شمارۀ بیست و ششم و بیست و هفتم فصلنامۀ صنوبر

تاریخِ فرهنگیِ مازندران؛ امکان گفت‌وگوگرایی

به بهانۀ ۱۴ آبان، روز مازندران

مهدی حسینی/ مازندران، بیرون از فلات ایران واقع شده است و پی‌آمد این وضعیت برای هر سرزمینی مانند تیغ دولبه است. دقیقاً به همین سبب، مازندران منطقۀ مهمی است. این جدا افتادگی، تأثیر بزرگی بر سرنوشت تاریخی، فرهنگی و اجتماعی منطقه داشته است. مازندران فرهنگی، یکی از پایگاه‌های مهم سنت روایت شفاهی شمرده می‌شود. اما پیش از سنت روایت شفاهی، بدوی‌ترین شکل گفت‌وگو با خود در تاریخ فرهنگی مازندران را در لالایی‌ها، نواجش‌ها و موری‌های زنان این سامان می‌توان جست. زنان، نخستین افسانه‌گویان سرزمین مازندران هستند…

 

در سوگ جنگل­

مسعود امیرزاده/ روایت کرده‌اند در آلمان عهد قرون وسطی نگاه به جنگل نگاهی توأم با خوف و رازآلودگی و خصمانه بوده است. . جنگل‌هراسی در آلمان توأم با افسانه‌سرایی در مورد موجودات هولناک و مالیخولیای حوادث ناگوار بود. در ایران نیز خرده‌روایت‌هایی وجود دارد که جنگل را خرابه و در نقطۀ مقابل جنگل‌زدایی و تبدیل آن به اراضی زراعی و شالی را نوعی آبادی قلمداد می‌کرده‌اند. شاید همین مبانی ذهنی سنگ بنای نابودی بسیاری از جنگل‌های زیبا در سراسر جهان ازجمله سرزمین ما بود و باعث شد بخش‌های مهمی از ذخایر گیاهی و گونه‌های مرتبط با آن‌ها برای همیشه منقرض شود…

 

آب‌بندان‌ها و مدیریت جوامع محلی

جواد یعقوب‌زاده/ مردمان ساکن در بین ساحل جنوبی دریای مازندران و نیمرخ شمالی رشته‌کوه البرز در شمال ایران از دیرباز از دانشی بومی برای بهره‌برداری پایدار و بهینه از آب استفاده می‌کنند. پراکنش نامنظم باران در استان‌های شمالی موجب می‌شود در فصل تابستان اغلب زمین‌های کشاورزی، که زیر کشت انواع محصولات است، دچار کمبود رطوبت خاک شوند. یکی از راهکارهای مدیریتی برای مقابله با کم‌آبی در مناطق شمالی استفاده از آب‌بندان است. ۹۹ درصد آب‌بندان‌های موجود مازندران بیش از چهل سال قدمت دارند…

 

حریم، اِشراف، مصالح جان‌بخش؛ شالودۀ خانۀ ایرانی

گفت‌وگو با محمدرضا حائری مازندرانی؛ معمار، شهرساز و نویسندۀ کتاب «خانه، فرهنگ و طبیعت»

جواد حسن‌جانی/ معماری ما از مصالحی شکل گرفته که یک بخش آن‌ها از طبیعت بودند. در اصطلاح معماری می‌توانیم به آن بگوییم «مصالح جان‌بخش». امروزه معماری تقلیل پیدا کرده به ساختن با مصالح ساختمانی، درحالی‌که مصالح ساختمانی همۀ مصالح تشکیل‌دهندۀ یک بنا در معماری ایران نبوده است. البته این وجوه مشترک با معماری جهان هم هست، اما ما این‌جا دربارۀ دومین گونه از مصالح یعنی مصالح جان‌بخش که شامل همۀ عناصر طبیعی بوده است صحبت می‌کنیم. نور، آب، درخت، چشم‌انداز، باد، همۀ این‌ها جزو مصالح ساختن و ساختمان بودند و این ابنیه اعم از خانه یا کاروانسرا یا مدرسه یا مسجد با این‌ گونه‌گونی مصالح شکل می‌گرفتند…

