نویسندگان: کاوه مدنی، امیر آقاکوچک، علی میرچی
ترجمه: شهره صدری خانلو
ایران هم اکنون در حال تجربه مشکلات جدی آب است. خشکسالیهای مکرر توأم با برداشت بیش از حد آبهای سطحی و زیرزمینی از طریق شبکه بزرگی از زیرساختهای هیدرولیکی و چاههای عمیق، وضعیت آب کشور را به سطح بحرانی رسانده است. از نشانههای این وضعیت خشکشدن دریاچهها، رودخانهها و تالابها، کاهش سطح آبهای زیرزمینی، فرونشست زمین، تخریب کیفیت آب، فرسایش خاک، بیابانزایی و طوفانهای گرد و غبار بیشتر است.
این مطلب نگاهی به عوامل اصلی مشکلات آب در ایران دارد. اگرچه تغییرات آب و هوایی و تحریمهای اقتصادی بر مشکلات آب ایران اثرگذارند، ایران بهطور جدی از خشکسالی اقتصادی و اجتماعی رنج میبرد. بهعبارت دیگر به دلیل فزونی تقاضای آب بر عرضه طبیعی آب کشور دچار «ورشکستگی آبی است». از لحاظ نظری، این مشکل میتواند با ایجاد مجدد تعادل بین عرضه و تقاضای آب از طریق توسعه منابع آب عرضهشده و اجرای برنامههای جدی کاهش تقاضای آب حل شود. با این وجود، ساختار فعلی نظام حکمرانی آب در ایران و عدم وجود درک جامعی از علل ریشهای مشکلات، حداقل امید را برای راهحلهای پایدار جهت رفع مشکلات بیسابقهی آب ایران از بین میبرد.
ایران از اقلیم و جغرافیای متنوعی برخوردار است. دمای ایران میتواند بین ۲۰- تا ۵۰ درجه سانتیگراد متغیر باشد، در حالی که بارش بین کمتر از ۵۰ تا بیش از ۱۰۰۰ میلیمتر در سال متغیر است. متوسط بارش سالانه ایران ۲۵۰ میلیمتر است (کمتر از یک سوم متوسط جهانی) و بسیاری از مناطق کشور دارای بارش کمتر از ۱۰۰ میلیمتر در سال هستند.
ایرانیان در مقابله با محدودیتهای طبیعی موفق بودهاند. ایجاد یکی از قدیمیترین تمدنهای جهان و ادامه زندگی برای هزاران سال در منطقهای غالباً خشک و نیمهخشک با دسترسی محدود به منابع آب از موفقیتهای آنهاست. اختراع تکنیکهای خلاقانه برداشت آب از دوران باستان در این سرزمین، امکان کشاورزی و تولید مواد غذایی را در منطقهای که آب در آن کمیاب است، فراهم نموده است.
سهم ایرانیان از مهندسی هیدرولیک به احداث قنات محدود نمیشود (۱). ایرانیان باستان در استخراج آب، کنترل و استفاده از آن از طریق زیرساختهای هوشمند هیدرولیکی مانند کانال (جویها)، لولههای رسی، سدهای قوسی، سدهای گرانشی بزرگ، آسیابهای آبی، سازههای کنترل سیل، آبانبارها و یخچالها و مخازن ذخیره آب نیز موفق بودهاند. نوآوریهای فنی طی هزاران سال با برخی از قدیمیترین مقررات آب جهان، سنجشها، بازاریابی و سیستمهای حل مناقشات برای ایجاد نظم اجتماعی- اقتصادی و قوانین مناسب برای مدیریت مؤثر این منبع حیاتی تلفیق شدهاند.
با اینحال، ایران امروز، با مشکلات آب بیسابقهای مواجه شده است. خشک شدن دریاچهها و رودخانهها، افت سطح آبهای زیرزمینی، فرونشست زمین، کاهش کیفیت آب، بیابانزایی، فرسایش خاک و طوفانهای گرد و غبار مشکلات کنونی ملتی است که یکی از پیشگامان جهان در مدیریت پایدار منابع آب بود. مدنی بررسی دقیقی از وضعیت فعلی منابع آب در ایران ارائه داده است و سه عامل عمده مشکلات یعنی رشد سریع جمعیت، توزیع نامناسب مکانی جمعیت، ناکارآمدی بخش کشاورزی و سوءمدیریت و عطش توسعه را معرفی کرده است (۳). در تکمیل مطالعات قبلی، این مقاله با ارائه نگاهی دقیقتر، عوامل اصلی مشکلات آب ایران و برخی از چالشهایی را معرفی میکند که کشور در حل برخی از مشکلات در مقطع فعلی با آن روبرو است.
عوامل مشکلات آب ایران
۱- رشد سریع جمعیت
بهبود شرایط اقتصادی- اجتماعی ایران در قرن بیستم با رشد قابل توجه جمعیت همراه بود. در زمان وقوع انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹، جمعیت ایران از کمتر از ۱۰ میلیون نفر به ۳۵ میلیون نفر افزایش یافته بود. تغییر در توزیع سنی جمعیت در کنار تغییرات ایدئولوژیک، اجتماعی- اقتصادی و فرهنگی پس از انقلاب باعث انفجار جدی جمعیت با بیش از دو برابر شدن جمعیت تنها در دو دهه شد. محصول ساده این رشد سریع جمعیت، افزایش تقاضای آب و متناسب با آن کاهش شدید سرانه آب در دسترس بود. سرانه کنونی آب در دسترس ایران کمی بالاتر از متوسط خاورمیانه و شمال آفریقا (منطقه منا) با ۱۳۰۰ مترمکعب است. اما این مقدار بسیار پایینتر از متوسط جهانی (۷۰۰۰ مترمکعب) است.
