گوزن زرد ایرانی ؛ نماد جانوری خوزستان
فرشاد اسکندری/ بیشهزارهای خوزستان زمانی زیستگاه جانوران خاص و اسطورهای ایران بود. تا حدود پنج دهۀ قبل شیر ایرانی که یکی از بزرگترین گوشتخواران ایران بود در این اقلیم منحصربهفرد دیده میشد اما امروزه اثری از این جانور باابهت دیده نمیشود. یکی از دلایل اصلی انقراض شیر ایرانی کم شدن طعمههای آن بود. گوزن زرد ایرانی که در گذشته یکی از اصلیترین شکارهای شیر بود با کاهش شدید جمعیت روبهرو شد اما با اقدامات انجامشده نسل این گونه از خطر انقراض رهایی پیدا کرد. امروزه گوزن زرد ایرانی به عنوان نماد جانوری استان خوزستان شناخته میشود و ارزش بسیار زیادی از لحاظ اکولوژیکی دارد.
تاریخچه
گوزن زرد ایرانی از پستانداران شاخص ایران است. این گونه در گذشته پراکنش گستردهای در مناطقی از شمال آفریقا تا عراق، ترکیه و ایران داشته اما امروزه تقریباً در تمام گسترۀ تاریخی خود منقرض شده و تنها کشور ایران میزبان این گونه ارزشمند است. نقش گوزن زرد ایرانی در تاریخ و فرهنگ کهن ایران به چشم میخورد و این نشان از اهمیت این گونه دارد. تصاویر موجود در آثاری همچون ظروف نقرهای، جامها، و سنگنگارهها و همچنین مجسمههای سفالی کشفشده با نقش گوزن زرد در اطراف دزفول نشان از حضور این جانور در حیات وحش ایران دارد.
طاق بستان در کرمانشاه یکی از آثاری است که در آن حضور گوزن به چشم میخورد. در سال ۱۹۴۷ میلادی در دامنههای جنوبی جبال آلتای در منطقۀ پازیریک فرشی کشف شد که قدمت آن به ۵۵۰ تا ۴۵۰ سال قبل از میلاد میرسید. در این فرش که بسیاری سعی داشتند آن را به سرزمینهای دیگر نسبت دهند نشانههای واضحی از ایران و بافت ایرانی به چشم میخورد. نقش ۲۴ گوزن زرد ایرانی در حال چرا در اطراف فرش پازیریک که قدیمیترین فرش دنیا نامیده میشود به چشم میخورد.
زیستگاه گوزن زرد ایرانی
بیشهزارهای استان خوزستان را میتوان خاستگاه اصلی گوزن زرد ایرانی دانست. البته پراکنش گوزنها محدود به خوزستان نبوده و تا بخشهایی از جنگلهای انبوه رشته کوههای زاگرس ادامه داشته است اما خیلی زودتر نسل این گونه در مناطق زاگرسی منقرض شده و خوزستان آخرین و تنها پناهگاه حضور گوزنهای زرد ایرانی بوده است.
بیشهزارهای دز و کرخه نوارهای باریکی از جنگلهای جلگه در استان خوزستان هستند که اطراف رودخانههای دز و کرخه واقع شدهاند. این جنگلها از دهۀ۳۰ تحت حفاظت قرار دارند و در سال ۱۳۸۹ به عنوان پارک ملّی در بالاترین درجۀ حفاظتی سازمان حفاظت محیطزیست قرار گرفتند. یکی از مهمترین دلایل حفاظت از این مناطق حضور گوزن زرد بوده است.
انقراض در طبیعت
در اواخر دهۀ ۳۰، زمانی که تصوّر میشد گوزن زرد ایرانی برای همیشه منقرض شده باشد، مشاهدات افراد محلّی امیدهایی را برای حضور این گونه در طبیعت به وجود آورد. در همان سال دو رأس گوزن با کمک افراد محلّی از منطقۀ کرخه زندهگیری و به یک باغ وحش شخصی در آلمان منتقل شدند. پس از آن در سالهای ۱۳۴۲ و ۱۳۴۳ شش رأس دیگر از همان منطقه توسط سازمان شکاربانی وقت گرفته و برای تکثیر به منطقهای محصور در دشت ناز در نزدیکی شهرستان ساری منتقل شدند.
از سال ۵۶ گوزنهای تکثیرشده در دشت ناز ساری را که جمعیت آنها طی ۱۳ سال افزایش پیدا کرده، به مناطق دیگری از جمله جزیرۀ اشک در دریاچۀ ارومیه و سایتهای محصور در سایر استانها انتقال دادند. طی ۵۰ سال گذشته گزارشهایی از حضور گوزنها به صورت وحشی در مناطق دز و کرخه دریافت شده اما به دلیل پوشش انبوه و متراکم این جنگلها و همچنین شبگرد بودن و مخفیکار بودن گوزن زرد به سختی میتوان مدرک محکمی از حضور آنها ارائه داد.
تلاش برای تکثیر و احیاء گوزن زرد ایرانی
پس از کاهش جمعیت گوزنها در طبیعت و از بین رفتن جمعیت اصلی آنها تلاشهای زیادی برای تکثیر این گونه در فضاهای نیمهاسارت انجام گرفت. پناهگاه حیاتوحش دشت ناز ساری اولین سایت تکثیر در اسارت این گونه بود. پس از دشت نازْ جزیرۀ اشک در دریاچۀ ارومیه با وسعت ۲۵۰۰ هکتار میزبان این گونه تا به امروز بوده است. اما نه دشت ناز ساری و نه جزیرۀ اشک زیستگاه و قلمروی اصلی گوزنها نبودند. در نتیجه با افزایش جمعیت آنها در این مناطق اولین اقدامات برای بازگرداندن این گونه و ایجاد سایتهای تکثیر و احیاء در زیستگاههای اصلی انجام گرفت.