 

نگاهی به چالش‌ها و تنش‌های آبیِ مازندران

حنیف رضا گلزار/ اگرچه در نگاه عمومی، مازندران ازجمله استان‌های پربارش و پرآب کشور به‌شمار می‌آید، ولی چند سالی‌ست که زنگ هشدار چالش‌های آبی در این استان پربارش کشور هم به صدا درآمده است. افزایش وابستگی بخش کشاورزی به آب که تمایل به کشت دوم برنج را می‌توان نماد آن برشمرد، افزایش طرح‌های انتقال آب بین‌حوضه‌ای که در همۀ آن‌ها مازندران با همان نگاه پرآبی، مبداء انتقال آب به استان‌های همسایه دیده می‌شود، مهاجرپذیری استان به‌ویژه در یک دهۀ گذشته، ورود هجومی مسافر در همۀ ماه‌های سال با نام خوش‌آوازۀ «گردشگری»، هم‌چنین افزایش آلودگی منابع آب سطحی و زیرزمینی با باقی‌ماندۀ سموم، کودهای شیمیایی و پساب‌های شهری و صنعتی را می‌توان از چالش‌های تنش‌زا در بخش آب استان مازندران به‌حساب آورد…

 

مازندران، گنجینه تنوع زیستی ایران

پوریا قلیچ خانی/ در استان مازندران تنوع ارتفاعی در بخش‌های مختلف، موجب شده که این استان از تنوع میکرواقلیمی بالایی برخوردار باشد. در واقع هم‌جواری با بزرگترین دریاچۀ جهان در قسمت‌های شمالی(کاسپین)، وجود رشته‌کوه‌های البرز در بخش‌های جنوبی، دارا بودن نواحی مرتعی، کوهپایه‌ای و جلگه‌ای در این بین، قرار داشتن بخش وسیعی از جنگل‌های جهانی هیرکانی در خطه مذکور، وجود رودخانه‌های حفاظت شده (نظیر رودخانه‌های چالوس، سردآبرود و هراز به واسطۀ حضور گونه‌های شاخص آبزی مانند قزل‌آلای خال‌قرمز) و آب‌بندان‌های دارای اهمیت و همچنین غارهای متعدد کارستی(آهکی)، از مازندران، گنجینه‌ای از رویشگاه‌ها و میکرواقلیم‌هایی با تنوع بالا خلق کرده که مأمن گونه‌های متنوعی از جانوران و گیاهان است…

 

محیط‌زیست مازندران در فراز و نشیب زمان

گفت‌وگو با هرمز محمودی‌راد؛ از مدیران بازنشستۀ ادارۀ کل حفاظت محیط‌زیست در استان مازندران

جواد محمودی‌راد/ در سال تحصیلی ۱۳۵۱، در مدرسۀ عالی جنگل و مرتع در رشتۀ نخجیرداری به‌همراه ۱۵ دانشجوی دیگر مشغول ادامه تحصیل شدیم. همان سال اول که ما دانشجو بودیم سازمان محیط‌زیست از «شکاربانی و نظارت بر صید» به «سازمان حفاظت محیط‌زیست» تغییر نام داد. با این تغییر نام؛ آقای اسکندر فیروز بلافاصله یک مرکز آموزشی در کرج دایر کرد، با این هدف که کادر اجرایی و علمی مورد نیاز سازمان در آن مرکز آموزش و تعلیم ببیند. بعد از اتمام دورۀ رشتۀ نخجیرداری، با نظر آقای فیروز، مجدداً سه ماه هم در آموزشگاه کرج دورۀ تکمیلی گذراندیم. این دورۀ شبانه‌روزی و فشرده با حضور استادان بسیار قوی برای ما بسیار مفید بود…

 

ملی بودن بستر رودخانه‌های کشور و ضرورت ابطال اسناد مالکیت صادرشده برای وزرات نیرو