جمعیت ایران که در حال حاضر ۷۷ میلیون نفر برآورد شده، بهطور قابل توجهی در قرن بیست و یکم افزایش نیافته است. به رغم مشکلات مدیریت آب ایجاد شده توسط رشد جمعیت، بهدلیل نگرانیهای عمده در توزیع سنی در آینده کشور دولت علاقهمند به رشد فعلی جمعیت با نرخ ۳/۱ درصد است (۴).
۲- مهاجرت و شهرنشینی
توزیع مکانی جمعیت در ایران شاید مسألهای قابل توجهتر از رشد جمعیت باشد. بخش بیشتر کشور از عدم تطابق بین آب در دسترس و تقاضای آب رنج میبرد(۵). تأمین و مدیریت آب، بیشتر در حال تبدیل شدن به مشکل شهرهای کوچک و متوسط است. نابرابری اقتصادی، فرصتهای شغلی و شرایط زندگی بهتر در مناطق شهری باعث افزایش شهرنشینی و مهاجرت از مناطق روستایی و شهرهای کوچک به مناطق عمده شهری شده است، مانند تهران بزرگ،که میزبان ۱۸ درصد از جمعیت کشور است.
در حال حاضر، ۷۰ درصد از جمعیت ایران شهری است. توزیع مکانی موجود و افزایش و تمرکز جمعیت در شهرهای بزرگتر که هم اکنون نیز برای تأمین آب مورد نیاز خود دچار مشکل هستند، توازن عرضه و تقاضای آب در مناطق شهری را با چالش روبرو کرده است. هشدار در مورد خطر جیرهبندی در عرضه آب در ماههای تابستان در شهرهای بزرگتر رایج است. با این وجود، این شهرها موفق شدهاند تا برای تأمین آب شهری مورد نیاز خود با قطعی آب عمدهای در سالهای اخیر مواجه نشوند.
۳- زیرساختهای ناکافی در توزیع آب
در سطح ملی، ۶ تا ۷ درصد از آب در ایران جهت مصارف خانگی مورد استفاده قرار میگیرد. ۹۹ درصد از جمعیت شهری و ۷۵ درصد جمعیت روستایی به آب سالم دسترسی دارند. میانگین مصرف روزانه آب ۲۵۰ لیتر برای هر نفر (حدود دو برابر میانگین جهانی) و میتواند در برخی از شهرها به ۴۰۰ لیتر در روز هم برسد، مانند تهران. رشد آگاهی در مورد مسائل کنونی مربوط به آب در کشور منجر به کاهش مصرف آب در بین جمعیت شهری نشده است. این امر بیشتر بهدلیل قیمت پایین آب در ایران است که هیچگاه انگیزهای را برای مصرفکنندگان برای حفظ آب ایجاد نمیکند.
سیستم تأمین آب در ایران بهطور کلی پوشش مناسبی خصوصاً در مناطق شهری دارد. با این وجود، نشت شبکه توزیع آب میتواند مقدار آب قابلتوجهی را به میزان ۱۵ تا ۵۰ درصد در شبکه مناطق شهری (۶) بهدلیل زیرساختهای فرسوده توزیع آب هدر دهد. هزینه بالای تعمیر و نگهداری و پیچیدگی عملیات تعمیر و نگهداری در مناطق پرجمعیت قابل توجه هستند. با توجه به هزینههای بالای انتقال آب و تصفیه و توزیع، تلفات شبکه از لحاظ اقتصادی (۷) قابل توجه است.
۴- کاهش کیفیت آب
آب در ایران بهطور کلی از کیفیت بالا و خوب برای شرب برخوردار است. اما بهدلیل تخلیه فاضلابخانگی، کشاورزی و صنعتی نگرانی در مورد کیفیت آب در مناطق شهری رو به رشد است. نگرانی عمومی در مورد مقادیر بالای نیترات در آب آشامیدنی در محیطهای شهری مانند تهران وجود دارد، گرچه اثرات بهداشتی آن به جز سندرم آبی کودکان (۸)، خصوصاً در نوزادان اثبات نشده است. استفاده از آب بطری بهدلیل نگرانیهای عمومی در مورد کیفیت آب لولهکشی در حال افزایش است، اگرچه مکانیسمهای مناسبی برای نظارت و بررسی کیفیت آب بطری در ایران وجود ندارد که این مسأله خاص ایران نیست.
کاهش کیفیت آب یکی از مشکلات آب در ایران است که نادیده گرفته شده است. تخلیه تدریجی پسابهای کشاورزی، شهری و صنعتی به آبهای سطحی و زیرزمینی میتواند اثرات جدی بر سلامت جامعه داشته باشد. با وجود سرمایهگذاریهای اخیر در بخش فاضلاب و وامهای بزرگ بینالمللی برای بهبود آن، بهطور متوسط کمتر از ۴۰% از جمعیت شهری توسط سیستمهای جمعآوری فاضلاب شهری خدماترسانی شدهاند. ظرفیت تصفیهخانههای فاضلاب شهری کافی نیست و سطح تصفیه بهدلیل هزینههای بالا محدود است. رهاسازی غیرقانونی فاضلابهای صنعتی در غیاب تصفیه مناسب فاضلاب و فنآوری دفع در بخش صنعتی، با مصرف ۲% از آب مصرفی در سطح کشور، افزایش بیشتر آلودگی آب و خطرات بهداشتی را در پی دارد.
کشاورزی با مواد شیمیایی، کود و آفتکشها یک منبع بالقوه برای آلودگی آبهای سطحی و زیرزمینی را در کشور فراهم آورده است. افت سطح سفرههای آب زیرزمینی دلیلی برای کاهش کیفیت منابع آب زیرزمینی است که باعث محدودیت در ظرفیت کشاورزی نیز در مناطق شده است. استفاده از آب آلوده و فاضلاب تصفیه نشده برای کشاورزی با غلظت بالای آلودگی در مجاورت مناطق با جمعیت بالا بهدلیل مخاطره افتادن زنجیره غذایی، بر سلامت مردم اثرگذار است.