تعدادی از گوزنها از دو منطقۀ ساری و ارومیه به سایر استانها از جمله کرمانشاه، ایلام، فارس، یزد، کهگیلویه و بویراحمد منتقل شدند. استان خوزستان نیز همواره به عنوان بهترین منطقه برای احیاء گوزن زرد در نظر گرفته میشد. به همین علّت در سال ۸۶ دو سایت تکثیر و پرورش در استان خوزستان در دو منطقۀ دز و کرخه احداث و تعدادی گوزن زرد از جزیرۀ اشک دریاچۀ ارومیه و دشت ناز ساری به این دو سایت منتقل شد. جمعیت گوزنها در این مناطق که در واقع به آنجا تعلّق داشتند به شدّت افزایش یافت اما متأسفانه در سال ۹۲ به علّت یک بیماری تعداد زیادی از آنها در سایت کرخه از بین رفتند و این سبب شد پروژۀ احیاء آنها در آن سال متوقف شود.
آمادگی برای رهاسازی
امروزه تنها زیستگاههایی که میتوانند همچنان برای حضور گوزن زرد ایرانی مناسب باشند و امکان احیاء و حفاظت این گونه را فراهم کنند پارکهای ملّی دز و کرخه هستند. زیستگاههای زاگرسی به علل مختلف تخریب شدهاند و تقریباً رهاسازی و احیاء این گونه در این مناطقْ سخت و با مخاطرات زیادی همراه خواهد بود. دز و کرخه به علّت وجود منابع آبی دائمی، علوفۀ مناسب و همچنین پوشش گیاهی متراکم، که برای مخفی شدن گوزنها بسیار مفید است، همچنان به عنوان بهترین زیستگاه برای احیاء، معرّفی و پیشنهاد میشود.
البته خطرات زیادی نیز پس از رهاسازی گوزنها در این مناطق وجود دارد. در اوایل دهۀ ۶۰ تعدادی گوزن زرد به منطقۀ کرخه منتقل و در قرنطینهای نگهداری شدند تا پس از مدّت کوتاهی آنها را در فضای طبیعی رهاسازی کنند. اما متأسفانه سیل و طغیان رودخانۀ کرخه در آن سال باعث مرگ تعدادی از گوزنها شد و از سرنوشت بقیۀ آنها هم اطلاعی در دست نیست. در سال ۹۶ نیز سه رأس گوزن زرد در منطقۀ دز رهاسازی شدند که بعدها یک رأس گوزن نر را بومیان منطقه در کانال آب خارج از بیشهزارها پیدا کردند. این گوزن که از نظر جسمانی بسیار ضعیف شده بود مجدداً رها شد ولی از سرنوشت آن نیز اطلاعی موجود نیست.
امروزه با احداث سد روی رودخانههای دز و کرخه احتمال وقوع سیل در این مناطق کاهش پیدا کرده، در نتیجه یکی از خطرات احتمالی برای این گونه پس از رهاسازی تا حدود زیادی از بین رفته است. البته این نکته را نباید فراموش کرد که گوزن زرد ایرانی شناگر بسیار خوبی است و میتواند مسافت زیادی را شنا کند ولی وقوع سیلاب به دلیل همراه داشتن رسوب و همچنین شاخههای درختان و سایر مواردی که طی مسیر با سیلاب همراه میشود برای این گونه خطرساز خواهد بود.
مورد بعدی حضور دام در این بیشهزارهاست. دا مها به علّت رقابت غذایی با گوزنها و همچنین امکان بروز بیماریهای مشترک میتوانند خطر جدّیای برای این گونه قلمداد شوند. همچنین همراه داشتن سگهای گله که میتوانند با تعقیب گوزنها آنها را شکار کنند، یکی دیگر از تهدیدهای موجود در مناطق دز و کرخه به شمار میرود.
نکتۀ بعدی که بسیار حائز اهمیت است آموزش جوامع محلی و آگاهسازی آنها از ارزشهای حضور مجدد گوزن زرد ایرانی در این مناطق است. زمانی که مردم محلّی حفاظت گونهها و مناطق را بر عهده میگیرند شانس افزایش جمعیت و همچنین بقاء گونههای حیاتوحش به شدّت بالا میرود و این مهم تنها با آموزش میسّر میشود.
بهتر است در زمان رهاسازی گوزنها آنها را به قلّادههای ردیاب ماهوارهای مجهز ساخت تا بتوان آنها را از راه دور پایش کرد و اطلاعاتی از حضورشان به دست آورد. امکان مشاهدۀ مستقیم به دلیل تراکم بالای پوشش گیاهی و مخفیکار بودن گوزنها بسیار کم است. امید است که بتوان با مطالعات دقیق علمی و همکاری جوامع محلّی این گونه را مجدداً به زیستگاه اصلی برگرداند و روزی شاهد رشد جمعیت آن در طبیعت زیبای استان خوزستان باشیم.
منتشرشده در فصلنامه صنوبر، سال سوم، شمارۀ هفتم، ص ۱۰ تا ۱۵.