الهام فریدونی/ کمتر کسی است که تاریخ ملی شدن منابع ‌طبیعی ایران را نداند، دهۀ چهل را مردم ایران بیشتر به نام اراضی از ملی شدن تا اصلاحاتش می‌شناسند. منابع ‌طبیعی در سال ۱۴۰۱، ملی اعلام شدند، اما آیا در عمل نیز ملی ماندند؟ هر آن‌کس که تجربۀ زیستن در این سرزمین را داشته باشد بی‌شک پاسخ این پرسش را می‌داند، مصادیق زیادی را می‌توان مطرح کرد که نشان می‌دهند نه هر آن‌چه ماهیتاً ملی بود، ملی شد! و نه هر آن‌چه ملی شد، ملی ماند! متأسفانه در چند سال اخیر وزارت نیرو با اهداف مختلف (تسهیل و تسریع انعقاد قراردادهای مختلف در بستر ازجمله برداشت شن و ماسه، کشت موقت، گردشگری و…) و به بهانۀ کنترل سیلاب‌ها درصدد سلب مالکیت ملی و عمومی و تبدیل بستر رودخانه‌های کشور به اموال و دارایی‌های غیرمنقول این وزارتخانه و شرکت‌های آب منطقه بوده است…

 

بَزِن چَپّون!

مروری بر تأثیر طبیعت بر ادبیات مازندران

ماهرخ باقری/ خاطرم هست که در دانشگاه یک دوست شیرازی و یک دوست لُر داشتم که داستانی مشابه با «بَزِن چَپّون» را تعریف می‌کردند با اسم سه خواهر یا یک چیزی نزدیک به همین‌ها، اما آنچه این روایت‌ها را برایم جذاب‌تر می‌کرد این بود که جزئیات این روایت‌ها مستقیماً به جغرافیای آن‌ها مربوط می‌شد. در روایت مازندرانی، داستان از این قرار بود که سه خواهر روزی عزم خانۀ خالۀ عزیزشان می‌کنند و باید از جنگلی که در آن رودخانه‌ای هست گذر کنند، همین‌جا باید اضافه کنم که در روایت دوستانم از رودخانه و جنگل خبری نبود، دشتی بود و زمینی. سه خواهر نمی‌توانند از رودخانه عبور کنند به‌همین‌خاطر از مردی که در آن نزدیکی بود کمک می‌طلبند…

 

گرد سیاهِ طلایِ سیاه

گفت‌و‌گو با قدیمی‌ترین فعال رسانه‌ای حوزۀ پسماند در مازندران

منصوره محمدی/ سهیل اولادزاد کارشناس و فعال محیط‌زیست است. تحصیلاتش در زمینۀ محیط‌زیست بوده و جزو اولین فعالان محیط‌زیست است که در استان مازندران موضوع زباله و پسماند را بررسی و این مسئله را رسانه‌ای کرده است. از او به خاطر همکاری در زمینۀ کاهش پسماند در شمال کشور، اجرای طرح «۵۰ گرم برای حذف زباله» در استان‌های شمالی و برنامه‌های پاک‌سازی طبیعت و «کانون سبز تمیشه» شهرستان کردکوی به دلیل کاشت ۳۰ هزار نهال در سطح شهر و توزیع ۵۰ هزار نهال میان شهروندان در یازدهمین جایزۀ ملی محیط‌زیست تقدیر شد. «صنوبر» با او دربارۀ اقداماتی که در سال‌های فعالیتش انجام داده، گفت‌وگویی انجام داده است…

 

مازندران، پایتخت چهارهزارمتری‌های ایران

نیما فریدمجتهدی، میثم نوائیان، رضا زارعی/ شاید بسیاری از کوهنوردان با شنیدن عدد چهارهزار، تنها یک صعود کوهستانی به ذهن‌شان متبادر می‌شود؛ اما چهار هزار متر بودن بیانگر یک اکوسیستم و جغرافیای ناهموار و خشن و شاید برای برخی بی‌ثمر باشد. اما جغرافیای چهارهزارمتری، یعنی سرما، یعنی برف، یعنی یخچال. یعنی سد طبیعی، یعنی ماندگاری آب‌دهی رودها… مثال عینی‌اش در مازندران شایان ‌توجه است: رودخانه‌هایی مانند چشمه‌کیلۀ تنکابن و سرد‌آب‌رود با آب‌دهی دائمی. این مناطق منطبق بر مناطق رویشگاه‌های نیمه‌آلپی و آلپی البرز هستند که مأمن بسیاری از گونه‌های گیاهی اندمیک ایران به‌شمار می‌رود؛ مراکزی با آخرین ذخیره‌گاه‌های حیات‌وحش ایران…