۵- کشاورزی ناکارآمد
بخش کشاورزی تا ۹۲% از تخصیص آب را در ایران به خود اختصاص داده است (۹). بهدلیل تکیه بر اقتصاد مبتنی بر نفت، ایران بهرهوری اقتصادی خود در بخش کشاورزی را در تاریخ معاصر نادیده گرفته است(۱۰). تمایل برای افزایش تولید کشاورزی، توسعه مناطق تحت کشت را در سراسر کشور تشویق کرده است. اگرچه، این بخش هنوز صنعتی نشده است و کشور از شیوههای منسوخ شده کشاورزی و منتهی به بهرهوری بسیار کم در آبیاری و تولید رنج میبرد.
بخش کشاورزی در ایران از لحاظ اقتصادی ناکارآمد است و سهم این بخش در تولید ناخالص ملی در طول زمان کاهش یافته است(۱۱). کشاورزی آبی در عمل غالب است (۱۲)، در حالیکه بازده اقتصادی حاصل از مصرف آب کشاورزی پایین است (۱۳)، و الگوهای محصول در سراسر کشور نامناسب و در بسیاری از مناطق با شرایط دسترسی به آب ناسازگار است (۱۴). اخیراً، نگرانی در مورد مقدار آب مصرف شده در محصولات زراعی در تولید و صادرات (۱۵) افزایش یافته است. اما این کسب و کار هنوز هم بهطور معمول با انتخاب محصول توسط کشاورزان ادامه دارد که عمدتاً با قیمت بازار و انتخاب محصول سنتی در منطقه مرتبط است.
ادعای علاقه به بهبود معیشت کشاورزان با درآمد نسبی آنها همخوانی ندارد، درآمدی که در طول زمان با توجه به کمبود آب و کاهش بهرهوری کاهش یافته است. مهاجرت اجباری از روستا به شهر در برخی از نقاط کشور مشاهده شده است که در آن دیگر کشاورزی امکانپذیر نیست. هرچند، کشاورزی همچنان نقش عمدهای را در اشتغال بیش از ۲۰% جمعیت کشور بازی میکند. این نقش تا زمانی که فرصتهای شغلی در بخشهای دیگر مانند خدمات و صنعت در دسترس نیست، همچنان به قوت خود باقی خواهد ماند. آشوبهای اخیر در سوریه نشان داد که از دست دادن شغل در بخش کشاورزی میتواند تشدید کننده مهاجرت دسته جمعی و ایجاد برخی تهدیدات امنیت ملی و همچنین تنشهای جدی باشد.
۶- رؤیای خودکفایی در مواد غذایی
امنیت غذایی یک چالش پایدار در دولتهای خاورمیانه و شمال آفریقا موسوم به منطقه منا است. دسترسی محدود به آب، جمعیت بالا و بیثباتی سیاسی، این منطقه را نسبت به کمبود مواد غذایی آسیبپذیر کرده است. بنابراین، امنیت غذایی همواره در دستور کار دولتهای منطقه منا قرار داشته و در واقع میل این دولتها به خودکفایی در مواد غذایی در این منطقه موضوعی مشترک با اثرات چشمگیر بر منابع آب است (۱۶).
سالهای جنگ با عراق و تحریمهای اقتصادی پس از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹، امنیت غذایی را به یک چالش جدی برای دولت تبدیل کرد. در نتیجه، توجه به خودکفایی در تولید محصولات عمده استراتژیک مانند گندم همچنان بعد از انقلاب افزایش یافت و منجر به تحمیل یارانههای سنگین در بخش توسعه کشاورزی شد و باعث فشار بیش از حد در بخش آب گردید. نه تنها برنامهها برای ساخت کشوری با خودکفایی در موادغذایی شکست خورده، بلکه آرمان دستیابی به امنیت غذایی باعث ناامنی در بخش آب گردیده است. با این حال، امنیت غذایی و خودکفایی هنوز هم از موضوعات بحثبرانگیز در این کشور هستند (۱۷). در حالی که بسیاری از کارشناسان معتقدند که ایران ظرفیت مورد نیاز برای تبدیل شدن به خودکفایی در مواد غذایی را ندارد، نگرانیهای جدی در مورد وابستگی کشور به واردات موادغذایی وجود دارد.
۷- افزایش تقاضای آب
افزایش تقاضای آب همچنان در سایه کمبود مزمن آب ادامه دارد. سرعت شهرنشینی، مهاجرت به شهرهای بزرگ و توسعه اراضی مستلزم افزایش مداوم در تأمین آب با رشد سریع تقاضای آب در مناطق شهری است. گسترش بخش کشاورزی و مناطق تحت کشت در سراسر کشور بار وارده بر (۱۸) منابع آب تحت تنش را افزایش داده، در حالیکه تصور میشود میزان منابع آب موجود کمتر از تخمینهای گذشته بوده است (۱۹). افزایش مداوم تقاضای آب بسیار نگرانکننده است. درحالی که برآورد دقیق «اوج مصرف آب» در ایران سخت است (۲۰)، در کوتاه مدت با گسترش سریع شهرنشینی، تمایل به توسعه بخش صنعت آن و تلاشها برای شناسایی جدی منابع اضافی تأمین آب، تقاضای آب را افزایش داده است. با این حال، انتظار میرود کمبود فیزیکی آب در نهایت به اوج مصرف آب بیانجامد، که پس از آن، فشار برای بهبود بهرهوری اقتصادی (۲۱) در مصرف آب (۲۲) افزایش خواهد یافت.
۸- بهای کم آب و انرژی
آب در ایران بسیار ارزان است. در مناطق شهری قیمت نسبتاً پایین آب، انگیزه هر گونه صرفهجویی آب را از بین میبرد. آب در مناطق روستایی و بخش کشاورزی تقریباً رایگان است. بنابراین، هزینه آب هرگز یک عامل محدودکننده برای فعالیت کشاورزی نیست و تنها در دسترس نبودن فیزیکی آب میتواند کشاورزی را محدود کند.
