطلاعات برخورد میکنید.
در پایان گفتارم باید بگویم من تلاش کردهام برخی از خاطرات دوستانم را برای شما نیز بازگو کنم (که در سطور بالا برخی از آنها خوانده شد) تا در لذّت بردن از دیدن طبیعت وحشی و بدون پیرایۀ اطرافمان با هم شریک باشیم. پیشنهاد میکنم شما نیز خاطرات خود را از دیدن پرندگان و خصوصاً جغدها بنویسید و در آخر کلمه، فرهنگسازی کنیم با مهر برای نجات پرندگان کشورمان.
نقل داستان دیدن جغد کوچک از سیامک درفشی۱۳: «برنامه این بود که برای دیدن میشمرغها با هماهنگی قبلی به محیطبانی بوکان بریم. رسیدیم محیطبانی و بلافاصله داخل محوطۀ محیطبانی، جغد کوچک بالغی رو دیدم. بعد از چندی از صدا متوجه شدم که یه جوجه جغد هم همون حوالیه. ولی پیداش نمیکردم. جغدهای کوچک روزگرد هستن ولی بهواسطه رنگشون توی محیط پیدا کردنشون یکم سخته و استتار بالایی دارن. منتظر بودیم تا یکم آفتاب بیفته و به دشت سوتاو بریم برای دیدن میشمرغ، که یهو این جوجه جغد اومد نشست کنارمون روی دیوار… هیجانزده شده بودیم؛ داشت تمرین پروازی میکرد. جوجهها معمولاً یکم طول میکشه تا قدرت پروازی خوبی پیدا کنن، برای همین پرواز بلند و دقیقی ندارن توی این بازه. بلافاصله ازش چند تا عکس گرفتم و بعدش با سروصدای مادرش که نگران جوجهش بود و برای ما خط و نشون میکشید که به بچهم دست نزنید و به بچهش هم میگفت از اونجا بلند شو برو دور شدیم».
در اینجا گفتۀ حمید بصیر۱۴ درمورد جغدها را برای شما بازگو میکنیم: «جغدها یکی از زیباترین و دوستداشتنیترین پرندگان جهان هستن که متأسفانه در ایران به اشتباه قربانی خرافاتی همچون شوم بودن شدن و این در حالیست که در دنیا جغدها رو نمونه خرد و دانش میدونن و از کودکی در کارتونهای بچهها و کتابهای داستان این فرهنگ و آموزش میدن. به امید روزی که در سراسر ایران اگه جغدی اومد و در بلندی خانهای خواست لونه کنه مردم با آیینه و قرآن نیان ازش بخوان اونجا رو ترک کنه».
و خاطرۀ زیبای پرهام بیهقی۱۵ از دیدن جغد جنگلی۱۶: در جنگلهای قشنگ، زیبا و بکر گلستان، جایی که معمولاً اقامت میکنم، بارها صداش رو شنیده بودم. در شبگردیهام بارها رفته بودم سمت صدا و ندیده بودم، اولین بار دو سال پیش بهار بار نورافکن جوجه رو از محل صدا بالای درخت دیدم. امسال هم با گشتن زیاد رو درختا پیداش نکردم، دوست محلّیم اومد گفت چه میکنی؟ گفتم: دنبال جغدم. گفت: ساعت ۱۱ شب بیا پشت در حیاط پشتی خونهمون. رفتم، گفت: خب چرا این قدر محتاطی، گفتم: خب میره! گفت: نمیره بیا از ماشین پایین… رفتیم زیر دکل برق. گفت بالا سرمون نشسته، هر شبم همینجا میشینه، گفت: چراغ روشن کن نمیترسه، عادت داره، روشن کردم دیدم آره… و اینم به برکت دوستم عکس گرفتم، جوجهاش رو دو سال پیش با کلّی گشتن پیدا کرده بودم».
اینها فقط گوشهای بود از خاطرات زیبای پرندهنگرها از دیدن جغدها، امید که شما نیز موفق به دیدار این موجودات زیبا و رازآلود شوید.
پانویسها
- علی دهباشی، سردبیر مجلۀ فرهنگی هنری بخارا.
- مدرس پرند هنگری از سازمان گردشگری صنایع دستی و میراث فرهنگی.
- Little Owl
- Ops Owl
- Eurasian Eagle Owl
- بهنظر میآید گونۀ جغد کوچک و مر غ حق بیشترین فراوانی را در میان دیگر گونههای جغد داشته باشند، دستکم در ایران.
- اسماعیلزاده، پرندهنگر، عضو باشگاه پرندهنگری ایرانیان، راهنمای گردشگری و کنشگر محیطزیست.
- اردیبهشت ۱۳۹۸، منطقۀ نظرآباد، استان البرز.
- شیرین نیکخواه بهرامی، عکاس و کارشناس گردشگری از شهر کرج.
- کنشگر محی طزیست و راهنمای محلی پرندگان در منطق هی نظرآباد.
- بختیاری پرویز، پرنده نگری، انتشارات مهکامه، چاپ اول، ۱۳۹۵ ، ص ۱۳۰ .
- این نام برای برادر اسفندیار هم آمده است، نقل از شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی.
- پرنده نگر، راهنمای اکوتوریسم، عضو باشگاه پرنده نگری ایرانیان و هنرمند.
- هنرمند عکاس و پرنده نگر ، عضو باشگاه پرنده نگری ایرانیان.
- خزنده شناس و پرنده نگر، عضو باشگاه پرنده نگری ایرانیان و موسسه خزنده شناسی پارس.
- Tawny Owl
منتشرشده در فصلنامۀ صنوبر، سال سوّم، شماره هشتم، ص ۸۸ تا ۹۵.