 

از سر عشق بذری کاشتم

گفت‌وگو با حسین آقایی، فعال در زمینۀ احیای جنگل‌های هیرکانی

مینا حسینی/ حسین آقایی، کارشناس ارشد مهندسی برق قدرت با ۲۴ سال سابقۀ کاری و اصالتاً اهل سوادکوه مازندران است. اما این‌که چطور با این سابقه سراغ احیای جنگل‌های هیرکانی رفت قصه‌ای دارد که از کودکی او شروع می‌شود: «زادگاه من در دل جنگل است و در آن‌ فضا بزرگ شده‌ام. تا هفت‌سالگی آن‌جا بودم و بعد برای درس ‌خواندن به بابل آمدم. بعد هم که آمدیم در شهر ساکن شدیم برای من یک رؤیا شده بود که به آن‌جا برگردیم… زمانی که من و برادر کوچک‌ترم دانشجو بودیم، وقتی هم‌دوره‌ای‌های ما به سوادکوه می‌آمدند و به خانۀ ما، می‌گفتند عجب جای قشنگی! همین انگیزه‌ای شد تا در فضای مجازی آن زمان گروهی به نام «اسپرس کوهنوردان» راه بیندازیم و مخاطب‌های‌مان را به جنگل‌نوردی ببریم»…

 

دربارۀ پدیدۀ خانه‌های دوم در مازندران

سحر جعفرصالحی/ خانۀ دوم با مفاهیم و اصطلاحاتی مثل خانه‌های تعطیلات، خانه‌های استراحت، خانه‌های فصلی، خانه‌های ییلاقی، خانه‌های آخر هفته، خانه‌های مسکونی گردشگری و غیره نیز شناخته می‌شود. علاوه بر تفریح می‌توان به طیف گسترده‌تری از انگیزه‌های ساکنان شهرها در تملک خانه‌های دوم اشاره کرد. انگیزه‌هایی مثل گریز از شهرنشینی، کند کردن ریتم زندگی، مهاجرت معکوس و انگیزه‌هایی مالی چون تمایل به سرمایه‌گذاری، پس‌انداز شخصی در زمینۀ مسکن، سهولت در مالکیت در روستاها. در مازندران و در مناطق مختلفی از روستاها، سواحل، ییلاقات، دامنه‌ها و به‌طور روزافزونی شهرهای این استان شاهد هستیم که چگونه زیر یوغ تغییر کاربری‌های گستره، خانه‌ها و ویلاهای جدیدی، مجاز و غیرمجاز پشت دیوارها سر برمی‌آورند…

 

چالش‌های پیش رو در مدیریت پارک‌های جنگلی ناحیه هیرکانی

دینا داستانگو/ پارک‌های جنگلی در شمال کشور که بخش‌های تفرج‌پذیر جنگل‌های هیرکانی را تشکیل می‌دهند، قسمتی از جاذبه‌های گردشگری این ناحیه محسوب می‌شوند. از زمانی که زنده‌یاد «حسین سعیدی آشتیانی» در سال ۱۳۴۳ اولین پارک جنگلی طبیعی را در شمال کشور در منطقه هراز آمل بنیان نهاد تاکنون، طرح‌های پارکداری متعددی در جنگل‌های طبیعی و دست‌کاشت تهیه شده و به اجرا درآمده‌اند. در حال حاضر بیش از ۱۱۰ پارک و تفرجگاه جنگلی طبیعی در استان‌های شمالی کشور در حال فعالیت‌اند… براساس تجربیات کارشناسی، موفق‌ترین طرح‌های پارک‌ها آن دسته از طرح‌ها بوده‌اند که مدیریت‌شان به سرمایه‌گذار خصوصی واگذاری شده است…

 