با وجود افزایش اخیر قیمت انرژی، انرژی نیز یک منبع نسبتاً ارزان در ایران بوده است. اگر چه استخراج آبهای زیرزمینی نیاز به مقدار قابل توجهی از انرژی دارد، با قیمت نسبتاً ارزان برق یا دیزل هزینههای پمپاژ گران نیست.
اقدامات پوپولیستی دولت برای حمایت از کشاورزان باعث شده تا یارانه قابل توجهی به آب و انرژی داده شود، اگرچه کشور شاهد بهبود در معیشت و بهرهوری کشاورزی نشد. در حالیکه آبهای سطحی در حال کمیاب شدن هستند و سطح سفره آبهای زیرزمینی (۲۳) در سراسر کشور در حال کاهش (۲۴ و ۲۵) است، دولت همچنان به پرداخت یارانه توجه ویژهای دارد که باعث میشود تا انگیزه هر گونه حفاظت از منابع آب برای کاربران آب در بخشهای خانگی، صنعتی و کشاورزی از بین برود.
۹- سدها
عدم همزمانی باران و فصول آبیاری و همچنین عدم تناسب مکانی میان مناطق غنی از آب و مناطق با تقاضای بالای آب، انگیزه اصلی ایرانیان برای تلاش فوقالعاده در تنظیم زمانی و مکانی جریانهای سطحی بوده است. سدها یک ابزار مورد علاقه برای مهندسان آب ایران و مدیران برای رسیدن به ظرفیت تنظیم جریان مورد نظر بودهاند. یک دوره غیرمنتظره مرطوب همراه با تمایل به توسعه پس از جنگ هشت ساله با عراق، علاقه ملی برای سدسازی را تشویق کرد. ایران موفق شد تا یکی از سه رتبه اول سدسازی در جهان باشد در حالیکه با تحریمها و رکود اقتصادی دست و پنجه نرم میکرد، ایران بیش از ۳۰۰ سد بزرگ و کوچک را ساخته است و ۱۰۰ سد در دست ساخت و ساز و ۳۰۰ سد دیگر در دست مطالعه دارد (۲۶).
حجم عظیم سدسازی عاری از عواقب نبوده است. آبگیری بسیاری از مکانهای تاریخی، جابهجایی جمعیت، تغییرکاربری اراضی، رسوب، تغذیهگرایی و خسارت عمده به اکوسیستم و افزایش توسعه در پایین دست تحت باور افزایش دسترسی به آب، از جمله عواقب شناخته شده سدسازی در ایران مانند سایر نقاط جهان است (۲۷). در طول سالهای اخیر، بسیاری از سدها برای مدت طولانی خالی بودهاند، بهطوری که توجیه این سدها برای ساخته شدن زیر سؤال رفته است. دولت برای سدسازی زیاد در سراسر کشور و همچنین عدم ارزیابی جامع اثرات محیطزیستی از طرف افکار عمومی مورد سرزنش قرار گرفته است. در نتیجه، پروژههای ساخت و ساز سدها در حال حاضر از لحاظ سیاسی پرهزینه هستند، بهطوری که این امر سبب شده تا سدسازی در حال حاضر اقبال پیشین خود را از دست بدهد.
۱۰- چاههای عمیق
مقدار قابل توجهی از آبهای زیرزمینی کشور برای جبران کسری آبهای سطحی در آبیاری استفاده میشود. در حال حاضر بیش از ۵۵ درصد از کل تقاضای آب از طریق پمپاژ آبهای زیرزمینی صورت میگیرد. هجوم به برداشت آبهای زیرزمینی منجر به کاهش سطح سفره و کیفیت (۲۸) آن در مناطق مختلف شده است. نزدیک به۵۰ درصد از دشتهای سراسر کشور در شرایط بحرانی هستند. در نتیجه، فرونشست زمین و فروچالهها بهدلیل استخراج بیش از حد آبهای زیرزمینی، کشور را فرا گرفته است.
علاقه به حفر چاههای عمیق در ایران پس از معرفی فنآوریهای پمپاژ و اصلاحات اراضی (۲۹) توسط محمدرضا پهلوی در دهه ۱۹۶۰ (دهه۴۰ شمسی) افزایش یافت(۳۰). افزایش تمایل به حفر چاههای عمیق و برداشت آبهای زیرزمینی با تکنولوژی جدید باعث شد تا برداشت آب بهطور سنتی کمتر مورد توجه قرار گیرد. بسیاری از قناتها خشکشده و نهادهای مدیریتی مجزا از هم سیستمهای مدیریت غیرتعاونی (۳۱) که پمپاژ را ترویج میکرد، تراژدی منابع مشترک را ایجاد کرد(۳۲).
آبهای زیرزمینی بهعنوان منبع مکمل آب وقتی استفاده میشوند که آبهای سطحی به اندازه کافی نباشند. وقتی سطح دسترسی به آبهای سطحی در نتیجه خشکسالی و یا تخصیص آبهای سطحی به ذینفعان متخلف کمتر میشود، پمپاژ آبهای زیرزمینی افزایش مییابد. از اینرو، افزایش تقاضای آب و استفاده بیش از حد در طول سال باعث افزایش پمپاژ آبهای زیرزمینی شده است. با توجه به قیمت پایین انرژی، هزینههای انرژی برای پمپاژ، یک عامل محدودکننده برای بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی نبوده است. وقتی چاه بهدلیل کاهش سطح سفره خشک میشود، کشاورزان چاههای عمیقتری را با پمپاژهای قویتری حفر میکنند. اثر تجمعی حفاری چاههای عمیق بسیار شدید بوده است.