مازندران، نقطه‌ای مهم در مسیر مهاجرت پرندگان شکاری

پرتو ایروانی/ از دشت‌های یخ‌زدۀ اوراسیا تا بیابان‌های داغ آفریقا، مسیر طولانی و پرچالشی است که پرندگان شکاری هرساله برای زمستان‌گذرانی طی می‌کنند. عبور از این مسیر که شامل دشت‌ها، کوه‌ها، جنگل‌ها و دریاهاست، نیازمند مصرف انرژی بسیاری است. با وجود تمام این چالش‌ها، پرندگان شکاری همچنان به‌واسطۀ غریزه و نیاز خود به مهاجرت ادامه می‌دهند. استان مازندران با موقعیت جغرافیایی منحصربه‌فرد خود، نقش بسیار مهمی در مهاجرت پرندگان ایفا می‌کند. مهاجرت پرندگان نزد جوامع محلی در مازندران نیز پدیده‌ای طبیعی و مهم تلقی می‌شود.  برخی از این جوامع از حضور پرندگان مهاجر برای پیش‌بینی تغییرات آب‌وهوایی و به‌منزلۀ نشانه‌ای برای کاشت و برداشت محصولات استفاده می‌کنند. برای مثال در شهر «گلوگاه» ارتفاعاتی با نام «بازگیر» وجود دارد که نشان می‌دهد جوامع محلی از این پدیدۀ تجمع پرندگان شکاری در این منطقه آگاه بوده‌اند…

 

بحران پسماند مازندران در سایۀ ناکارآمدی نظام حکمرانی منابع

معصومه اشتیاقی/ این‌جا داستان زباله‌ها به رهاسازی یا دفن گره خورده است و پیداست که گازهای حاصل از دفن بی‌هوازی در سایت دفن دائم رو به افزایش است. شیرابه‌ها در حال نفوذ به منابع آبی و بهداشت محیط درگیر مخاطرات هولناک است. بااین‌همه، باید توجه داشت که آلودگی ناشی از رها‌سازی و دفن زباله در مازندران به‌دلیل موقعیت جغرافیایی ویژۀ منطقه بر شدت تأثیر مسئلۀ محیط‌زیستی می‌افزاید. در استان مازندران ازآن‌جاکه بیشتر مناطق این استان در فاصلۀ نزدیکی به‌هم، از شمال به دریا و از جنوب به جنگل وصل می‌شوند و سطح خاک این مناطق مرطوب و جلگه‌ای است، محلی برای دفن زباله‌ها باقی نمانده و از جنگل برای دفن زباله استفاده می‌شود.

 

اقتصاد و جامعه در مازندران؛ مطالعه‌ای بر پیامدهای خرده‌مالکی در غرب مازندران

ابوذر مرادی/ مطالعات صورت‌گرفته نشان می‌دهد گسترش خرده‌مالکی به دلیل کوچک شدن ابعاد زمین‌های کشاورزی از ابتدای دهۀ ۱۳۷۰ و پاسخ نامناسب سیاست‌گذار به آن، از مهم‌ترین عوامل مؤثر در شکل‌گیری وضعیت نابسامان کنونی در غرب استان مازندران به‌شمار می‌رود. درواقع گسترش خرده‌مالکی محرک اولیۀ تغییر ساختارهای اقتصادی و اجتماعی موجود در سه شهرستان بوده است. مشاهدات میدانی و برآورد این تحقیق حاکی از آن است که طی ۲۵ سال گذشته با وجود افزایش تقریباً ۱۰ درصدی تعداد بهره‌برداران بخش کشاورزی، مساحت زمین‌های زیر کشت بیش از ۵۰ درصد کاهش ‌یافته است…

 

جنگل‌داری اجتماع‌محور؛ یک تجربه در روستای یوج منطقۀ سه‌هزار تنکابن

ناهید الماسی/ جنگل‌داری اجتماع‌محور یا جنگل‌داری مبتنی بر جامعه (Community-Based Forestry) یک رویکرد مدیریتی و حفاظتی است که بر مشارکت فعال جوامع محلی در حفظ، مدیریت و بهره‌برداری پایدار از منابع جنگلی تأکید دارد. این رویکرد به‌ویژه در مناطقی که مردم محلی به‌‌طور مستقیم به جنگل‌ها وابسته‌اند، بسیار مؤثر است. طرح جنگل‌داری اجتماع‌محور در روستای یوج به‌صورت مشارکتی به‌عنوان یک رویکرد کلیدی برای حفاظت و مدیریت پایدار منابع طبیعی و جنگل‌ها در این منطقه تدوین شده است که در نوع خود بی‌نظیر است…

 

جنگل‌های هیرکانی؛ دردانۀ بی‌همتای ما

گفت‌وگو با محمد نجاتی، فعال و محقق حوزۀ هیرکانی

منصوره محمدی/مهندس محمد نجاتی که سال‌هاست در زمینۀ جنگل و درختان بومی منطقۀ هیرکانی کار و تحقیق و فعالیت می‌کند، معتقد است که تنها با بررسی و نقد روش‌های مدیریتی پیشین جنگل و پذیرش اشتباهات گذشته و عدم تکرار آن‌ها است که می‌توان با در پیش گرفتن روش‌های نوین دانش‌بنیان و پایدار، همسو با ظرفیت‌های اکولوژیکی محیط، توانمندسازی جوامع محلی به‌ویژه جنگل‌نشینان و بهره‌مندی از نیروی کار آنان با هدایت متخصصان جنگل و همراه ساختن سازمان‌های مردم‌نهاد، به سمت احیای جنگل‌های هیرکانی پیش رفت…

 

همان «دست در دست هم دهیم به مهر»…

ساره قمی/ شمال هنوز یعنی عشق و حال، اما مگر می‌شود میان آن‌همه بی‌سروسامانی لذت برد؟ راستی آدم‌ها خودشان را به ندیدن می‌زنند؟ بعد چون گندکاری‌های بقیه را نمی‌بینند فکر می‌کنند مال خودشان هم پیدا نیست؟ از همان کودکی فکر می‌کردم اگر بابا آن‌قدر وسواسی نبود، آن‌قدر کنار ساحل می‌ماندم به تمیز کردن که تا تمام ساحل خزر در مرزهای خودمان تمیز نمی‌شد به خانه بازنمی‌گشتم. عشق به دریا با آدم‌های حاشیۀ کویر درست همین کار را می‌کند. خودم را می‌دیدم که افتاده‌ام به جمع کردن و باز کلی آدم آمده‌اند و دوباره همه‌جا را به گند کشیده تحویلم داده‌اند. نیاز به پلیس و مأمور و جریمه بود انگار!

 

معماری کردن با پسماند؛ بازیافت و به‌یافت ضایعات سنگ ساختمانی

امید شمس/ ایران چهارمین تولیدکنندۀ سنگ ساختمانی در جهان است. در ایران سالانه حدود ۱۶ میلیون تُن سنگ ساختمانی و تزئینی از معادن استخراج می‌شود و از این مقدار، بیشترش (حدود ۹۸ درصد) سنگ در داخل ایران مصرف می‌شود. برآورد می‌کنند که حدود ۳۰ تا ۵۰ درصد این سنگ‌ها طی فرایند استخراج و انتقال و برش و ساب به «ضایعات» تبدیل می‌شود؛ در کشورهای توسعه‌یافته، نه‌فقط می‌کوشند ضایعات سنگ را با بهبود فناوری کمینه کنند بلکه همان ضایعات اندک را دوباره به‌کار می‌گیرند. گفته‌اند ضایعات سنگ در ۲۸ صنعت مختلف کاربرد دارد؛ مثلاً می‌توان با آن کاغذ تولید کرد یا در تولید خوراک دام و پرندگان از آن استفاده کرد. ضایعات سنگ ساختمان در معماری و صنعت ساختمان نیز کاربردهای فراوان دارد. این کاربردها بر دو نوع‌اند: بازیافت و به‌یافت…

 

 

 

 