از لحاظ تئوری، حفر چاه نیاز به مجوز دارد، اگرچه در عمل، چاه غیرمجاز در همه جا حفر شده است. بنابراین، حفاری غیرمجاز مشکل دیگری است که تصمیمگیران نیاز به مقابله با آن دارند اما شناسایی و نظارت بر چاههای غیرمجاز چندان آسان نیست. دولت تلاش جدی برای نصب کنتورهای هوشمند (۳۳) برای نظارت بهتر بر برداشت آبهای زیرزمینی و استفاده از انرژی را بکار بسته است. با این وجود، این تلاش هنوز منجر به تغییر جدی در رفتار عمده صاحبان چاهها در سراسر کشور نشده است. دولت ادعا می کند که به طور جدی بهدنبال احیاء و تعادل بخشی آبهای زیرزمینی در سطح ملی است، و قصد دارد که روند فعلی استفاده از آبهای زیرزمینی را معکوس کند.
۱۱- خشکسالی
صنعت کشاورزی ایران به خشکسالی و حتی خشکسالیهای کوتاهمدت با توجه به شرایط طبیعی آب و هوایی بسیار حساس است. براساس برآوردهای انجام شده هر یک میلیمتر بارش زیر حد معمول تاریخی اقلیم حدود ۹۰ میلیون دلار ضرر و زیان به بار میآورد(۳۴). خشکسالی شدید در دهه گذشته در بین سالهای ۱۹۹۸-۲۰۰۱ (شکل ۱) که تقریباً در سراسر کشور رخ داد، حدود ۸ میلیون هکتار از اراضی کشاورزی کشور (۳۵) را تحت تأثیر قرار داد.
شکل ۱- الگوهای مکانی خشکسالی در اواسط سال ۲۰۰۰ براساس شاخص استاندارد خشکسالی چند متغیره (MSDI)
توضیح: بخش زیادی از ایران در خشکسالی شدید و استثنایی بود (D0: خشک غیر طبیعی، D1: خشکسالی متوسط، D2: خشکسالی سخت، D3: خشکسالی شدید، D4: خشکسالی استثنایی )
گزارشهای ضد و نقیضی از خشکسالی در ایران وجود دارد (۳۶). مشاهدات ماهواره از بارش بر اراضی ایران هیچ تغییر قابل توجهی از خشکسالی در بسیاری از نواحی را نشان نمیدهد (۳۷). دادههای کل کشور یک روند آماری معنیدار را نشان نمیدهد (۳۸). با این حال، برخی از محققان نشان دادهاند در حالیکه روند آماری معنیداری در سه دهه گذشته در متوسط بارندگی سالانه ایران مشاهده نشده است، روند خشکشدن قابل ملاحظهای در شمال و شمال غربی کشور مشاهده شده است (۳۹). به همین ترتیب، گزارشهایی (۴۰) از افزایش شدت خشکسالی در بخشهایی از ایران وجود دارد (۴۱). شکل ۲، تنوع بارش در طول سه دهه گذشته را نشان میدهد.
در سالهای اخیر، اما، ایران خشکسالیهای چندساله را تجربه کرده است (مانند بارشهای کمتر از میانگین طولانی مدت نشان داده شده در شکل۲ بالا)، که چالش جدی را برای مدیریت منابع آب ایجاد کرده است (۴۲) و اثرات عمده در تولیدات کشاورزی و نرخ استخراج آبهای زیرزمینی دارد.
شکل ۲٫ مشاهدات بارش سالانه مبتنی بر دادههای ماهوارهای بین سالهای ۱۹۸۳- ۲۰۱۵ (بالا)، پیشبینی بارش مبتنی بر مجموعهای از چند شبیه سازی مدل آب و هوا تحت دو سناریو محتمل غلظت کربن ۴٫۵ و ۸٫۵ (پایین)
۱۲- سیلها (سیلابها)
خشکسالی تنها رویداد آب و هوایی شدید نیست که ایران با آن روبرو است. این کشور در برابر جاری شدن سیل بسیار آسیبپذیر است، بخصوص سیلهای برقآسا که در یک دوره بسیار کوتاه مدت از زمان رخ میدهد. بهطور متوسط، سیل بیش از ۱۳۰ نفر را در هر سال کشته است، در حالیکه حدود ۱۱ میلیون نفر طی دو دهه آخر قرن بیستم تحت تأثیر سیل قرار گرفتهاند. سیلها میتوانند با افزایش توسعه اراضی و کاهش ضریب نفوذ آب در خاک خشک در هنگام رویداد بارش مخربتر شوند.
استانهایی که بیشترین آسیب را از سیل دیدهاند عبارتند از: گلستان، مازندران، گیلان، خوزستان، آذربایجانشرقی و آذربایجانغربی. مطالعات روی بارشهای شدید نشان میدهد یک روند مثبت آماری معنیدار در روند بارش در بخشهای شمال شرقی ایران دیده میشود(۴۳). در سال ۲۰۰۱، فقط در یک رویداد، حدود ۳۰۰ نفر در سیل برقآسا در استان گلستان کشته شدند (۴۴). در همان منطقه، ۶۴ سیل عمده در طول سالهای ۱۹۹۰- ۲۰۰۵ رخ داده است، که منجر به آسیب قابل توجه و تلفات انسانی شده است (۴۵). مطالعات، عوامل بسیاری را عامل سیلهای اخیر رخداده نشان داده است مانند تغییر در کاربری اراضی و یا پوشش گیاهی و جنگلزدایی که نتیجه رشد و توسعه است.
۱۳- تغییرات آب و هوا
تخمین میزان اثرات تغییر اقلیمی بر ایران در دهههای گذشته سخت است (۴۶) اما اکثر پروژههای مطالعاتی به گرم و خشک شدن ایران (۴۷) و کل خاورمیانه در آینده اشاره میکنند (۴۸). انتظار میرود گرم شدن آب و هوا با خشکسالیها و تشدید خشکی (۴۹) و با پیامدهای عمده برای تولید محصولات کشاورزی (۵۰)، نیروگاههای برقابی (۵۱)، قابلیت اطمینان تأمین آب، (۵۲) و بهرهبرداری از ذخایر (۵۳) همراه باشد.
حتی اگر از میزان اثرات تغییر اقلیم بر منابع ایران در گذشته اطلاعی در دست نباشد (با یک سطح اطمینان قابل قبول)، تغییر آب و هوا عنصر مشترک گفتگوی آب بسیاری از سیاستمداران و کارشناسان در کشور است. تغییرات آب و هوا بهطور مدام برای کمبود فعلی آب مقصر شناخته میشود. در پیش نماییهای آینده، روایت رایج ایرانی خشکتر و داغتر، با پیش نماییهای علمی سازگار است ( شکل ۲، پایین) (۵۴). با این وجود، شدت اثرات تغییرات آب و هوا و سطح عدم قطعیت در پیش نماییهای آینده به خوبی توسط مردم و همچنین بسیاری از تصمیمگیران و متخصصان شناخته شده نیست. (۵۵)
۱۴- عطش توسعه و مأموریت هیدرولیکی ناتمام
فشار ایران برای مدرنیزه شدن، مزایای عمدهای برای کشور داشته است، از جمله پیشرفتهای قابلتوجهی در توسعه زیرساختها قبل و بعد از انقلاب اسلامی. تشنگی ایرانیان برای توسعه، بعد از انقلاب اسلامی افزایش یافت، در واقع ایران در تلاش بود تا استقلال خود را در طول جنگ ۸ ساله با عراق و تحت فشار تحریمهای اقتصادی بینالمللی متعدد به اثبات برساند. (۵۶) در تعجیل برای ساخت زیرساختها و توسعه فنآوری، توجه کمتری به اثرات محیطزیستی طولانی مدت شد.
تشنگی ایران برای توسعه، دلیل جدی کوتاه نظری مدیریتی در کشور شد (۵۷)، تا جایی که انتظار اصلی تصمیمگیران از توسعه سریع با انتظار جدی از منافع اقتصادی فوری همراه بود. بنابراین، ارتباط مهم بین توسعه و محیطزیست (۵۸) تا حد زیادی نادیده گرفته شد، در نتیجه اجرای پروژههای زیربنایی و مهندسی بهطور جدی محیطزیست را تحت تأثیر قرار داد که اثرات منفی آن بر سلامت مردم و بر سیستمهای طبیعی مشاهده شده و یا در طولانی مدت دیده خواهد شد.
مأموریت هیدورولیکی ایران (۵۹) همچنان ادامه دارد. با وجود اثرات محیطزیستی و اقتصادی، تشنگی برای توسعه فنی و تکنولوژی سریع (بهجای توسعه پایدار) هنوز هم عامل اصلی تصمیم گیریهای توسعهای کشور است. زمانیکه سدسازی از رونق افتاد، توجه ایرانیها به گزینههای تکنولوژیکی دیگری مانند انتقال آب و آب شیرینکن جلب شد. اخیراً رییس جمهور آقای روحانی پروژههای عظیم انتقال آب از خلیج فارس و دریای خزر به مرکز ایران را اعلام کرده است. (۶۰)
۱۵- تحریمها و بیثباتی اقتصادی
ایران پس از انقلاب اسلامی سال ۱۹۷۹ تحت یکسری از تحریمهای اقتصادی قرار گرفت. این تحریمها بهدنبال تصویب قطعنامه ۱۶۹۶ شورای امنیت سازمان ملل در سال ۲۰۰۶ (۶۱) در رابطه با برنامه هستهای ایران بیشتر شد. (۶۲) در حالیکه این تحریمها بهطور مستقیم بر محیطزیست ایران اثر نداشته است (۶۳)، آنها بهطور غیرمستقیم برخی از اثرات محیطزیستی را تسریع کرده که به نسلهای آینده نیز خواهد رسید. (۶۴)
اگرچه اغلب مشکلات آب ایران غیر فنی است، عدم دسترسی دولت به فنآوری بهروز آب و مبادلات علمی در سطح بینالمللی، سطح ظرفیتهای فنی ایران را برای حل مشکلات بخش آب ایران محدود کرده است. (۶۵) بهعلاوه، بیثباتی اقتصادی و سیاسی ناشی از تحریمهای بینالمللی، توجه تصمیمگیران را در جهت توسعه عوامگرایانه افزایش داده (۶۶) که بتواند تولیدات فوری و اثرات اقتصادی قابل توجهی را ایجاد کند (۶۷).
تصور میشود توافق بر سر برنامه هستهای ایران (برنامه جامع اقدام مشترک) و رفع تدریجی تحریمها با دسترسی بهتر به فنآوری بینالمللی، تبادلات علمی و سرمایهگذاری خارجی در بازسازی محیطزیست رو به وخامت ایران (۶۸) مفید باشد.
۱۶- ساختار نامناسب حکمرانی آب
منابع آب ایران بهطور جدی از ساختار نامناسب حکمرانی آب رنج میبرد. در بخش آب، تعدد ذینفعان و تنظیم منابع آب بهطور طبیعی با درگیریها و رقابتها همراه است. سازمان حفاظت محیطزیست، مسئول محفاظت از محیطزیست کشور، قدرت سیاسی محدودی دارد و فاقد ظرفیت مورد انتظار برای اجرای مقررات جلوگیری از آسیبهای محیطزیستی است. اصلاحات بنیادی مدیریت منابع آب توسط رییسجمهور پیشین آقای احمدی نژاد منجر به تغییر حوزههای مدیریت آب از حوضههای آبریز به مرزهای سیاسی استانها شد و همین امر مدیریت آب در ایران را پیچیدهتر کرد. این اصلاحات به افزایش رقابت میان استانهای دارای رودخانه و درگیری بیشتر در تخصیص آب در سیستمهای رودخانهای فرا استانی شد. (۶۹)
ساختار سلسله مراتبی سیستم مدیریت آب در ایران فرصتهایی را برای فساد و ناکارآمدی جدی در تبدیل تصمیمات به عمل، ایجاد میکند. عدم هماهنگی میانبخشی تنها محدود به بخش آب نمیشود. بخش آب از مشکلات عدیدهای رنج میبرد که ریشه در بخشهای دیگر دارد (بهعنوان مثال شهرنشینی سریع). عدم هماهنگی بین بخشی و تمرکز در پروژههای زودبازده با مزایای مشهود منجر به از همپاشیدگی مدیریت منابع آب و ناپایداری آن شده است. اثرات طولانی مدت تصمیمات و عواقب ناخواسته ممکن است بهطور کلی نادیده گرفته شود. بر جلوگیری از بروز مشکل تمرکز جدی نشده است و مشکلات تا زمانی که برچسب «بحران» دریافت نکنند و وضعیت به بحران نرسد، حل نشده باقی میمانند. با توجه به اینکه آسیبهای جدی به محیطزیست میتواند غیرقابل برگشت باشد، پارادایم « مدیریت بحران » آسیبهای غیرقابل اصلاح و یا راهحلهایی با هزینههای گزاف بهدنبال دارد.