تأملات/ زباله

حسین رسول‌زاده/ در یکی از قسمت‌های سریال آمریکایی «ستوان کلمبو» جست‌وجو برای یافتن آلتِ جرم به سرانجام نمی‌رسد. آن‌چه مسلم است مقتول با یک کُلت کمری به قتل رسیده است اما آن سلاح کجاست؟ دانسته نیست. ستوان کلمبو می‌گوید قاتل آن را به «بزرگ‌ترین زباله‌دانی جهان» انداخته است؛ به «اقیانوس». اگر پلیس به‌درستی دریافته است مجرم ابزار جرم را به اقیانوس انداخته و اگر مجرم به‌درستی گمان کرده است با انداختن ابزارِ جرم به عمق اقیانوس رد پای خود را پاک خواهد کرد، بنابراین در آن هنگام هم پلیس هم مجرم به «اقیانوس» به چشم یک «زباله‌دانی» نگاه کرده‌اند. آن‌ که مورد سوءقصد قرار گرفته اقیانوس است…

 

پرهیز از فساد در سدسازی

محمد حسن‌لی/ به‌دلیل جذب زیاد سرمایه‌گذاری در سدها و نیز پیچیدگی پروژه‌های سدسازی، فرصت‌های پرشماری برای شکل‌های گوناگون فساد در پیش رو خواهد بود. ریسک‌های فساد سدها از برنامه‌ریزی اولیه و انتخاب گزینه‌ها آغاز می‌شود و تا مراحل ساخت، بهره‌برداری، تعمیر، نگهداری، بازسازی یا برچیدن ادامه می‌یابد. پیچیدگی گسترده، مبالغ هنگفت پول و مناقصۀ بین‌المللی (با تخصص متمرکز در میان چند شرکت تخصصی طراحی و ساخت) این خطرات را دوچندان می‌کند. پتانسیل فساد در پروژه‌های سدهای بزرگ و ارتقای سیستم‌های آب و فاضلاب شهری می‌تواند آن‌قدر چشمگیر باشد که سیاست‌گذاری را به سمت سودآورترین سرمایه‌گذاری‌ها منحرف کند…

 

بحران اقلیمی و ضعف در عملکردهای شناختی

محمدرضا وفائی، انسیه پولادزاده/ به‌تازگی تحقیقاتی از سوی دکتر جیوتی میشرا رامانتان، محقق علوم اعصاب محاسباتی و شناختی، منتشر شده است که با استفاده از فناوری‌های دیجیتالی و نقشه‌برداری مغز با ترکیبی از روش‌های یادگیری ماشین، راه‌حل‌های شخصی‌سازی و اطلاع‌رسانی مراقبت‌های بهداشت روان، آموزش و تطبیق با تغییرات اقلیمی را ارائه می‌دهد. در پژوهش‌های اخیر این دانشمند مشخص شده است آسیب‌های ناشی از تغییرات اقلیمی تأثیرات واقعی بر شناخت و مغز می‌گذارند و آسیب‌های روانی ناشی از رویدادهای شدید آب‌وهوایی، مانند آتش‌سوزی‌های جنگلی، می‌تواند تأثیر طولانی‌مدتی بر مغز و عملکرد شناختی بازماندگان بگذارد و  سبب حواس‌پرتی بشود…

 

آن خانۀ روشن؛ یادی از زنده‌یاد مه‌لقا ملاح

فرهاد امینی/ رستوران لوکس طلایی برای من یک نشانه بود. نشانه‌ای که با آن در تهران خانۀ مه‌لقا ملاح را پیدا می‌کردم. رستوران در شرق خیابان ولی‌عصر بود و در جنوب آن کوچه‌ای بود که در آن پس از طی مسافتی به راست می‌پیچیدیم و به ساختمانی می‌رسیدیم با معماری دلنشین و تفکربرانگیز که نگاه را به خود جلب می‌کرد. خانۀ خانم ملاح آنجا بود. وارد ساختمان که می‌شدی یک فضای باز وسیع بود با یک حوض کوچک چهارگوش آبی‌رنگ در وسط آن. ترکیب رنگ آبی و صدای فواره روح طبیعت را در ساختمان می‌دمید. سمت راست این فضا یک درِ چوبی بود که خیلی وقت‌ها باز بود و آمادۀ استقبال گرم از دوستان و مهمانانی که به دیدن خانم ملاح می‌آمدند…