۱۷- ناآگاهیهای محیطزیستی
آگاهیهای محیطزیستی بهطور کلی در ایران کم است، اما بهطور قابل توجهی در سالهای اخیر افزایش یافته است. به نظر میرسد مشکلات متعدد عظیم محیطزیستی در سراسر کشور مانند کوچک شدن دریاچه ارومیه، همچنین وقوع مکرر چالشهای مختلف محسوس محیطزیستی مانند خشکسالی، مسائل مربوط به کیفیت هوا در شهرهای بزرگ، طوفانهای گرد و غبار و ریزگردها و انقراض برخی از گونههای در معرض خطر به افزایش آگاهی کمک کرده است. تراژدی دریاچه ارومیه (شکل ۳) میتواند بهعنوان یک نقطه عطف در تاریخ محیطزیست ایران در نظر گرفته شود. ابعاد این مشکل تا آنجا بود که توجه دولت و عموم مردم را به تأثیرات محیطزیستی غمانگیز توسعه ناپایدار جلب کرد.
شکل ۳- کاهش قابل توجه سطح دریاچه ارومیه طی دهههای گذشته بهدلیل رشد طرحهای توسعه محور، روشهای کشاورزی ناکارآمد، استفاده شدید از ذخایر آب در بالادست و انحراف آنها و علاوه بر آن وقوع برخی تغییرات آب و هوایی
دولت اکنون بهدنبال ادغام موضوع محیطزیست در برنامههای درسی دانشگاه و دورههای تحصیلی پیش از دانشگاه است. سازمانهای غیردولتی محیطزیستی در بالا بردن سطح آگاهیهای محیطزیستی و توجه به مسائل محیطزیستی فعال شدهاند. رسانههای اجتماعی با به اشتراکگذاری اطلاعات در مورد مسائل محیطزیستی و آب، نقش مهمی در آموزش مردم داشتهاند (۷۰). رسانههای عمومی ایران در حال حاضر بیش از پیش مسائل محیطزیستی را پوشش میدهند و اغلب با کارشناسان و تصمیمگیرندگان در مورد مشکلات محیطزیستی، بهویژه مسائل مربوط به بخش آب مصاحبه میکنند. تصمیمگیرندگان ایرانی حالا کمبود آب را بهعنوان یک مشکل امنیت ملی تشخیص دادهاند. مدیران ایران و شخصیتهای سیاسی به مشکلات محیطزیستی این کشور واکنش نشان دادهاند(۷۱) و مسائل محیطزیستی جایگاه جدیتری را در مبارزات انتخاباتی سیاستمداران پیدا کرده است (۷۲).
با این حال، سطح آگاهیهای محیطزیستی در ایران هنوز به اندازه کافی بالا نیست که منجر به تغییر عمده در رفتار محیطزیستی عموم مردم شود (۷۳).
طبیعی یا انسانی؟
متغیرهای طبیعی آب و هوا، تغییر آب و هوا، خشکسالی و تحریمهای اقتصادی تأثیر غیر قابل انکاری بر منابع آب ایران داشتهاند. با این حال، مشکلات آب ایران عمدتاً منشأ انسانی داشته و محصول دههها مدیریت ضعیف ناشی از عدم پیشبینی، برنامهریزی ناهماهنگ و درک اشتباه از توسعه است. ایران، در واقع، از خشکسالی اقتصادی– اجتماعی (۷۴) رنج میبرد که ناشی از توسعه افسار گسیختهای است که تقاضای آب را بسیار بیشتر از عرضه آب در دسترس کشور قرار داده است که مجموعه این عوامل به ورشکستگی آبی منجر شده است.
بهجای تلاش برای حفاظت سخت از منابع آب، ایران همچنان در راهکارهای سازهای به منظور افزایش ذخیره آب متمرکز شده است. با وجود تجربه شکست در حل مشکلات کمبود آب از طریق انتقال آب در مورد زایندهرود (۷۵)، طرح انتقال آب همواره مورد توجه بیشتر است. همچنین، پروژههای آب شیرینکن عظیم محبوبیت بالایی را بدست آوردهاند حتی اگر آنها با هزینههای محیطزیستی و اقتصادی بالا همراه باشند، در حالیکه کاهش مصرف آب و افزایش بهرهوری در استفاده از آب میتواند با هزینه پایینتر قابل توجهی بدست آید. ایران به تغییر پارادایم «کنترل طبیعت» به پارادایم «مدیریت طبیعت» (۷۶) و کاهش اتکا به راهحلهای سازهای و تکنولوژیکی نیاز دارد.