 

تشکلی دلواپس زنان و رودخانه‏های مازندران

زینب رحیمی/ توانمندسازی جوامع محلی به‌ویژه زنان و کودکان ازجمله اهداف برنامۀ جهانی توسعۀ پایدار است که اجرای آن بر دوش دولت‎ها و حکومت‎هاست اما سازمان‎های مردم‎نهاد هم در سال‎های گذشته برای رسیدن به این دستاورد مهم، وظایفی برای خود تعریف کرده‎اند. در ایران و استان مازندران نیز «جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط‌زیست تنکابن» طی نزدیک به دو دهۀ گذشته سعی کرده دانش محیط‌زیستی شهروندان تنکابن و تعدادی از شهرها و روستاهای اقماری را رشد دهد و آن‌ها را نسبت به محیط‌زیست پیرامون خود حساس کند و مشارکت‎پذیری‌شان در امور شهری و روستایی را ارتقا دهد…

 

آلمه؛ برگرفته از خاطرات محیط‌بان قاسم سعدی‌زاده

مسعود یارمحمدی/ نسیم خنک تو دره پیچیده بود و من مشغول حظ بردن از رقص باد روی چمن‌ها و صدای قراب که جست می‌زدن توی علفزار و گله‌ای که مشغول استراحت و آب خوردن تو سایه درخت‌ها بودن. همین‌جا بود که لکۀ سیاه زیر گلوی این میش نظرمو جلب کرد و باعث شد هر زمان که این گله رو می‌دیدم دنبال این میش توی گله بگردم. «آلمه» شاید قشنگ‌ترین اسمی بود که به ذهنم رسید و هربار با همین اسم دنبالش می‌گشتم. درست چند روز بعد از دیدار اول من و آلمه بود که شنیدم یک شکارچی اومده تو منطقه…

 

آموزش یا تسهیل‌گری؛ تجربۀ یک راهنمای پرنده‌نگری و تسهیل‌گر کودک و طبیعت

سجاد زارعیان/ پرنده‌نگری راهی برای افزایش ارتباط کودکان و طبیعت است. من سجاد زارعیان یک راهنمای پرنده‌نگری (اکوتوریسم) هستم که معتقدم ما انسان‌ها برای رسیدن به صلح با طبیعت لازم است عاشق آن باشیم و به آگاهی و حفاظت برسیم. روزی با دیدن و مطالعۀ کتاب «کودک و طبیعت» نوشتۀ آقای وهاب‌زاده، با یک روش جالب همراهی با کودکان در طبیعت آشنا شدم: تسهیل‌گری. بعدها به عنوان تسهیل‌گر کودک و طبیعت در چند برنامۀ پرنده‌نگری برای کودکان شرکت کردم. در این گردش‌ها تا حد امکان از آموزش مستقیم پرهیز شد تا بچه‌ها از طریق بازی با پرنده‌ها آشنا شوند…

 

معرفی کتاب روزنامه‌نگاری اقلیم و محیط‌زیست در خطر

زهرا انوشه/ پرداختن به بحران جهانی تغییر اقلیم و محیط‌زیست نیازمند روزنامه‌نگاری دقیق، مستقل و در دسترس است که بتواند اذهان عمومی را آگاه کند، منافع عمومی را به‌وضوح برجسته کند و از کسانی که بیشتر تحت تأثیر این بحران هستند محافظت کند. روزنامه‌نگاران محیط‌زیست و اقلیم، اقدامات فاسد و فعالیت‌های غیرقانونی مرتبط با مشاغل مضر برای محیط‌زیست و منافع صنایع آلاینده در این ورطه را افشا می‌کنند. این روزنامه‌نگاران مقامات مسئولی را که از این اقدامات حمایت یا چشم‌پوشی می‌کنند و کسانی را که اطلاعات نادرست می‌پراکنند و در مورد علمِ پشت تغییرات اقلیمی تردید دارند و از قطبی شدن ناشی از آن سود می‌برند به جامعه معرفی می‌کنند…