این تنها زمانی دست یافتنی است که تصمیمگیرندگان متوجه شوند که آنها توانایی محدودی برای کنترل طبیعت بهمنظور به حداکثر رساندن منافع اقتصادی دارند.(۷۷) بدون شناخت کافی از راهحلهای فنی عرضه محور آب و نقش عمدهای که انسان در ایجاد و تشدید کمبود آب در ایران بازی کرده است، یعنی «خشکسالی انسانی» (۷۸) تلاشهای کشور در حل مشکلات آب محکوم به شکست است.
در نهایت مشکلات کنونی آب ایران بیش از چند دهه است که ایجاد شده و نمیتواند بلافاصله حل شود. بسیاری از آسیبهای بخش آب و اکوسیستمهای کشور در یک دوره کوتاه مدت زمانی غیر قابل برگشت است. بنابراین، علاوه بر پیشگیری از آسیبها و تلاش برای مرمت آنها، سرمایهگذاری جدی برای جلوگیری از مشکلات مشابه در سراسر کشور مورد نیاز است. این امر مستلزم مدیریت فعال منابع آب بهجای«مدیریت بحران» به سبک فعلی است که تمایل دارد تا تنها، زمانی به مقابله با مشکلات بپردازد، که تبدیل به یک مشکل فلجکننده شدهاند.
مشکلات پیچیده نیاز به راهحلهای پیچیده دارند. یک راهحل واحد مشکلات آب ایران را حل نخواهد کرد. ایران دارای بسیاری از چالشهای مرتبط با آب با علل ریشهای پیچیده است. برای حل این مشکلات لازم است تا یک رویکرد مجموعهای اتخاذ شود که شامل اجرای استراتژی همزمان چندگانه است (شکل ۴). از آنجا که برخی از علل ریشهای مشکلات مدیریت منابع آب ایران، خارج از بخش آب است، هماهنگی میان بخشهای مختلف (۷۹) و تعامل با ذینفعان برای توسعه راهحلهای پایدار ضروری است.
راهحلهای مؤثر برای رفع مشکلات آب ایران (شکل ۴) طولانی مدت و پیادهسازی آنها از لحاظ سیاسی و اقتصادی پرهزینه هستند. این باعث میشود این راهحلها برای تصمیمگیرندگان که برای افزایش طول مدت خدمت خود نیاز به اثبات سابقه مثبت و اثرات قابل توجه دارند، کمتر جذاب باشند(۸۰).
همانند رویارویی با آسیبهای محیطزیستی، چون دستیابی به اکثر مزایای محیطزیستی زمانبر هستند. از این رو، بدون تغییر در افکار عمومی در خصوص اقدامات محیطزیستی و سیاستها، مدیریت منابع آب ایران سکون خود را ادامه خواهد داد و تغییرات اساسی در راهحلها و مقررات را دنبال نمیکند. رویدادهای شدید منجر به افزایش فشار و آگاهی عمومی میتواند هزینههای سیاسی تغییرات نظارتی افراطی را کاهش دهد. (۸۱) بنابراین، در حالیکه رویدادهای شدید و بحرانها در کوتاه مدت مخرب و پرهزینه هستند، میتوانند منافع بلند مدتی به همراه داشته باشند، اگر سیستم تحت مدیریت قبل از استفاده از اصلاحات سقوط نکند.
– بازبینی سیاستهای جدید رشد جمعیتی، توجه به توزیع جمعیت و محدودسازی نرخ رشد شهرنشینی
– مدرنیزه کردن کشاورزی و توانمندسازی کشاورزان و جوامع روستایی
– اصلاح الگوی کشت در پهنه کشور با در نظر گرفتن اولویتهای امنیت غذایی و همچنین دسترسی به منابع محلی و بهرهوری اقتصادی
– افزایش همزمان قیمت آب و انرژی و بهبود فنآوری به منظور جلوگیری از فشارهای اقتصادی- اجتماعی بر جوامع محلی و کشاورزان
– توسعه و گسترش تعاونیهای محلی کشاورزی و نهادهای مدیریت آب
– ایجاد بازارهای آب و تعیین و تأمین نیازهای آبی محیطزیست
– تغییر رویکرد از مدیریت منفعلانه به مدیریت کنشگرانه در بخش آب
– بهینهسازی اقدامات مدیریتی بخش آب برای حل مشکلات کنونی و جلوگیری از تشدید آنها
– اصلاحات ساختار کنونی حکمرانی در بخش آب و توانمندسازی سازمان محیطزیست
– افزایش آگاهی و آموزش عمومی در زمینه محیطزیست
شکل ۴ – بسته راهحلهای آب ایران
هزینههای سیاسی تغییرات در سیستم فعلی حکمرانی و مقررات آب بالا است، ولی هزینههای طولانی مدت مسیر جاری برای کشور بسیار بالاتر است. بنابراین، ایران باید برای مدیریت پایدار آب امروز بهایی را پرداخت کند و یا انتظار پرداخت بهای گزافی برای مدیریت ناپایدار آن در آیندهای نزدیک را داشته باشد. تصمیمگیران ایرانی باید بدانند که ایران از ورشکستگی آبی ناشی از خشکسالی اقتصادی و اجتماعی رنج میبرد. بنابراین، اگر تلاشهای عمدهای در کاهش تقاضای آب کشور صورت نگیرد، باید وخیمتر شدن وضعیت منابع آب کشور را انتظار داشت.
منابع
لطفاً جهت دریافت منابع استفاده شده در این مقاله به آدرس اینترنتی زیر مراجعه نمایید.
https://www.researchgate.net/publication/311500466_Iran%27s_Socio-economic_Drought_Challenges_of_a_Water-Bankrupt_Nation?enrichId=rgreq-393df38389c3178396745afa0a963e1a-XXX&enrichSource=Y292ZXJQYWdlOzMxMTUwMDQ2NjtBUzo0MzcwODQ3MjE4MT
U1NTNAMTQ4MTIyMDUyNjI1Ng%3D%3D&el=1_x_3&_esc=publicationCoverPdf
منتشرشده در فصلنامۀ صنوبر، سال اول، شماره دوم، ص ۵۶ تا ۶۹.